Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flash in the pan
<idiom>
U
ابتدا عالی وبعد خراب شدن ،شکست خوردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flop
U
شکست خوردن
losing
U
شکست خوردن
to suffer a reverse
U
شکست خوردن
failed
U
شکست خوردن
to have the worse
U
شکست خوردن
slip-ups
U
شکست خوردن
slip-up
U
شکست خوردن
fails
U
شکست خوردن
lose out
U
شکست خوردن
flopped
U
شکست خوردن
flopping
U
شکست خوردن
flops
U
شکست خوردن
fail
U
شکست خوردن
slip up
U
شکست خوردن
to sustain a defeat
U
شکست خوردن
to be defected
U
شکست خوردن
come a cropper
<idiom>
U
شکست خوردن
lose
U
شکست خوردن
flunk
U
شکست خوردن
flunked
U
شکست خوردن
fall flat
<idiom>
U
شکست خوردن
fall through
<idiom>
U
شکست خوردن
flunking
U
شکست خوردن
loses
U
شکست خوردن
flunks
U
شکست خوردن
snow under
U
شکست فاحش خوردن
to have ones gruel
U
شکست خوردن کشته شدن
shellack
U
شکست مفتضحانه خوردن یا دادن
shellac
U
شکست مفتضحانه خوردن یا دادن
fails
U
عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
failed
U
عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
fail
U
عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
We talked until midnight. and then separated.
U
تانیمه شب صحبت کردیم وبعد از هم جداشدیم
indian giver
U
کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
faulted
U
تابعی که بخشی از برنامه است که علت داده خراب یا قطعه خراب را بیان میکند
faults
U
تابعی که بخشی از برنامه است که علت داده خراب یا قطعه خراب را بیان میکند
fault
U
تابعی که بخشی از برنامه است که علت داده خراب یا قطعه خراب را بیان میکند
advanced level
U
پایه مهارت عالی در سطح عالی
on an even keel
<idiom>
U
به ترتیب عالی یا محیطی عالی
dud
U
ترقه خراب هرچیز خراب
parallax
U
پارالاکس ضریب شکست نور جابجایی تصویر در اثر شکست نور
rolls
U
چرخش نیمدایره روی یک پا وبعد روی پای دیگر
rolled
U
چرخش نیمدایره روی یک پا وبعد روی پای دیگر
roll
U
چرخش نیمدایره روی یک پا وبعد روی پای دیگر
to play a good knife and fork
U
ازروی اشتهاخوراک خوردن خوب چیز خوردن
swag
U
تاب خوردن تلوتلو خوردن بنوسان دراوردن
earliest
U
در ابتدا
beginning
U
ابتدا
initio
U
در ابتدا
at the outset
U
در ابتدا
de novo
U
از ابتدا
from scratch
<idiom>
U
از ابتدا
early
U
در ابتدا
at first
U
در ابتدا
at the start
U
در ابتدا
outset
U
ابتدا
to start with
U
در ابتدا
beginnings
U
ابتدا
initialled
U
اولین یا در ابتدا
initialling
U
اولین یا در ابتدا
initial
U
اولین یا در ابتدا
initialed
U
اولین یا در ابتدا
uppermost
U
از اغاز از ابتدا
initials
U
اولین یا در ابتدا
initialing
U
اولین یا در ابتدا
atmospheric refraction
U
شکست نور دراثر برخورد به طبقات جوی شکست جوی نور
start
U
آغاز
[ابتدا]
[شروع]
redid
U
شروع مجدد از ابتدا
preset
U
تنظیم چیزی در ابتدا
redoes
U
شروع مجدد از ابتدا
redone
U
شروع مجدد از ابتدا
originally
U
دراغاز کار در ابتدا
redo
U
شروع مجدد از ابتدا
redoing
U
شروع مجدد از ابتدا
to nip something in the bud
U
از ابتدا جلوی چیزی را گرفتن
stacked
U
آدرس ابتدا پایانه پشته
stacks
U
آدرس ابتدا پایانه پشته
stack
U
آدرس ابتدا پایانه پشته
nip in the bud
<idiom>
U
از ابتدا جلوی چیزی را گرفتن
tumble
U
غلت خوردن معلق خوردن
tumbled
U
غلت خوردن معلق خوردن
tumbles
U
غلت خوردن معلق خوردن
tripped
U
لغزش خوردن سکندری خوردن
trip
U
لغزش خوردن سکندری خوردن
trips
U
لغزش خوردن سکندری خوردن
boundaries
U
علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
boundary
U
علامتی که ابتدا و انتهای فایل را مشخص میکند
grog
U
دستهای از مردم که برای خوردن عرق گرد هم نشینند عرق خوردن
form
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
nuncupative will
U
وصیتی که ابتدا در حضور عدهای ازشهود اعلام و متعاقبا"نوشته میشود
forms
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
formed
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
blue ribbon program
U
برنامه کاملی که در ابتدا و بدون هر گونه خطا یا مشکل اجرا شود
ideologies
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideology
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
to drink wine
U
می خوردن شراب خوردن
desktop
U
ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
quotation marks
U
کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است
marks
U
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
mark
U
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
source language
U
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
swelled
U
عالی
tophole
U
عالی
braving
U
عالی
bravest
U
عالی
braves
U
عالی
copesetic
U
عالی
braver
U
عالی
braved
U
عالی
top hole
U
عالی
superlatives
U
عالی
superlative
U
عالی
swell
U
عالی
much
U
عالی
palmary
U
عالی
supreme
U
عالی
nobby
U
عالی
high grade
U
عالی
advanced
U
عالی
swells
U
عالی
copacetic
U
عالی
superbly
U
عالی
super
U
عالی
whizzbang
U
عالی
splendid
U
عالی
imperial
U
عالی
famous
U
عالی
beaut
U
عالی
beauts
U
عالی
remarkable
U
عالی
top-notch
U
عالی
spankings
U
عالی
spanking
U
عالی
slap-up
U
عالی
superb
U
عالی
superiors
U
عالی
ripping
U
عالی
unrivaled
U
عالی
brave
U
عالی
lofty
U
عالی
braw
U
عالی
living end
<idiom>
U
عالی
par excellence
U
عالی
first-rate
U
عالی
wally
U
عالی
wallies
U
عالی
superior
U
عالی
whizbang
U
عالی
excellent
U
عالی
capital
U
عالی
firsthand
U
عالی
highest
U
عالی
high
U
عالی
first rate
U
عالی
exquisite
U
عالی
highs
U
عالی
spiffy
U
عالی
plummier
U
عالی
plummiest
U
عالی
wicked
<adj.>
U
عالی
beautiful
U
عالی
knockout
U
عالی
knockouts
U
عالی
magnificent
U
عالی
advancing
U
عالی
advances
U
عالی
sick
[British E]
<adj.>
U
عالی
plummy
U
عالی
cool
<adj.>
U
عالی
awesome
<adj.>
U
عالی
eximious
U
عالی
great
<adj.>
U
عالی
advance
U
عالی
immense
U
عالی
ripsnorting
U
عالی
marker
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
race condition
U
حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
markers
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
top-notch
<idiom>
U
عالی ،بهترین
high toned
U
زیر عالی
stand out
U
برجسته عالی
highly
U
بطور عالی
superior court
U
دادگاه عالی
time of one's life
<idiom>
U
زمان عالی
glad-rags
U
پوشاک عالی
toppings
U
عالی ممتاز
top-class
U
عالی بااستانداردبالا
advanced course
U
دوره عالی
really wicked
U
واقعا عالی
really sick
U
واقعا عالی
your excellency
U
جناب عالی
high command
U
فرماندهی عالی
magnificently
U
بطور عالی
ranking
U
عالی رتبه
topping
U
عالی ممتاز
advance course
U
دوره عالی
How wonderful(nice,beautiful).
U
چه خوب ( چه عالی )
splendidly
U
باجلال عالی
perfect
U
عالی ساختن
much
U
عالی مقام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com