Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
vibrator
U
ارتعاش کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
bumblebee
U
تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebees
U
تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
Other Matches
tirl
U
ارتعاش صدای ارتعاش نخ یاکش
shiver
U
ارتعاش
vibrancy
U
ارتعاش
shivering
U
ارتعاش
tremolo
U
ارتعاش
planegency
U
ارتعاش
plangency
U
ارتعاش
vibratility
U
ارتعاش
shivered
U
ارتعاش
vibrational
U
ارتعاش
reverberations
U
ارتعاش
reverberation
U
ارتعاش
quivered
U
ارتعاش
shaking
U
ارتعاش
quivers
U
ارتعاش
vibration sense
U
حس ارتعاش
pallesthesia
U
حس ارتعاش
quivering
U
ارتعاش
quiver
U
ارتعاش
trembles
U
ارتعاش
trembled
U
ارتعاش
vibration
U
ارتعاش
libration
U
ارتعاش
shake
U
ارتعاش
shakes
U
ارتعاش
tremble
U
ارتعاش
fundamental vibration
U
ارتعاش اصلی
frequency of vibration
U
تکرار ارتعاش
quaver
U
ارتعاش داشتن
neural reverbration
U
ارتعاش عصبی
vibrators
U
دستگاه ارتعاش
oscillator
U
ارتعاش سنج
vibrators
U
وسیله ارتعاش
period of vibratio
U
دوره ارتعاش
phonoscope
U
ارتعاش نما
harmonic vibration
U
ارتعاش هماهنگ
amplitude of vibration
U
دامنه ارتعاش
molecular vibration
U
ارتعاش مولکولی
breathing vibration
U
ارتعاش تنفسی
vibrational mode
U
شیوه ارتعاش
vibrator
U
وسیله ارتعاش
vibrator
U
دستگاه ارتعاش
bending vibration
U
ارتعاش خمشی
quavered
U
ارتعاش داشتن
quavering
U
ارتعاش داشتن
dingle
U
لرزیدن ارتعاش
vibratory
U
باعث ارتعاش
vibrative
U
باعث ارتعاش
vibrational frequency
U
بسامد ارتعاش
vibration amplitude
U
دامنه ارتعاش
vibratility
U
: قابلیت ارتعاش
twisting vibration
U
ارتعاش رقاصکی
torsional vibration
U
ارتعاش پیچشی
damped vibration
U
ارتعاش میرا
damping
U
استهلاک ارتعاش
seismicity
U
حالت ارتعاش
symmetry vibration
U
ارتعاش متقارن
stretching vibration
U
ارتعاش کششی
energy of vibration
U
انرژی ارتعاش
resonator
U
اسباب ارتعاش
lattice vibration
U
ارتعاش شبکه
sound vibration
U
ارتعاش صوتی
electron vibrations
U
ارتعاش الکترونها
vibroscope
U
ارتعاش بین
vibrates
U
ارتعاش داشتن
wagging vibration
U
ارتعاش جنبانهای
resonantly
U
با پیچش و ارتعاش
quavers
U
ارتعاش داشتن
mode of vibration
U
شیوه ارتعاش
vibrate
U
ارتعاش داشتن
vibrated
U
ارتعاش داشتن
vibrating
U
ارتعاش داشتن
insulation against vibration
U
حفافت در برابر ارتعاش
fundamental period vibration
U
دوره اصلی ارتعاش
vibration absorption
U
میرایی نوسان یا ارتعاش
free harmonic vibration
U
ارتعاش هارمونیک ازاد
scissoring vibration
U
ارتعاش قیچی وار
damping charactristics
U
مشخصات خفه شدن ارتعاش
shuddered
U
مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shuddering
U
مشمئز شدن ارتعاش Shrine
shudders
U
مشمئز شدن ارتعاش Shrine
vibratile
U
قابل لرزش و ارتعاش جنبنده
shudder
U
مشمئز شدن ارتعاش Shrine
quavering
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quaver
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavered
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
quavers
U
لرزش و تحریر صدا در اواز ارتعاش
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com