Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to miss a mark
U
نشانی را نزدن
to miss a mark
U
خطا کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to miss the bus
[to miss the boat (British English) ]
<idiom>
U
فرصتی را از دست دادن
[اصطلاح]
miss
U
از دست رفتن
miss
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss
U
خطا
miss
U
سوتی !
I miss you very much.
U
دلم خیلی برایت تنگ شده
miss
U
: دوشیزه
miss
U
نداشتن فاقدبودن
miss
U
خطا کردن
near miss
U
فاصله خیلی دور دو هواپیما
miss and out
U
مسابقه دوچرخه سواری بین 3 نفر یا بیشتر که نفر اخرحذف میشود
miss out on
<idiom>
U
ازدست دادن فرصت
miss
U
از دست دادن احساس فقدان چیزی راکردن گم کردن
to miss fire
U
در نرفتن از تفنگ
hit and miss
<idiom>
U
ناخوشآیند ،غیر قراردادی
air miss
U
تصادم هوایی دو هواپیما
to miss the buy
U
فرصت را ازدست دادن
to miss fire
U
کامیاب نشدن
school miss
U
دخترکم رو یانا ازموده
to miss fire
U
نرسیدن
to miss one's tip
U
بمقصود نرسیدن
to miss the goal
U
به گل نزدن
[ورزش]
to miss plant
U
سبز نشدن
miss the boat
<idiom>
U
ازدست دادن فرصت
you wont miss so much .
<proverb>
U
چیز زیادى از دست نمى دهى .
to miss the goal
U
گل نکردن
[ورزش]
miss an appointment
U
از دست دادن قرار ملاقات
hit or miss
U
برحسب تصادف
hit or miss
U
اتفاقا تصادفا
hit and miss
U
گاهی موفق وگاهی مغلوب
miss distance scorer
U
دستگاه تعیین میزان خطای تیردستگاه خطایاب
To miss the bus . To slip up .
U
قافیه را باختن
to miss a flight
[plane]
U
پرواز
[خود]
را از دست دادن
There's a question mark
[hanging]
over the day-care clinic's future.
[A big question mark hangs over the day-care clinic's future.]
U
آینده درمانگاه مراقبت روزانه
[کاملا]
نامشخص است.
Give me those old cars any day . I miss those old cars .
U
قربان آن اتو مبیل های قدیمی
mark down
U
کاهش قیمت
mark down
U
کاهش قیمتها
mark down
U
پایین اوردن قیمت
mark down
U
تنزل قیمت
mark
U
مدرک
beside the mark
U
پرت
beside the mark
U
خارج ازموضوع
below the mark
U
پایین تر از میزان مقر ر
mark-up
U
سود توزیع کننده
mark-down
U
قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark mark
U
اعلام رها کردن بمب به هواپیمای بمب افکن از سوی دستگاه کنترل زمینی
mark of d.
U
نشان امتیازیا افتخار
mark off
U
خط کشیدن
mark
U
گواهی
to mark out one's course
U
طرحی برای رویه خود ریختن
to mark off
U
جدا کردن
mark up
U
سود توزیع کننده کالا
mark up
U
افزایش قیمت
mark up
U
نرخ فروش را بالا بردن افزایش نرخ اجناس
mark
U
نمره گذاری کردن علامت
mark
U
نشان
mark
U
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
mark
U
علامت گذاشتن
mark
U
حد
mark
U
مرز
mark
U
علامت گذاری کردن
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark
U
بل گی_ری خوب
mark
U
01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
mark
U
درجه
mark
U
پایه نقطه
mark
U
نشان کردن نشان
mark
U
مارک
mark
U
بعنوان سیگنال استفاده میکند
mark
U
کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
mark
U
اثر
mark
U
علامت نشانه هدف
mark
U
علامت گذاری
mark
U
توجه کردن
mark
U
ایه
mark
U
پایه
mark
U
نشانه کردن حریف
mark
U
نمره
mark
U
وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
mark
U
ارزه
mark
U
هدف
mark
U
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
mark
U
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
mark
U
نشانه
mark
U
علامت گذاری روی چیزی
mark
U
علامت
mark
U
داغ
mark
U
نشان علامت
mark
U
نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
mark
U
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
pock mark
U
ابله
mark sensing
U
نشان یابی
sea mark
U
خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
to mark out a ground
U
حدود زمینی را تععین کردن یانشان دادن
ripple mark
U
شیارسطح چوب
plimsol mark
U
علایم بارگیری
stonemason's mark
U
علامت سنگتراش
press mark
U
علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
plimsoll mark
U
خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
to make one's mark
U
مشهور شدن نشان بجای امضا گذاشتن
space mark
U
علامت فاصله گذاری
stonemason's mark
U
نشان سنگ کار
shoulder mark
U
درجه سردوشی افسران
repeat mark
U
خال
tape mark
U
نشان نوار
tick mark
U
علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
tide mark
U
علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
shoulder mark
U
درجه روی دوش
tide mark
U
داغ مد
to hit a mark
U
نشانی را زدن
to impress a mark on something
U
نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
to impress a mark on something
U
چیزیرانشان کردن
shoulder mark
U
نشان سردوشی
to make one's mark
U
برجسته شدن
shoulder mark
U
نشان سردوشی علایم سردوشی
mark time
<idiom>
U
منتظر وقوع چیزی بودن
mark time
<idiom>
U
با ضرب اهنگ پا را تکان دادن
wide of the mark
<idiom>
U
از هدف به دور بردن ،نادرست
punctuation mark
U
نشانه چاپ که قابل بیان نیست وی در درک متن کمک میکند
You mark my words .
U
ببین کجاست که بهت می گویم ؟( بگفته ام گوش کن )
mark sense
U
نشان گذار
Trade mark.
U
علامت تجارتی
You mark my words.
U
این خط واینهم نشان
exclamation mark
علامت تعجب
strawberry mark
U
لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
quotation mark
U
نشان نقل قول
quotation mark
U
علامت نقل قول
question mark
U
علامت سوال
bale mark
U
مشخصات عدل
to make one's mark
U
اسم و رسم به هم زدن
question mark
U
پرسش نشان
question mark
U
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
To overstep the mark. To go too far.
U
از حد معمول گذراندن
The would left a mark.
U
جای زخم باقی ماند
special mark
U
علامتمخصوص
trade mark
U
علامت تجارتی
trade mark
U
علامت بازرگانی
trade mark
U
علامت تجاری
Deutsche Mark
U
واحدپول
to mark time
U
در جا زدن
to mark good
U
نشان حاکی از بهادر روی کالا گذاشتن
to mark good
U
بهای کالا را در روی ان نوشتن
lateral mark
U
علامتکناری
guide mark
U
نشانهراهنما
centre mark
U
نقطهمرکزی
black mark
U
سابقهی بد
word mark
U
علامت کلمه
word mark
U
نشان کلمه
we missed our mark
U
تیر ما بسنگ خورد خطا کردیم
upto the mark
U
داخل موضوع درست درجای خود بهنگام بموقع
to mark down an article
U
بهای کمتری بر کالایی گذاشتن
plimsol mark
U
مارک بارگیری
group mark
U
نشان گروه
end mark
U
علامت بی پایان
end mark
U
نشان خاتمه
end mark
U
نشان انتها
ear mark
U
نشان کردن
ear mark
U
داغ گوش
drag mark
U
محل فشار
dead mark
U
انداختن تمام میله ها دراخرین بخش مسابقه بولینگ
crop mark
U
در نرم افزار DTP علامتهای چاپ شده که لبه کاغذ یا تصویر را نشان میدهند و امکان برش دقیق می دهند
ear mark
U
نشان
field mark
U
نشان میدان
file mark
U
نشان پرونده
frequency mark
U
علامت فرکانس
frequency mark
U
نشانه فرکانس
floating mark
U
نقاط ایستگاه برجسته بینی
floating mark
U
نقاط مواج عکس هوایی
finger mark
U
با انگشت چرک کردن
finger mark
U
اثر انگشت
file mark
U
علامت فایل
check mark
U
علامت کنترل
check mark
U
علامتی در نزدیکی خط اغاز علامتی نزدیک نقطه اغازپرش یا پرتاب
bench mark
U
شاخص مبداء
bench mark
U
نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
bench mark
U
رپر
bench mark
U
انگپایه
bench mark
U
نشان
accent mark
U
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
accent mark
U
یکی از علائم تکیه در موسیقی
mark-ups
U
سود توزیع کننده
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
bench mark
U
نشانه مبنا
center mark
U
علامت مرکز نشانه مرکز
center mark
U
مرکز سوراخ
calibration mark
U
علامت کالیبراسیون
block mark
U
نشان کنده
birth mark
U
ماه گرفتگی
bench mark
U
علائمی که در روی انها ارتفاع محل نشان داده شده است
bench mark
U
نشانه
mark-downs
U
قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
group mark
U
علامت گروه
mark of mouth
U
نشان پیری در اسب که ازگودی دندانش پیدا است
mark out a ground
U
تحدید حدود زمین
pencil mark
U
نشان مدادی
mark sensing
U
نشان دریابی
mark sensing
U
نشان گذاری
mother's mark
U
خال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com