Perdic | the dying father said | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 78 (6 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	the dying father said U	پدر که درحال مردن بود گفت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	never dying U	لایزال
	dying U	درحال نزع
	dying U	مردن مرگ
	dying U	فوت
	dying U	مرگ
	never dying U	لایموت
	never dying U	نمیر
	dying U	مردنی
	dying declarations U	افهارات پیش از فوت
	dying declarations U	در CLافهاراتی را گویند که شخص مشرف به موت پس ازاطمینان از قریب الوقوع بودن مرگ خود که مالا" به راستگویی وادارش میکند بیان نماید
	To be dying with anticipation. U	آب شدن دل (بی تاب شدن )
	the fire is dying U	آتش در حال خاموش شدن است
	I'm dying to know what happened. U	خیلی هیجان زده هستم که بشنوم چه اتفاقی افتاده.
	you are the p of your father U	شما کاملا` به پدر خود شبیه هستید
	your and my father U	پدر شما و من
	father off U	دورتر
	my and his father U	پدر هر دوی ما
	at your father's U	در خانه پدر شما
	How old is his father . U	پدرش چه سنی است؟
	father U	پدر
	father U	والد
	Your father is right (in the right) U	حق با پدرت است
	father U	موسس
	my and his father U	پدر مشترک من و او
	father U	پدری کردن
	father U	موجد بوجود اوردن
	step father U	ناپدری
	putative father U	پدر غیرشرعی کسی که بر حسب شیاع محلی پدر یک طفل نامشروع است
	putative father U	پدر غیر قانونی
	on the father's side U	از سمت بدر
	foster father U	شوهردایه
	your late father U	مرحوم پدرتان
	I had a letter from my father . U	از پدرم کاغذ داشتم
	like father, like son <idiom> U	درست شبیه پدر
	Father Christmas U	بابانوئل
	founding father U	پدر ملت
	founding father U	پیافکن
	founding father U	موسس
	founding father U	بنیانگذار
	founding father U	بنیادگذار
	Father's Day U	روز پدر
	Do you want an inheritance from your father?THen a. <proverb> U	میراث پدر خواهى علم پدر آموز.
	father-in-law U	پدر زن
	father file U	پرونده بنیادی پرونده اصلی
	father file U	فایل پدر
	father file U	پشتیبان گونه قدیمی فایل
	does your father live U	ایا پدر شما زنده است
	grand father U	جد
	grand father U	پدر بزرگ
	father-in-law U	پدر شوهر
	Holy Father U	پدر مقدس
	father imago U	پدر- نماد
	father figures U	پدر- نماد
	father figure U	پدر- نماد
	father file U	فایل اصلی
	father fixation U	تثبیت پدری
	like father like son U	پسر کو ندارد نشان از پدر توبیگانه خوان و مخوانش پسر
	he succeeded his father U	جانشین پدرش شد
	he succeeded his father U	بجای پدرنشست
	god the father U	خدای پدر
	foster father U	پدرخوانده
	father surrogate U	جانشین پدر
	he takes a his father U	به پدرش می رود
	father in law U	پدر زن
	father in law U	پدر شوهر
	he takes a his father U	به پدرش ماننداست
	labour is often the father of pleasure <proverb> U	مقام عیش میسر نمی شود بی رنج
	He's the spitting image of his father. U	درست مثل پدرش است.
	great grand father U	جد اعلی
	Leave world with your father that. . . U	به پدرتان بسپارید که ...
	Did you deliver my letter to your father ? U	نامه مرا تحویل پدرت دادی ؟
	He's a carbon copy of his father. U	کپی پدرش است.
	putative father of an illegitimate child U	پدر مفروض فرزندی نامشروع
	She married a man old eonugh to be her father. U	با مردی که جای پدرش را داشت ازدواج کرد
	Many thanks for the sympathy shown to us [on the passing of our father] . U	خیلی سپاسگذارم برای همدردی شما [بخاطر فوت پدرمان] .
	He doesnt smok in front of (in the presence of)his father. U	جلوی پدرش سیگار نمی کشد
	The suspected offender [perpetrator] is a previously respectable father. U	پدری تا به حال محترم مشکوک به جرم است .

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy