Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
consolidator
U
ادغام کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
synal
U
ادغام
amalgametion
U
ادغام
crasis
U
ادغام
ellipse
U
ادغام
condensation
U
ادغام
umlaut
U
ادغام
elision
U
ادغام
pooling
U
ادغام
integeration
U
ادغام
affrication
U
ادغام
affricate
ادغام
diphthongs
U
ادغام
merger
U
ادغام
ellipses
U
ادغام
diphthong
U
ادغام
mergers
U
ادغام
mail merge
U
ادغام پستی
elide
U
ادغام کردن
vertical merger
U
ادغام عمودی
mail merging
U
ادغام پستی
eliding
U
ادغام کردن
elides
U
ادغام کردن
elided
U
ادغام کردن
merges
U
ادغام کردن
merge
U
ادغام شرکتها
merge
U
ادغام شدن
merge
U
ادغام کردن
merges
U
ادغام شرکتها
merges
U
ادغام شدن
sectoral integation
U
ادغام بخشی
affricate
ادغام صوتی
consolidation
U
ادغام کردن
horizontal integration
U
ادغام افقی
contraction
U
ادغام همکشیدن
contractions
U
ادغام همکشیدن
umlaut
U
ادغام کردن
diphthongization
U
ادغام اصوات
vertical integration
U
ادغام عمودی
coalesce
U
ادغام دو یا چند فایل
consolidation
U
ادغام دو یاچند موسسه
coalesced
U
ادغام دو یا چند فایل
amalgamation
U
ادغام یا اختلاط شرکتها
consolidation
U
ادغام دو یا چند موسسه
coalescing
U
ادغام دو یا چند فایل
coalesces
U
ادغام دو یا چند فایل
merge sort
U
ادغام و جور کردن
diphthongize
U
ادغام کردن اصوات
consolidate goods
U
کالاها را ادغام کردن
syn
U
ادغام هجائی یاصدایی
sort merge
U
جور کردن و ادغام
merges
U
غرق شدن ادغام کردن
contractile
U
ادغام شونده هم کشی پذیر
ain't
U
صورت ادغام شدهء not areوnot is
merge
U
غرق شدن ادغام کردن
synaloepha
U
ادغام دو یا چندحرف صدا دار
except
U
مکان دهی و ادغام شامل نیست
umlaut
U
ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
synalepha
U
ادغام دویاچند حرف صدا دار
business combination
U
ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
report generator
U
نرم افزاری که امکان ادغام فایل ازپایگاه داده ها به متن را میدهد
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
collator
U
ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
word star
U
یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
optimal merge tree
U
نمایش درختی یک ترتیب که در ان رشته ها قرار است درهم ادغام گردند تا اینکه حداقل تعداد عملیات رخ دهد
groupage
U
ادغام نمودن بارهای مختلف جهت حمل ترکیب در حمل
merge
U
برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
merges
U
برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
Mingle design
U
طرح تلفیقی
[ادغام کردن طرح ها با یکدیگر]
merging traffic
U
ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
noncommittal
U
رد کننده
abjurer or abjuror
U
کننده
rebutter
U
رد کننده
refuser
U
رد کننده
repudiationist
U
رد کننده
deflective
U
کج کننده
doer
U
کننده
solvents
U
اب کننده
refutative
U
رد کننده
catterer
U
پچ پچ کننده
attacking
U
تک کننده
doers
U
کننده
solvent
U
اب کننده
syncopator
U
غش کننده
fizzy
U
کف کننده
renunciant
U
کننده
fluxing oil
U
اب کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com