Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 104 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the hill overhangs the city
U
تپه به شهر مشرف است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overhangs
U
کلاهک
overhangs
U
رواویز پیش اویز
overhangs
U
پیشامدگی
overhangs
U
طره
overhangs
U
اعدام کردن
overhangs
U
اویزان کردن یا شدن
overhangs
U
مشرف بودن
overhangs
U
تهدید کردن
overhangs
U
اویزان بودن
overhangs
U
تاق نما
overhangs
U
برامدگی
over the hill
<idiom>
U
به پایان رسیدن بهار جوانی
up hill
U
سربالا شیب سربالایی
to d. a hill
U
از تپه ایی پائین امدن
up hill
U
به بالا شیب پیداکردن
up hill
U
سربالایی
hill
U
توده خاک
hill
U
انباشتن
hill
U
توده
hill
U
تپه
hill
U
تل
hill
U
پشته
hill
U
توده کردن
hill shading
U
سایه زدن ارتفاعات و تپه هاروی نقشه رنگ کردن ارتفاعات در عکس جهت تابش نور خورشید
jumping hill
U
سکوی پرش
landing hill
U
تپه فرود
mole hill
U
توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
hill side
دامنه تپه
potential hill
U
پشته پتانسیل
potential hill
U
سد پتانسیل
sand hill
U
ریگ پشته
sand hill
U
ریگ توده
hill myna
U
سار سیاه وبزرگ اسیایی
to tunnel through a hill
U
با تونل اززیرتپهای گذر کردن
to toil up hill
U
بسختی از سر بالایی رفتن
hill crest
U
قله تپه
hill crest
U
نوک تپه
hill crest
U
خط الراس
cast up hill
U
سربالا ریختن
steep hill
U
شیبتپه
abyssal hill
U
تودهژفی
ant hill
U
مورتل
ant hill
U
تپهی کوچک دور سوراخ مورچه
down hill casting
U
ریخته گری مستقیم
hill climbing
U
روش رسیدن به هدف در سیستم خبره
foot hill
تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
up hill and down dale
U
دردره وماهور درهمه جا
to crset a hill
U
به بالای تپه ایی رسیدن
inner city
U
بخش مرکزی شهر
city
U
شهر
city
U
شهرک
city
U
شهر کوچک
city
U
شهر
central city
U
شهر مرکزی
The city center .
U
میدان ( مرکز ) شهر
New York City
U
نیویورک
Kuwait City
U
کویت
Guatemala City
U
پایتختگوآتمالا
garden city
U
شهریدرداخلیکباغستان
city article
U
گزارش مختصرمالی یاتجاری در روزنامه
city boundary
U
شهرمرزی
How far is it to city centre?
U
تا مرکز شهر چقدر راه است؟
Take me to the city centre?
U
مرا به مرکز شهر ببرید.
central city
U
مرکز شهر
Ideal City
U
[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
Garden city
U
بوستان شهر
City Beautiful
U
[جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
city view
U
نمای شهر
provincial city
U
شهرستان
How do I get to city center?
U
چطور میتوانم به مرکز شهر بروم؟
city editor
U
نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
Vatican City
U
شهر واتیکان
city slicker
U
زرنگ
empire city
U
نیویورک
city slicker
U
رند
the city has been proclaimed
U
قدغن هایی در شهربرقرارکرده اند
City Hall
U
ساختمان شهرداری
to prostrate a city
U
شهری را با خاک یکسان کردن
mushroom city
U
شهری که زود ترقی میکند
Panama City
U
شهر پاناما
City Hall
U
شهرداری
Mexico City
U
مکزیکوسیتی
City Hall
U
بلدیه
city slicker
U
شهری
they poured toward that city
U
سوی ان شهر هجوم کردند
that city lies in ruins
U
ان شهر خراب
to serve the city with water
U
اب برای شهر تهیه کردن
to raze a city to the ground
U
شهری را با خاک یکسان کردن
brown air city
U
شهر با مه دود اسیدی
bombers raided the city
U
بمب افگن ها ان شهررابمباران کردند
bombers raided the city
U
بمب افگن هابران شهرحمله کردند
Ho Chi Minh City
U
شهر هوشی مین مرکز ویتنام جنوبی
The city was razed to the ground.
U
شهر با خاک یکسان شد
To lay siege to a city .
U
شهری را محاصره کردن
that city lies in ruins
U
است
Every man is a sovereign in his own city .
<proverb>
U
هر کس به شهر خود شهریار است .
What's the fare to city centre?
U
نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
gray air city
U
شهر با مه دود اکسیدی
Gangs of youths went on the rampage through the inner city.
U
دسته های جوانان با داد و بیداد از مرکز شهر رد شدند.
Enemy troops poured into the city.
U
سربا زان دشمن ریختند داخل شهر
A series of city improvement works.
U
یکرشته کارهای عمرانی شهری
The entire city was plunged in darkness .
U
تمام شهر غرق درتاریکی بود
The City Council has decreed that all dogs must be kept on a leash there.
U
شورای شهر مقرر کرده است که تمام سگ ها باید با افسار بسته شوند .
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com