English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
audition U ازمایش هنرپیشه سامعه
auditioned U ازمایش هنرپیشه سامعه
auditioning U ازمایش هنرپیشه سامعه
auditions U ازمایش هنرپیشه سامعه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hearing U سامعه
hearings U سامعه
acoumeter U سامعه سنج
quditory nerve U عصب سامعه
use testing U ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
aural U مربوط به گوش یا سامعه گوشی
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pilot method U عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
assays U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
flight test U ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test U ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
audiometer U دستگاه سنجش قوهء سامعه شنوایی سنج
soil examination U بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
thespian U هنرپیشه
actor U هنرپیشه
thespians U هنرپیشه
actors U هنرپیشه
artists U هنرپیشه صنعتگر
premiers U هنرپیشه برجسته
premier U هنرپیشه برجسته
an aspiring actress U هنرپیشه ای [زن] نامجو
premiering U هنرپیشه برجسته
premieres U هنرپیشه برجسته
premiered U هنرپیشه برجسته
artist U هنرپیشه صنعتگر
premiere U هنرپیشه برجسته
scene stealer U هنرپیشه خودنما
craftsman U هنرپیشه صنعت گر
craftsmen U هنرپیشه صنعت گر
playact U هنرپیشه شدن
player U هنرپیشه بازیکن ورزشی
mimer U هنرپیشه مقلد وکمیک
stand-ins U جانشین هنرپیشه شدن
stand in U جانشین هنرپیشه شدن
prima ballerinas U هنرپیشه اول بالت
stand-in U جانشین هنرپیشه شدن
prima ballerina U هنرپیشه اول بالت
confident test U ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
creep test U ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
tiring house U محل تعویض لباس هنرپیشه
comedians U هنرپیشه نمایشهای خنده دار
tiring room U محل تعویض لباس هنرپیشه
comedian U هنرپیشه نمایشهای خنده دار
auditory U مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
mummer U هنرپیشه صامت بازیگر نقابدار ایام نوئل
leading man U هنرپیشه مرد اول نمایش یافیلم سینمایی
environmental test U ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
character actor هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
acoustical U مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic U مربوط به صدا مربوط به سامعه
g U ازمایش
examen U ازمایش
shied U ازمایش
shyest U ازمایش
shying U ازمایش
shyer U ازمایش
shy U ازمایش
shies U ازمایش
experimentation U ازمایش
checking U ازمایش
vetting U ازمایش
screening U ازمایش
experiments U ازمایش
experiment U ازمایش
tests U ازمایش
assay U ازمایش
trials U ازمایش
tested U ازمایش
testing U ازمایش
assays U ازمایش
experimenting U ازمایش
trial U ازمایش
experimented U ازمایش
crippling test U ازمایش لهیدگی
insulation voltage U فشار ازمایش
triaxial test U ازمایش سه بعدی
inspection test U ازمایش کار
impact test U ازمایش ضربه
weathring test U ازمایش فرسایش
material testing U ازمایش مصالح
two stage experiment U ازمایش دو مرحلهای
intelligence test U ازمایش هوش
preliminary test U ازمایش مقدماتی
turing's test U ازمایش تورینگ
load test U ازمایش بار
lucas test U ازمایش لوکاس
line tester U ازمایش کننده خط
image test U ازمایش تصویر
examination of the soil U ازمایش خاک
evaluation score U نمره ازمایش
drop test U ازمایش ضربهای
drop test U ازمایش سقوطی
izod test U ازمایش ایزود
drift test U ازمایش رانش
doubling test U ازمایش تا شویی
division check U ازمایش تقسیم
deep drawing test U ازمایش کاسگری
cup test U ازمایش قاشقی
cupping test U ازمایش فنجانی
experimentalist U اهل ازمایش
explosion proof U ازمایش- انفجار
hardness test U ازمایش سختی
tension test U ازمایش کشش
hanging test U ازمایش کشش
hammer test U ازمایش سقوطی
gage U ازمایش کردن
experimental design U طرح ازمایش
flattening test U ازمایش توزیعی
final test U ازمایش نهائی
fatigue test U ازمایش خستگی
factorial design U ازمایش فاکتوریل
probational U ازمایش امتحان
test piece U نمونه ازمایش
tensile test U ازمایش کشش
test series U سری ازمایش
tensile test U ازمایش کششی
teasthole U گمانه ازمایش
tally plate U برچسب ازمایش
system testing U ازمایش سیستم
stripping test U ازمایش زدودگی
stripping test U ازمایش زدودن
spot test U ازمایش فوری
test set U دستگاه ازمایش
test specimen U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ی ازمایش
test announcement U نتیجه ازمایش
test bar U میله ازمایش
test bay U حوزه ازمایش
test plan U طرح ازمایش
test model U نمونه ی ازمایش
test room U اطاق ازمایش
test hole U چاه ازمایش
test equipment U وسایل ازمایش
test element U وسیله ازمایش
test course U مسافت ازمایش
test clip U گیره ازمایش
test bed U صفحه ازمایش
test bed U میز ازمایش
test bay U میدان ازمایش
tester U ازمایش کننده
rattler test U ازمایش تورق
torsion test U ازمایش پیچش
triable U ازمایش کردنی
trial and erroe U ازمایش و خطا
random test U ازمایش پیشامدی
random test U ازمایش نامنظم
trial and error U ازمایش و خطا
psychometry U ازمایش هوش
program testing U ازمایش برنامه
probationership U ازمایش کاری
trial and error U ازمایش ولغزش
rattler test U ازمایش تردی
regression testing U ازمایش رگرسیون
to bring to the proof U ازمایش کردن
tester U دستگاه ازمایش
testing load U بار ازمایش
shop test U ازمایش کارگاهی
shear test U ازمایش برشی
testing of materials U ازمایش مصالح
self test U ازمایش خودکار
sedimentation test U ازمایش تهنشینی
testing of materials U ازمایش مواد
saturation testing U ازمایش اشباعی
testing stand U سکوی ازمایش
testing stand U میز ازمایش
testing time U زمان ازمایش
triaxial shear test U ازمایش سه محوری
assay U ازمایش سنجش
automatic check U ازمایش خودکار
experimentally U از راه ازمایش
quiz U ازمایش کردن
quizzes U ازمایش کردن
gaff U ازمایش سخت
gauge U ازمایش کردن
test tubes U لوله ازمایش
beta test U ازمایش بتا
assays U ازمایش سنجش
retrial U ازمایش مجدد
retrials U ازمایش مجدد
automatic testing U ازمایش خودکار
test case U قضیه در ازمایش
test cases U قضیه در ازمایش
test tube U لوله ازمایش
alpha testing U ازمایش الفا
gauged U ازمایش کردن
examining U ازمایش کردن
examine U ازمایش کردن
examination U امتحان ازمایش
examinations U امتحان ازمایش
temptation U ازمایش امتحان
experience U تجربه ازمایش
experiences U تجربه ازمایش
experiencing U تجربه ازمایش
approve U ازمایش کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com