Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
itineration
U
ازیک جابجایی دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
task
U
جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
tasks
U
جابجایی برنامهای در حافظه با دیگر که موقتاگ روی دیسک ذخیره شده است . جابجایی کارها مشابه چند کاره بودن نیست چون میتواند چندین برنامه را هم زمان اجرا کند
from stem to stern
U
ازیک سربسر دیگر
aliunde
U
ازیک جای دیگر
metastasize
U
گسترش یافتن مرض ازیک نقطهء بدن به نقطه دیگر
ferryboat
U
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
ferryboats
U
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
ferried
U
گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferries
U
گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferry
U
گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferrying
U
گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
relays
U
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relayed
U
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relay
U
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
imethod
U
روش ارسال پیام یک طرفه ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر
cross modulation
U
مدولاسیون ناخواسته که ازیک کاریر به کاریر دیگر درهمان گیرنده تاثیر میگذارد
slewing
U
سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر
take sides
<idiom>
U
حفافت ازیک طرف به طرف دیگر
from pillar to post
U
ازیک وسیله به وسیله دیگر
rightsizing
U
فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
of the same leaven
U
ازیک جنس
osmosis
U
ازیک پرده
on one hand
U
ازیک طرف
from pillar to post
U
ازیک دربدردیگر
ex parte
U
ازیک طرف
uniparental
U
ازیک ولی
chip
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips
U
قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
to solicit an office
U
درخواست ازیک شرکت
to lose an eye
U
ازیک چشم نابیناشدن
dual
U
استفاده ازیک جفت
Ask each and every one of them .
U
ازیک یک آنها بپرسید
consubstantiate
U
ازیک جنس شدن
extravaganzas
U
ازیک شخصیت خیالی
extravaganza
U
ازیک شخصیت خیالی
otherwise
<adv.>
U
به ترتیب دیگری
[طور دیگر]
[جور دیگر]
personal computing
U
استفاده ازیک کامپیوتر شخصی
lobectomy
U
برداشتن قسمتی ازیک عضو
it is useful in a way
U
ازیک جهت سودمنداست تاندازهای مفیداست
out fall
U
محلی که اب ازیک مجرابه مجرای بزرگترمیریزد
gybe
U
ازیک سوبسوی دیگرجنبیدن تغییرجهت دادن
replay
U
خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
nutcracker
U
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
replaying
U
خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
replayed
U
خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
nutcrackers
U
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
replays
U
خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
polyoestrous
U
دارای بیش ازیک وهله جفت گیری در سال
retrospective search
U
جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
entrance head
U
بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
eponymy
U
اشتقاق اسم قبیله یا شخص یاعشیره ازیک کلمه
reconstitution site
U
قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
conversion
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
outdegree
U
تعداد رئوس جهت داری که ازیک گره خارج می شوند
paragram
U
جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
reproduces
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproducing
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
scrimmages
U
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
scrimmage
U
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
Sept
U
دسته یا اجتماعی که افرادش معتقداند ازیک جد یا نیا بوجودامده اند
relocate
U
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
reproduced
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
relocated
U
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
relocates
U
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
reproduce
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
roll forward
U
تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
relocating
U
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
round robin (meeting or discussion)
<idiom>
U
جلسهای که درآن شخص ازیک گروه شرکت کرده باشد
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time
U
دفعه دیگر
[وقت دیگر]
tunnelling
U
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
displacement
U
جابجایی
displeacement of water
U
جابجایی اب
displacement ton
U
تن جابجایی
relocation
U
جابجایی
deplacement
U
جابجایی
dislocation
U
جابجایی
commutation
U
جابجایی
head posisioning
U
جابجایی هد
handling
U
جابجایی
convection
U
جابجایی
systematic theology
U
بخشی از علوم الهی که مذاهب مختلفه را جزئی ازیک حقیقت کل میداند
distortions
U
اختلاف ناطلوب بین قبل و بعد از عبور سیگنال ازیک قطعه
distortion
U
اختلاف ناطلوب بین قبل و بعد از عبور سیگنال ازیک قطعه
he was otherwise ordered
U
جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
static relocation
U
جابجایی ایستا
shift reagent
U
واکنشگر جابجایی
shift
U
جابجایی شعاعی
shifted
U
جابجایی مرکزقوس
shift
U
جابجایی مرکزقوس
shifts
U
جابجایی مرکزقوس
stokes shift
U
جابجایی استوک
shifted
U
جابجایی شعاعی
shifts
U
جابجایی شعاعی
doppler shift
U
جابجایی دوپلر
bimolecular displacement
U
جابجایی دو مولکولی
shear displacements
U
جابجایی برشی
field displacement
U
جابجایی میدان
chemical shift
U
جابجایی شیمیایی
commutation relation
U
رابطه جابجایی
eluviation
U
جابجایی خاک
commutative
U
جابجایی پذیر
dynamic relocation
U
جابجایی پویا
commutative law
U
قانون جابجایی
doppler frequency
U
جابجایی دوپلر
displacement current
U
جریان جابجایی
dislocation defect
U
نقص جابجایی
commutativity
U
جابجایی پذیری
cost of removal
U
هزینه جابجایی
block move
U
جابجایی بلوک
associative shift
U
جابجایی تداعی
angular displacement
U
جابجایی زاویهای
relocation register
U
ثبات جابجایی
relocation factor
U
ضریب جابجایی
program relocation
U
جابجایی برنامه
materials handling
U
جابجایی مواد
image shift
U
جابجایی تصویر
commutation rules
U
قواعد جابجایی
alkyl shift
U
جابجایی الکیلی
allach
U
جابجایی بساوشی
hydride shift
U
جابجایی هیدریدی
handling of goods
U
جابجایی امتعه
handling of goods
U
جابجایی کالا
allesthesia
U
جابجایی بساوشی
rotation
U
جابجایی سط ر و ستون در یک آرایه .
image displacement
U
تغییر یا جابجایی تصویرتلویزیون
red shift
U
جابجایی به سوی قرمز
sand cone method
U
طریقه جابجایی ماسه
allocheiria
U
جابجایی بساوشی متقارن
matrix
U
جابجایی سط ر و ستون در آرایه
handling charges
U
هزینههای جابجایی کالا
free movement of capital
U
ازادی جابجایی سرمایه
allochiria
U
جابجایی بساوشی متقارن
drunkennes
U
خطای جابجایی یا لغزش
ammunition handler
U
متصدی جابجایی مهمات
advection
U
جابجایی افقی هوا
blue shift
U
جابجایی به سوی ابی
cargo handling at port
U
جابجایی کالا در بندر
stock handling cost
U
هزینه جابجایی موجودی
matrixes
U
جابجایی سط ر و ستون در آرایه
commutative group
[math.]
U
گروه جابجایی
[ریاضی]
Abelian group
[math.]
U
گروه جابجایی
[ریاضی]
hubble effect
U
جابجایی به سوی قرمز
modular constraint
U
محدودیت در جابجایی تصاویر
translation
U
جابجایی
[ریاضی]
[فیزیک]
commutative property
U
خاصیت جابجایی
[ریاضی]
output per unit of displacement
U
توان در واحد جابجایی
commutative rule
U
خاصیت جابجایی
[ریاضی]
commutative law
U
خاصیت جابجایی
[ریاضی]
open loop system
U
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
concatenate
U
بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند
retrieval
U
عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
shifts
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted
U
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
emission theory
U
فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
shifts
U
جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
Abelian group
[math.]
U
گروه جابجایی پذیر
[ریاضی]
chemical shift equivalent protons
U
پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
chemical shift non equivalent protons
U
پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
commutative group
[math.]
U
گروه جابجایی پذیر
[ریاضی]
cartridge
U
دیسک سخت قابل جابجایی
cartridges
U
دیسک سخت قابل جابجایی
removable
U
آنچه قابل جابجایی است
shift
U
جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
shifted
U
جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
global
U
تابع جابجایی که یک قطعه متن
globally
U
تابع جابجایی که یک قطعه متن
branch
U
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branches
U
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
right
U
جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
righted
U
جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
righting
U
جابجایی یک بخش از داده یک بیت به راست
shifts
U
جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
shifted
U
جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
shifted
U
جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
displacement
U
جابجا شدن جابجایی تغییر مکان
shift
U
جابجایی معین بیتهای کلمه به چپ یا راست .
shifts
U
جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
shift
U
جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
metafile
U
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say
U
دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
data leakage
U
جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
centure of pressure travel
U
جابجایی خطی مرکز فشار درامتداد وتر
work
U
انتقال انرژی برابرحاصلضرب نیرو در جابجایی نقطه اثر ان
machine address
U
مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
shift
U
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
worked
U
انتقال انرژی برابرحاصلضرب نیرو در جابجایی نقطه اثر ان
directories
U
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
directory
U
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری
shifts
U
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
shifted
U
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست
accent mark
U
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
amphibrach
U
شعر و نثری مرکب ازیک هجای بلند بین دو هجای کوچک
shifted
U
محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
shift
U
محل ذخیره سازی موقت که در آن داده قابل جابجایی است
rotates
U
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotate
U
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com