Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 186 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
showing
U
ارائه اشکارسازی
showings
U
ارائه اشکارسازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
decryption
U
اشکارسازی
detection
U
اشکارسازی
detection limit
U
حد اشکارسازی
diode detector
U
اشکارسازی دیودی
detectability
U
قدرت اشکارسازی
grid detection
U
اشکارسازی شبکه
oscilloscope
U
اشکارسازی امواج
grid leak condenser detector
U
اشکارسازی با خازن ومقاومت نشتی
edge detection
U
اشکارسازی لبه ها الگوریتمی که با استفاده ازان یک کامپیوتر یا ادم مصنوعی میتواند بفهمد که چه اشیایی را می بیند
grid current detection
U
یکسوسازی شبکه اشکارسازی جریان شبکه
anode band detector
U
اشکارسازی اندی یکسوسازی اندی
f display
U
ارائه اف
b display
U
ارائه ب
adductor
U
ارائه
representations
U
ارائه
display
U
ارائه
displayed
U
ارائه
displaying
U
ارائه
displays
U
ارائه
offering
U
ارائه
exhibition
U
ارائه
exhibitions
U
ارائه
presentation
U
ارائه
presentations
U
ارائه
representation
U
ارائه
b scan
U
ارائه ب
c display
U
ارائه سی
l scan
U
ارائه ال
m display
U
ارائه ام
m scan
U
ارائه ام
n display
U
ارائه ان
n scan
U
ارائه ان
p display
U
ارائه پی
p scan
U
ارائه پی
ppi scan
U
ارائه پی پی ای
presentment
U
ارائه
range bearing display
U
ارائه بی
shew
U
ارائه
l display
U
ارائه ال
k scan
U
ارائه کی
c scan
U
ارائه سی
d display
U
ارائه دی
d scan
U
ارائه دی
g scan
U
ارائه جی
exposal
U
ارائه
f scan
U
ارائه اف
g display
U
ارائه جی
j display
U
ارائه جی
j scan
U
ارائه جی
h display
U
ارائه اچ
h scan
U
ارائه اچ
k display
U
ارائه کی
exposure
U
ارائه
productions
U
ارائه
exposures
U
ارائه
production
U
ارائه
presentability
U
قابلیت ارائه
profert
U
ارائه سند
put in
U
ارائه دادن
renderable
U
قابل ارائه
renderer
U
ارائه دهنده
giving
U
ارائه دادن
tenderest
U
ارائه دادن
knuckle under
<idiom>
U
ارائه دادن
production
U
ارائه ساخت
bring forward
U
ارائه دادن
presents
U
ارائه دادن
presenting
U
ارائه دادن
offers
U
پیشکش ارائه
tender
U
ارائه دادن
tendered
U
ارائه دادن
shows
U
ارائه نمایش
tendering
U
ارائه دادن
showed
U
ارائه نمایش
hold forth
U
ارائه دادن
show
U
ارائه نمایش
present
U
ارائه دادن
presented
U
ارائه دادن
offer
U
پیشکش ارائه
offered
U
پیشکش ارائه
represents
U
ارائه کردن
represented
U
ارائه کردن
misrepresentation
U
بد ارائه دادن
gives
U
ارائه دادن
presentation
U
ارائه عرضه
presentations
U
ارائه عرضه
produced
U
ارائه دادن
produce
U
ارائه دادن
represent
U
ارائه کردن
productions
U
ارائه ساخت
misrepresentation
U
بد ارائه نمودن
produces
U
ارائه دادن
give
U
ارائه دادن
documentation
U
ارائه اسناد یا مدارک
lead proof
U
ارائه دلیل کردن
putting
U
ارائه یا توضیح دادن
submit
U
ارائه دادن پیشنهادکردن
devil's advocate
<idiom>
U
[ارائه استدلال مخالف]
submitting
U
ارائه دادن پیشنهادکردن
puts
U
ارائه یا توضیح دادن
probation
U
ارائه مدرک ودلیل
submitted
U
ارائه دادن پیشنهادکردن
submits
U
ارائه دادن پیشنهادکردن
presenting bank
U
بانک ارائه کننده
forthcoming
U
اماده ارائه دادن
put
U
ارائه یا توضیح دادن
producing
U
اقامه ارائه کردن
to produce testimony
U
مدرک ارائه دادن
probational
U
ارائه مدرک ودلیل
porrect
U
منبسط کردن ارائه دادن
exhibits
U
ارائه دادن ابراز کردن
forthcoming
<adj.>
U
آماده به ارائه
[نزدیک به تحقق]
to put in
U
منصوب کردن ارائه دادن
propone
U
پیشنهاد کردن ارائه دادن
imageing model
U
روش یا مدل ارائه تصاویر
contract for supply
U
قرارداد جهت ارائه کالا
forthcomming
U
اماده برای ارائه کردن
exhibit
U
ارائه دادن ابراز کردن
renders
U
ارائه دادن ترجمه کردن
rendered
U
ارائه دادن ترجمه کردن
propound
U
پیشنهاد کردن ارائه دادن
propounding
U
پیشنهاد کردن ارائه دادن
render
U
ارائه دادن ترجمه کردن
exhibited
U
ارائه دادن ابراز کردن
propounds
U
پیشنهاد کردن ارائه دادن
allege
U
دلیل اوردن ارائه دادن
exhibiting
U
ارائه دادن ابراز کردن
alleges
U
دلیل اوردن ارائه دادن
alleging
U
دلیل اوردن ارائه دادن
Application may be filed by ...
U
مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
subsequent filing
[application, documents]
U
ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
submits
U
واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submitted
U
واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produce
U
اقامه کردن ارائه دادن سند
produced
U
اقامه کردن ارائه دادن سند
produces
U
اقامه کردن ارائه دادن سند
submitting
U
واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submit
U
واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
puts
U
ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
To submit something to someone.
U
چیزی را به کسی تسلیم کردن (ارائه دادن )
putting
U
ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
money player
U
ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
put
U
ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
We would appreciate it if you could provide us with some information about ...
U
ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
projects
U
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
project
U
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projected
U
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
sidekick
U
تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
sidekicks
U
تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
society of certified processors
U
سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
performance monitor
U
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
scopolamine
U
ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
proof of debt
U
سندی که از طرف بستانکار شخص ورشکسته یامتوفی یا شرکت در حال تصفیه ارائه میشود
how about
<idiom>
برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود
word perfect
U
یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
word-perfect
U
یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
authentication
U
به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
prompted
U
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompt
U
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompts
U
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
telpak
U
سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
sight bill
U
حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
restatement of the law
U
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
presentment
U
ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
editing run
U
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
musicom
U
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
innovation theory
U
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
available cash
U
موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
exhibitor
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibiter
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
exhibitors
U
نمایش دهنده ارائه دهنده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
liquidity preference theory
U
براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
transfer order
U
دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
iron law of wage
U
قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
arrest of judgment
U
سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
congress party (indian national congress
U
حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com