Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
regenerative
U
احیا کننده
reducer
U
احیا کننده
reviver
U
احیا کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
neoclassic
U
احیا کننده سبکهای قدیمی
reductant
U
عامل احیا کننده
Other Matches
revived
U
احیا کردن احیا شدن
revive
U
احیا کردن احیا شدن
revives
U
احیا کردن احیا شدن
resurrection
U
احیا
vivification
U
احیا
vigils
U
احیا
regeneration
U
احیا
reductions
U
احیا
reduction
U
احیا
vigil
U
احیا
reductional
U
احیا
restoration to life
U
احیا
resuscitation
U
احیا
revivals
U
احیا
reclamation
U
احیا
revival
U
احیا
resusctate
U
احیا کردن
restore to life
U
احیا کردن
deoxidize
U
احیا کردن
raclaim
U
احیا کردن
vivify
U
احیا کردن
rehabilitating
U
احیا یاتجدید کردن
reconstructed
U
از نوساختن احیا کردن
reconstruct
U
از نوساختن احیا کردن
revivalism
U
اصالت احیا مذهب
oil reclamation equipment
U
تجهیزات احیا روغن
reconstructing
U
از نوساختن احیا کردن
reconstructs
U
از نوساختن احیا کردن
cultivation of waste land
U
احیا اراضی موات
rehabilitated
U
احیا یاتجدید کردن
rehabilitates
U
احیا یاتجدید کردن
rehabilitate
U
احیا یاتجدید کردن
deoxidizing slag
U
سرباره یا شلاکه احیا شده
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
resurrected
U
احیا کردن رستاخیز کردن
resurrect
U
احیا کردن رستاخیز کردن
resurrecting
U
احیا کردن رستاخیز کردن
resurrects
U
احیا کردن رستاخیز کردن
restoration
U
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
puffer
U
پف کننده
solver
U
حل کننده
trackers
U
پی کننده
tracker
U
پی کننده
catterer
U
پچ پچ کننده
hopper
U
لی لی کننده
hoppers
U
لی لی کننده
solvent
U
اب کننده
thinner
U
کم کننده
solvents
U
اب کننده
prattfall
U
پچ پچ کننده
prater
U
پچ پچ کننده
doer
U
کننده
doers
U
کننده
mitigative
U
کم کننده
mitigatory
U
کم کننده
filler
U
پر کننده
mauler
U
له کننده
bidders
U
کننده
whisperer
U
پچ پچ کننده
refuser
U
رد کننده
commulator
U
یک سو کننده
skittish
U
رم کننده
fizzy
U
کف کننده
noncommittal
U
رد کننده
attacking
U
تک کننده
refutative
U
رد کننده
refutatory
U
رد کننده
abjurer or abjuror
U
کننده
fluxing oil
U
اب کننده
rebutter
U
رد کننده
jaberer
U
پچ پچ کننده
bender
U
خم کننده
benders
U
خم کننده
bidder
U
کننده
ear-splitting
U
کر کننده
renunciant
U
رد کننده
filleting
U
پر کننده
deletive
U
حک کننده
percutient
U
دق کننده
repudiationist
U
رد کننده
filleted
U
پر کننده
fillet
U
پر کننده
bandwidth
U
یچ کننده
deflective
U
کج کننده
wheezier
U
خس خس یا خر خر کننده
wheeziest
U
خس خس یا خر خر کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com