Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fractional
U
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
allocating
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
bussed
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
highways
U
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway
U
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
assembly
U
قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
biz
U
نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است
bar graphics
U
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar codes
U
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
bar code
U
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است
input output analysis
U
تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
storage
U
نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
charted
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
chart
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charts
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
worded
U
بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
word
U
بخشهای داده مختلف در کامپیوتر به شکل گروهی از بیت ها که در یک محل حافظه قرار دارند
target discrimination
U
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
charting
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
systems analysis
U
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
selectable
U
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage
U
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis
U
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
fdm
U
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
heterogeneous network
U
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
vortex separation
U
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
trunks
U
باس یا خط ارتباطی که از سیم هایی تتشکیل شده است و بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری را بهم وصل میکند
trunk
U
باس یا خط ارتباطی که از سیم هایی تتشکیل شده است و بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری را بهم وصل میکند
paint program
U
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
functioned
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
boilerplating
U
قرار دادن بخشهای مختلف متن در کنار هم برای ایجاد متن نهایی
estate in common
U
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
frequency
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequencies
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous
U
مختلف الجنس و مختلف النوع
profiled
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life
U
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
fibre distributed data interface II
U
استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
hunting design
U
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
map
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
wideband
U
پهنای باند
band width
U
پهنای باند
bandwidth
U
پهنای باند
segments
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segment
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
broadband channel
U
مجرای پهنای باند
nominal bandwidth
U
پهنای باند نامی
narrowband
U
پهنای باند باریک
modulation handwidth
U
پهنای باند مدولاسیون
memory bandwidth
U
پهنای باند حافظه
frequency band width
U
پهنای باند فرکانس
decollate
U
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
input output bandwidth
U
پهنای باند ورودی- خروجی
impluse bandwith
U
پهنای باند ضربه جریان
star design
U
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
aggregate
U
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregates
U
کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
multiplex
U
روش تقسیم که بخشهای زمان را طبق نیاز به سیگنالهای اختصاص میدهد
in band signalling
U
ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
baseband
U
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band
U
روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
G.
U
استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
disparate
U
مختلف
variegated
U
مختلف
miscellaneous
U
مختلف
diverse
U
مختلف
dissimilar
U
مختلف
divergent
U
مختلف
discrepant
U
مختلف
various
U
مختلف
varying
U
مختلف
off
U
مختلف
sundry
U
مختلف
fragmentation
U
حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند
asynchronous
U
مختلف الزمان
diversely
U
به اشکال مختلف
half breed
U
از نژاد مختلف
half caste
U
ازنژاد مختلف
miscellaneous works
U
کارهای مختلف
variously
U
بطور مختلف
heterochromatic
U
مختلف اللون
variate
U
مختلف کردن
two discrepant stories
U
دو حکایت مختلف
polyphyletic
U
مختلف الاجداد
several
U
جدا مختلف
variant
U
گوناگون مختلف
polyphyletic
U
از نژادهای مختلف
diverse
U
مختلف مخالف
stock markets
U
بورس کالاهای مختلف
syntax
U
هم اهنگی قسمتهای مختلف
stage
U
مراحل مختلف یک موشک
heterochromatic
U
دارای رنگهای مختلف
holdall
U
جعبه اسبابهای مختلف
plug
U
ورودی که به وسایل مختلف
stock market
U
بورس کالاهای مختلف
variform
U
گوناگون مختلف الشکل
holdalls
U
جعبه اسبابهای مختلف
stages
U
مراحل مختلف یک موشک
disjunctive
U
دارای دو شق مختلف فصلی
team tennis
U
بازیهای مختلف تنیس
diversiform
U
دارای اشکال مختلف
internationals
U
مربوط به کشورهای مختلف
commodity loading
U
بارگیری کالاهای مختلف
varisized
U
دارای اندازههای مختلف
various books
U
کتابهای گوناگون یا مختلف
plugging
U
ورودی که به وسایل مختلف
plugs
U
ورودی که به وسایل مختلف
interrace
U
بین نژادهای مختلف
interracial
U
بین نژادهای مختلف
run around
<idiom>
U
گردش درمناطق مختلف
play off
<idiom>
U
رفتار مختلف با اشخاص
miscellanist
U
نویسنده مطالب مختلف
The various strata of society.
U
طبقات مختلف اجتماع
multifarious
U
دارای انواع مختلف
processes
U
مراحل مختلف چیزی
multi tone horn
U
بوق با اصوات مختلف
process
U
مراحل مختلف چیزی
eccentrics
U
مختلف المرکز بودن
intercollegiate
U
بین کالجهای مختلف
international
U
مربوط به کشورهای مختلف
eccentric
U
مختلف المرکز بودن
rank and file
U
شئون مختلف نظامی
bipolar
U
تراترسیتور با سه لایه مختلف به صورت -p -n p یا -n -p n
polytechnics
U
وابسته به علوم عملی مختلف
catamaran
U
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
allomorph
U
تصاریف مختلف کلمه یا فعل
polytechnic
U
وابسته به علوم عملی مختلف
gather
U
دریافت داده از منابع مختلف
gathered
U
دریافت داده از منابع مختلف
interstates
U
بین ایالتها وکشورهای مختلف
catamarans
U
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
cat's cradle
U
ساختن طرحهای مختلف با نخ و انگشتان
interdisciplinary
U
مربوط به رشتههای مختلف علمی
walleye
U
انواع مختلف اردک ماهی
adapter
U
دوشاخهای که به وسایل با ورودیهای مختلف
scatter around
<idiom>
U
غیرمحتاطانه درجاهای مختلف گذاشتن
blocky
U
پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
castes
U
طبقات مختلف مردم هند
syncretic
U
تلفیق کننده عقاید مختلف
multi rate meter
U
کنتور با چند نرخ مختلف
caste
U
طبقات مختلف مردم هند
general purpose machine
U
دستگاه برای اهداف مختلف
polytechnical
U
وابسته به علوم عملی مختلف
homonymous
U
دارای دویاچند معنی مختلف
polygenesis
U
پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
interbreed
U
نژادهای مختلف را با هم پیوند کردن
bytes
U
کامپیوتر با طول کلمه مختلف
outcross
U
امیزش کردن دو جنس مختلف با هم
fun house
U
محل سرگرمی وتفریحات مختلف
FTAM
U
بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
byte
U
کامپیوتر با طول کلمه مختلف
middling
U
اجناس مختلف از درجه متوسط
interstate
U
بین ایالتها وکشورهای مختلف
walleyed
U
انواع مختلف اردک ماهی
figure skate
U
اسکیت با انجام حرکات مختلف
stochastic
U
دارای تغییردر مواقع مختلف
halftones
U
عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
topology
U
روش اتصال عناصر مختلف شبکه
playback rate scale factor
U
صوتی که با نرخ مختلف اجرا میشود
masking
U
عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه
multiplex
U
داده و سیگنال کنترل در رزمانهای مختلف
families
U
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
family
U
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
polytechnic
U
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
polytechnics
U
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
separate opinion
U
رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
sprint relay
U
مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
eurybathic
U
قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب
proteus
U
خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
teratoma
U
تومور متشکله از انساج مختلف جنینی
polytechnical
U
وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
halftone
U
عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
whistle stop
U
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
integration
U
یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
country file
U
را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
collection
U
عمل دریافت داده از منابع مختلف
collections
U
عمل دریافت داده از منابع مختلف
pages
U
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
circuit training
U
انجام تمرینهای مختلف ورنه برداری
paged
U
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
page
U
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
package
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
packaged
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com