Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
twin-sets
U
ژاکت دوگانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
twin
U
جوزا
twin
U
ماکت
twin
U
جفت کردن
twin
U
همزاد
twin
U
توام
twin
U
توام کردن
twin
U
دوقلو
twin
U
دوتا
twin
U
جفت
twin
U
هم شکمان زوج
twin children
U
دو بچه دوقولو یا همزاد
twin conductor
U
دو سیمه
twin conductor
U
هادی دوبل
twin deck
U
پل دو طبقه ناو
twin check
U
بررسی توام
twin cable
U
کابل دو قلویی
twin bill
U
دو مسابقه توام در یک برنامه
the twin brothers
U
برج جوزا
the twin brothers
U
جوزا
the twin brothers
U
دو پیکر
siamese twin
U
هیولای زوج
siamese twin
U
یکی از دو قلوهای بهم چسبیده
twin check
U
مقابله توام
twin lever
U
اهرم دوبل
twin plug
U
دو شاخه وسایل برقی
twin beds
U
دو تخت
twin-bedded
U
اتاقدوتخته
twin tub
U
ماشینلباسشوئیدوقلو
identical twin
U
دوقلوهایهمجنس
twin skis
U
چوباسکیجفتی
twin sideband
U
ارتباط رادیویی دو باندی یا دوعنصری
twin beds
U
تختخواب یکنفره
twin bed
U
تختخواب یکنفره
co twin control method
U
روش کنترل با دو قلوها
flat twin engine
U
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
twin jet blowpipe
U
مشعل دو شعله
I'd like a room with twin beds.
من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
I often confuse the twin brothers .
U
من این دوقلوها رااغلب باهم عوضی می گیرم
twin-lens reflex camera
U
لنزدوتاییانعکاسدوربین
sets
U
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
sets
U
ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
sets
U
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
sets
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets
U
مقدار دادن به یک بیت
sets
U
تعداد موضوعات مربوطه
sets
U
نشاندن
sets
U
دستگاه
sets
U
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
sets
U
دست
sets
U
گذاردن
sets
U
نهادن مرتب کردن
sets
U
چیدن
sets
U
نشاندن کارگذاشتن
sets
U
سوار کردن جاانداختن
sets
U
اغازکردن
sets
U
مستقرشدن
sets
U
مجموعه
sets
U
قراردادن
sets
U
مصمم
sets
U
روشن
sets
U
دسته
sets
U
یکدست
sets
U
دوره مجموعه
sets
U
جهت
sets
U
سمت
sets
U
قرارگرفته
sets
U
واقع شده
sets
U
لجوج دقیق
sets
U
امایه
sets
U
حمله کردن
sets
U
قرار دادن
sets
U
نصب کردن
sets
U
چیدن دستگاه
sets
U
سری
sets
U
دوره
sets
U
گروه
sets
U
وادر کردن
sets
U
طعمه ها
sets
U
اماده کردن
sets
U
سمت جریان اب
sets
U
بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
sets
U
اماده
sets
U
وسیله حاضر بکار تنظیم شده
tea sets
U
سرویس چای خوری
straight sets
U
فردیکهتمامیستهاراببرد
sets of bill
U
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
paving sets
U
سنگفرشها
pre-sets
U
از پیش تنظیم کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com