Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
convertible
U
آنچه قابل تبدیل است
convertibles
U
آنچه قابل تبدیل است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
expandable
U
آنچه قابل گسترش باشد
exchangeable
U
آنچه قابل تغییر است
selectable
U
آنچه قابل انتخاب باشد
flexible
U
آنچه قابل تغییر است
transportable
U
آنچه قابل حمل است
removable
U
آنچه قابل جابجایی است
alterable
U
آنچه قابل تغییر است
audible
U
آنچه قابل شنیدن است
controllable
U
آنچه قابل کنترل است
computable
U
آنچه قابل محاسبه است
chargeable
U
آنچه قابل شارژ است
irretrievable
U
آنچه قابل بازگشت نیست
extensible
U
آنچه قابل گسترش است
interchangeable
U
آنچه قابل تغییر است
variable
U
آنچه قابل تغییر است
comparable
U
آنچه قابل مقایسه نیست
variables
U
آنچه قابل تغییر است
visible
U
آنچه قابل دیدن است
recognizably
U
آنچه قابل تشخیص است
recognizable
U
آنچه قابل تشخیص است
quantifiable
U
آنچه قابل شمارش است
movable
U
آنچه قابل حرکت است
hidden
U
آنچه قابل دیدن نیست
downloadable
U
آنچه قابل بار کردن است
addressable
U
آنچه قابل آدرس دهی است
erasable
U
آنچه قابل پاک شدن است
available
U
آنچه قابل دستیابی یا خرید است
hand-held
U
آنچه قابل نگهداری در دست است
easy to use
U
آنچه قابل فهم و انجام باشد
optional
U
آنچه قابل انتخاب شدن باشد
accessible
U
آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
visuals
U
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
users
U
آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
manageable
U
آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد
user
U
آنچه توسط کاربر قابل انتخا است
selectable
U
آنچه توسط کاربر قابل انتخاب است
alternative
U
آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
alternatives
U
آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
visual
U
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visually
U
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
audio
U
مربوط به صدا یا آنچه قابل شنیدن است
computer readable
U
آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد
usable
U
آنچه برای معرف قابل استفاده و فراهم است
effective
U
آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
transmutable
U
قابل تبدیل
interconvertible
U
قابل تبدیل
transmutative
U
قابل تبدیل
convertible
U
قابل تبدیل
convertibles
U
قابل تبدیل
interchangeable
U
قابل تبدیل
saponifiable
U
قابل تبدیل بصابون
pulverizable
U
قابل تبدیل به پودر
convertibles
U
قابل تسعیر و تبدیل
convertible
U
قابل تسعیر و تبدیل
catch penny
U
قابل تبدیل به پول
liquefiable
U
قابل تبدیل به مایع
pulverable
U
قابل تبدیل به پودر
convertible currency
U
ارز قابل تبدیل
vitrifiable
U
قابل تبدیل به شیشه
ne varirtur
U
غیر قابل تبدیل
convertible money
U
پول قابل تبدیل
relocatable
U
آنچه قابل انتقال به محل دیگری ازحافظه است بدون اینکه روی عملیاتش اثربگذارد
luminous energy
U
نیروی قابل تبدیل بنور
couchette
U
نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
transformative
U
قابل تبدیل دگرگون شونده
negotiable
U
قابل تبدیل به پول نقد
couchettes
U
نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
vitrifiable
U
قابل تبدیل بحالت زجاجی
commutable
U
دگرگونی پذیر قابل تبدیل
inconvertible currency
U
ارز غیر قابل تبدیل
insolvable
U
غیر قابل تبدیل به پول نقد
incommutable
U
تبدیل ناپذیر غیر قابل تعویض
binder
U
را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
binders
U
را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
packets
U
شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند
packet
U
شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند
bondable
U
قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
omr
U
و به صورتی که قابل پردازش در کامپیوتر باشد تبدیل میکند
convertible
U
پولی که با نرخ معین قابل تبدیل به طلا باشد
convertibles
U
پولی که با نرخ معین قابل تبدیل به طلا باشد
Tell not all you know , nor do all you can.
<proverb>
U
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
readable
U
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
atom
U
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
atoms
U
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
sound
U
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sounds
U
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
soundest
U
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
sounded
U
تبدیل صوت آنالوگ به دیجیتال که قابل استفاده در کامپیوتر شود
digitize
U
تبدیل سیگنالهای آنالوگ به دیجیتال که قابل پردازش با کامپیوتر باشد
fix
U
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fixes
U
داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
machine
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
reduces
U
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reducing
U
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
visualization
U
تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
signalled
U
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signaled
U
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
reduce
U
تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
signal
U
تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
decompression
U
تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
normalises
U
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalised
U
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalizes
U
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalising
U
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalize
U
تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
converter
U
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
convertor
U
وسیلهای که سیگنال آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
quantizer
U
وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است
images
U
وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند
card
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
cards
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
image
[وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند.]
analog
U
وسیلهای که سیگنال ورودی آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
scanners
U
وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
scanner
U
وسیله ورودی که متن یا رسم یا عکس را به حالت دیجیتالی قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
readers
U
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
reader
U
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
analogue
U
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
analogues
U
ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
optical
U
وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند
critical raynold's number
U
عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
pooler
U
وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
mouse
U
برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouses
U
برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
compiling
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
preparations
U
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
compile
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
compiles
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
preparation
U
تبدیل داده به حالت قابل خواندن ماشین بیش از وارد کردن داده
compiled
U
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است
magnetic tape
U
ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
hand-held
U
وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
magnetic tapes
U
ماشینی که سیگنالهای ذخیره شده روی نوار مغناطیسی را می خواند و به صورت الکترونیکی تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل فهم است
printer
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printers
U
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
illiquid
U
غیر مایع غیر قابل تبدیل به پول
documenting
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documented
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
document
U
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
Whatsoever
U
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
inputted
U
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input
U
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
digitizer
U
مبدل آنالوگ به دیجیتال یاوسیلهای که سیگنالهای آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
scanners
U
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner
U
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
coupler
U
وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
novatio non presumiter
U
تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
ocr
U
وسیلهای که حرف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و برای پردازش در کامپیوتر به حالت قابل خواندن توسط ماشین تبدیل میکند
optical
U
وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
adapter
U
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
modem
U
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
optical
U
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
conversion scale
U
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
transiguration
U
تبدیل صورت تبدیل هیئت
restitution
U
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to hexadecimal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
binary to octal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
conversion
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
circulating
U
آنچه به راحتی می چرخد
authentic
U
آنچه درست است
constant
U
آنچه تغییر نمیکند
used
U
آنچه جدید نیست
producing
U
آنچه تولید میکند
constants
U
آنچه تغییر نمیکند
unwanted
U
آنچه لازم نیست
biased
U
آنچه اریب دارد
knowledge
U
آنچه دانسته است
exclusive
U
آنچه شامل نمیشود
lightweight
U
آنچه سنگین نیست
lightweights
U
آنچه سنگین نیست
protective
U
آنچه حافظت میکند
previous
U
آنچه زودتر رخ میدهد
incoming
U
آنچه از خارج می آید
auxiliaries
U
آنچه کمک میکند
contiguous
U
آنچه اثر می گذارد
auxiliary
U
آنچه کمک میکند
circulars
U
آنچه در یک دایره می چرخد
circular
U
آنچه در یک دایره می چرخد
the long and the short of it
<idiom>
آنچه گفتنی است
the above was a summary
آنچه دربالا گفته شد
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
relevant
U
آنچه ارتباط مهمی دارد
immediate
U
آنچه یکباره اتفاق افتد
unedited
U
آنچه ویرایش نشده است
significantly
U
آنچه معنای مخصوصی دارد
significant
U
آنچه معنای مخصوصی دارد
availability
U
آنچه به آسانی بدست آید
malfunctioned
U
آنچه درست کار نکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com