English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
post office U اداره مرکزی پست
post offices U اداره مرکزی پست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
integrated U محیط اداره که همه عملیات با کامپیوتر مرکزی انجام می شوند
headquarters U اداره کل اداره مرکزی
headquarters U شعبه مرکزی اداره مرکزی
general posr office U اداره مرکزی پست در لندن
head office U اداره مرکزی
scotland yard U نام کوچهای در لندن که اداره مرکزی شهربانی لندن در ان قراردارد
scotland yard U اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
Other Matches
cpu time U مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
central U متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
yamen U اداره یا مقام رسمی مندرین یا کارمند دارای رتبه اداره دولتی
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
central postal directory U دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
personnel U کارمندان مجموعه کارمندان یک اداره اداره کارگزینی
focal line U خط مرکزی
central pumping station U مرکزی
centre pocket U مرکزی
centrical U مرکزی
central U مرکزی
cl U خط مرکزی
core U مرکزی
cores U مرکزی
axial U مرکزی
centerline U خط مرکزی
focal U مرکزی
centrically U بطور مرکزی
centrifugal U گریز از مرکزی
centripetal U جانب مرکزی
centrosymmetric U متقارن مرکزی
mainframes U پردازنده مرکزی
state government U دولت مرکزی
centre game U بازی مرکزی
spherical angle U زاویه مرکزی
central terminal U پایانه مرکزی
centralized plan U پلان مرکزی
concourse U تالار مرکزی
central station U نیروگاه مرکزی
central processor U پردازشگر مرکزی
centralism U مرکزی نگری
central heating U گرمایش مرکزی
holding company U شرکت مرکزی
eccentricity U برون مرکزی
eccentricities U برون مرکزی
head office U دفتر مرکزی
subcentral U زیر مرکزی
centralist U مرکزی نگر
centralists U مرکزی نگر
three centred curve U منحنی سه مرکزی
nucleus U لب هسته مرکزی
nuclei U لب هسته مرکزی
fovea centralis U فرورفتگی مرکزی
fore and aft center line U خط مرکزی سراسری
central focusing wheel U چرخهزوم مرکزی
directrix U خط تیر مرکزی
three center bonding U پیوند سه مرکزی
central heating U حرارت مرکزی
centrum U جسم مرکزی
central site U سایت مرکزی
central control desk U میزفرمان مرکزی
central bank U بانک مرکزی
central load U بار مرکزی
central government U حکومت مرکزی
central limit theorem U قضیه حد مرکزی
central head U فشار مرکزی
central sulcus U شیار مرکزی
central fissure U شیار مرکزی
central gyrus U شکنج مرکزی
central convolution U شکنج مرکزی
central canal U مجرای مرکزی
mainframe U پردازنده مرکزی
central city U شهر مرکزی
central office U دفتر مرکزی
center base U میدان مرکزی
center distance U فاصله مرکزی
central processing unit U واحدپردازنده مرکزی
central U تلفن چی مرکزی
central U کامپیوتر مرکزی
central processor U پردازنده مرکزی
central position U وضعیت مرکزی
central position U قرارگاه مرکزی
boost coil U کوئل مرکزی
axial pressure U فشار مرکزی
center U گروه مرکزی
center U وسط ونقطه مرکزی
axis of the bore U محور مرکزی لوله
statolatry U حمایت ازقدرت مرکزی
cores U هسته مرکزی مفتول
Central African Republic جمهوری آفریقای مرکزی
multicenter binding U پیوند چند مرکزی
golds U دایره مرکزی هدف
vertical center line illusion U خطای خط قائم مرکزی
rimland U حومه ناحیه مرکزی
the middlands U استانهای مرکزی انگلستان
downtown U قسمت مرکزی شهر
gold U دایره مرکزی هدف
cento U سازمان پیمان مرکزی
centred U وسط ونقطه مرکزی
German Central Bank U بانک مرکزی آلمان
precentral gyrus U شکنج پیش مرکزی
centers U وسط ونقطه مرکزی
one shot pump U پمپ روغن مرکزی
centered U وسط ونقطه مرکزی
center of gravity axis U محور ثقل مرکزی
centre U وسط ونقطه مرکزی
unit central processing U واحد پردازش مرکزی
scandinavian defence U دفاع متقابل مرکزی
central tendency measures U اندازههای گرایش مرکزی
centre pawns U پیادههای مرکزی شطرنج
central mass storage U انباره انبوه مرکزی
cns U دستگاه عصبی مرکزی
conurbations U شهر مهم مرکزی
central planning U برنامه ریزی مرکزی
conurbation U شهر مهم مرکزی
heartlands U منطقه مرکزی وحیاتی
heartland U منطقه مرکزی وحیاتی
central processing unit U واحد پردازش مرکزی
centre counter defence U دفاع متقابل مرکزی
measures of central tendency U اندازههای گرایش مرکزی
nave U تالار مرکزی صحن
naves U تالار مرکزی صحن
heliocentric system U دستگاه خورشید مرکزی
inner city U بخش مرکزی شهر
inner cities U بخش مرکزی شهر
geocentric system U دستگاه زمین مرکزی
geocentric U دوران زمین مرکزی
GHQ U مخفف ستاد مرکزی
central control panel U تابلوی مرکزی کنترل
core U هسته مرکزی مفتول
central heating system U دستگاه حرارت مرکزی
high asia U قسمت بلند و مرکزی امریکا
organization of central american states U سازمان دول امریکای مرکزی
king's yellow U مارهای صیادجوندگان امریکای مرکزی
pecans U درخت گردوی امریکای مرکزی
pecan U درخت گردوی امریکای مرکزی
osset U اریایی نژادان قفقاز مرکزی
directrix U خط مرکزی منطقه اتش توپ
geocentric U دارای مرکزی در زمین زمینی
central railway station U ایستگاه مرکزی راه اهن
geothermal U وابسته به حرارت مرکزی زمین
center spot U نقطه مرکزی بیلیارد انگلیسی
central food preparation facility U کارخانجات مرکزی تهیه موادغذایی
geothermic U وابسته به حرارت مرکزی زمین
radian U زاویه مرکزی قوس دایره
central planning team U تیم طرح ریزی مرکزی
Ivory Coast U کرانهی مرکزی و غربی افریقا
keels U ستون عرضی مرکزی ناو
umbilical U واقع در نزدیکی ناف مرکزی
x ring U دایره مرکزی هدف تیراندازی
keel U ستون عرضی مرکزی ناو
sweet spot U قسمت مرکزی راکت یا چوب
abneural U واقع در مقابل دستگاه مرکزی عصب
danish gambit U گامبی دانمارکی در بازی مرکزی شطرنج
centralized U آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
wing section U بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
statism U تمرکز قدرت اقتصادی در دولت مرکزی
totalism U رژیم حکومت متمرکز در یک قدرت مرکزی
totalitarianism U رژیم حکومت متمرکز در یک قدرت مرکزی
central air data U مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
C.I.A U مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
slovak U نژاد اسلواک ساکن قسمت مرکزی چکوسلواکی
centre U شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
cpu U Unit Processing Central واحد پردازش مرکزی
centers U شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
center U شخصی که موافب عملیات کامپیوتر مرکزی است
balkline spot U نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
centered U شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
crom U قسمت مجتمع اکثر تراشههای واحدپردازش مرکزی
centred U شخصی که مراقب عملیات کامپیوتر مرکزی است
directorate U اداره
offices U اداره
workplaces U اداره
gestion U اداره
office U اداره
handling U اداره
service U اداره
cutchery U اداره
cutcherry U اداره
directorates U اداره
serviced U اداره
workplace U اداره
management U اداره
helms U اداره
helm U اداره
operation U اداره
department U اداره
departments U اداره
prefecture U اداره
managements U اداره
bureaus U اداره
bureau U اداره
maladmidistration U سو اداره
objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objecting U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
object U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objected U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
indirect objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
zero point U نقطه مرکزی گلوله اتشین اتمی در لحظه انفجار
direct objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
microprocessors U مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
bank rate U مظنه رسمی تنزیل که توسط بانک مرکزی تعیین میشود
microprocessor U مدار مجتمع که حاوی تمام قط عات واحد پردازش مرکزی
star network topology U شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
tulip design U طرح گل لاله [گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
collections U ایستگاهی که دادههای جمع شده را به نقط ه مرکزی ارسال میکند.
collection U ایستگاهی که دادههای جمع شده را به نقط ه مرکزی ارسال میکند.
multistation access unit U buH مرکزی برای اتصال کابلهای شبکه Token Ring
parnassian U نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
logs U بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com