Perdic | ازمون جانشین سازی نمادها | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	symbol substitution test U	ازمون جانشین سازی نمادها

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	substitution test U	ازمون جانشین سازی
	substitution U	جانشین سازی
	displacement U	جانشین سازی
	replacements U	جانشین سازی
	replacement U	جانشین سازی
	subrogation U	نیابت جانشین سازی
	test construction U	ازمون سازی
	manikin test U	ازمون ادمک سازی
	word building test U	ازمون واژه سازی
	tokens U	کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
	token U	کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
	symbols U	نمادها
	symbol manipulation U	دستکاری نمادها
	symbol table U	جدول نمادها
	army classification battery test U	ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
	take over U	مسلط شدن غلبه کردن جانشین کردن جانشین شدن
	symbol table U	جدول نمادها جدول نمادی
	shear box test U	ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
	rectification U	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	pilot materials U	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
	replacements U	جانشین
	succedaneum U	جانشین
	heir U	جانشین
	substitute U	جانشین
	replacement U	جانشین
	locumtenens U	جانشین
	substituting U	جانشین
	substituted U	جانشین
	relief U	جانشین
	standby U	جانشین
	standbys U	جانشین
	deputies U	جانشین
	superseder U	جانشین
	vicars U	جانشین
	imam or imaum U	جانشین
	locum U	جانشین
	locums U	جانشین
	vicar U	جانشین
	deputy U	جانشین
	succeeder U	جانشین
	succedent U	جانشین
	successor U	جانشین
	subsitute U	جانشین
	surrogates U	جانشین
	absence indicator U	جانشین
	surrogate U	جانشین
	swapped U	جانشین کردن
	swap U	جانشین کردن
	substitute U	جانشین کردن
	substituted U	جانشین کردن
	surrogates U	جانشین شدن
	surrogate U	جانشین شدن
	swopping U	جانشین کردن
	wlldcard U	علامت جانشین
	swaps U	جانشین کردن
	standby application U	کاربرد جانشین
	father surrogate U	جانشین پدر
	substitute goals U	هدفهای جانشین
	expromissor U	جانشین بدهکار
	vacant succession U	بدون جانشین
	kludge U	جانشین کردن
	substitute goods U	کالاهای جانشین
	he succeeded his father U	جانشین پدرش شد
	to take over U	جانشین شدن
	succedaneous U	متعاقب جانشین
	vicar of christ U	جانشین یا خلیفه
	fill in U	جانشین کردن
	incomer U	جانشین مهاجر
	surreptitiously U	محرمانه جانشین
	swops U	جانشین کردن
	heir U	جانشین شدن
	swopped U	جانشین کردن
	fill in U	جانشین شونده
	substituting U	جانشین کردن
	displace U	جابجاکردن جانشین
	displace U	جانشین شدن
	b. eliminator U	جانشین باتری ب
	displaced U	جانشین شدن
	displaces U	جابجاکردن جانشین
	displaces U	جانشین شدن
	displacing U	جابجاکردن جانشین
	displacing U	جانشین شدن
	alternate forms U	شکلهای جانشین
	mother surrogate U	جانشین مادر
	repeater U	پرچم جانشین
	complete substitution U	جانشین کامل
	backup U	جانشین بازیگر
	mother substitute U	جانشین مادر
	alias U	نام جانشین
	aliases U	نام جانشین
	displaced U	جابجاکردن جانشین
	pinch U	اندک جانشین
	pinches U	اندک جانشین
	standards U	کالای جانشین رزمی
	standard U	کالای جانشین رزمی
	vicegerent U	جانشین قائم مقام
	vice chief of staff U	جانشین رئیس ستاد
	locumtenens U	کفیل جانشین موقت
	alternate command authority U	افسر جانشین فرمانده
	alternate command authority U	مقام جانشین فرماندهی
	deputy U	قائم مقام جانشین
	ingraft U	در ذهن جانشین کردن
	to take the place of something U	جانشین چیزی شدن
	substitute U	تعویض جانشین کردن
	stand-ins U	جانشین هنرپیشه شدن
	stand in for someone <idiom> U	جانشین کسی بودن
	substituting U	تعویض جانشین کردن
	stand-in U	جانشین هنرپیشه شدن
	stand in U	جانشین هنرپیشه شدن
	deputies U	قائم مقام جانشین
	substituted U	تعویض جانشین کردن
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	ordnance plant U	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
	vicarious U	به نیابت قبول کردن جانشین
	succee U	جانشین شدن میراث بردن
	succession of the presidency U	سیستم تعیین جانشین درریاست
	make do with something <idiom> U	جانشین چیزی به جای چیزدیگر
	deputy chief of naval operation U	جانشین فرماندهی نیروی دریایی
	acceptable product U	فراورده جانشین قابل قبول
	pre-treatment U	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	irritancy U	پوچ سازی باطل سازی
	formularization U	کوتاه سازی ضابطه سازی
	frustrations U	خنثی سازی محروم سازی
	frustration U	خنثی سازی محروم سازی
	subjugation U	مقهور سازی مطیع سازی
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	ouster U	بی بهره سازی محروم سازی
	expansion U	فرآیندی که در آن فراخوان ماکرو با دستورات درون آن جانشین میشود
	standards U	اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
	standard U	اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
	erasable U	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
	saved U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	save U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saves U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	u test U	ازمون یو
	experience U	ازمون
	post test U	پس ازمون
	experiences U	ازمون
	experiencing U	ازمون
	shibboleth U	ازمون
	shibboleths U	ازمون
	examinations U	ازمون
	t test U	ازمون تی
	examination U	ازمون
	f test U	ازمون اف
	z test U	ازمون " زی "
	tested U	ازمون
	chi square test U	ازمون "چی دو "
	tests U	ازمون
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	one tailed test U	ازمون یک دامنه
	pretest U	پیش ازمون
	liquid limit test U	ازمون حد روانی
	life test U	ازمون حیات
	t data U	دادههای ازمون
	szondi test U	ازمون زوندی
	shareware U	ازمون- افزار
	system test U	ازمون سیستم
	recognition test U	ازمون بازشناسی
	shearing test U	ازمون برشی
	oseretsky test U	ازمون اوزرتسکی
	literacy test U	ازمون سواد
	stilling test U	ازمون استیلینگ
	rorschach test U	ازمون رورشاخ
	matching test U	ازمون همتایابی
	mental test U	ازمون روانی
	psychological test U	ازمون روانی
	personality test U	ازمون شخصیت
	mosaic test U	ازمون موزائیکها
	performance test U	ازمون عملی
	performance test U	ازمون عملکردی
	marginal test U	ازمون مرزی
	responsions U	ازمون مقدماتی
	paper pencil test U	ازمون نوشتاری
	sampling test U	ازمون نمونهای
	power test U	ازمون قدرت
	spiral test U	ازمون مارپیچ
	omnibus test U	ازمون مختلط
	occupational test U	ازمون شغلی
	objective test U	ازمون عینی
	field test U	ازمون پایکار
	informal test U	ازمون غیررسمی
	information test U	ازمون معلومات
	subjective test U	ازمون غیرعینی
	field-tested U	ازمون پایکار
	field-testing U	ازمون پایکار
	reasoning test U	ازمون استدلال
	intelligence test U	ازمون هوش
	sample U	الگو ازمون
	subtest U	خرده ازمون
	field-tests U	ازمون پایکار
	ishihara test U	ازمون ایشیهارا
	progressive education U	ازمون پیشرو
	proofer U	ازمون کننده
	oral test U	ازمون شفاهی
	test validity U	اعتبار ازمون
	symbol arrangement test U	ازمون نمادارایی
	impact test U	ازمون برخورد