English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
smoking-apparatus U ماشیندودزا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
smoking U استعمال دخانیات
non-smoking U مکانیعمومیکهسیگارکشیدندرآنممنوعباشد
in the non-smoking section U در قسمت غیر سیگاری ها
The habit of smoking. U عادت به استعمال دخانیات
passive smoking U فردیغیرسیگاریکهدرجائیحضورداردکهافرادیدرحالسیگارکشیدنهستند
no smoking allowed U استعمال دخانیان ممنوع
chain-smoking U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoking U پی در پی سیگار کشیدن
smoking car U واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
smoking carriage U واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
smoking jacket U لباس اسموکینگ
smoking room U اتاق ویژه سیگار کشیدن
smoking room U اتاق مخصوص دود دادن ماهی وامثال ان
smoking room U زشت
smoking room U وقیح
smoking tobacco U توتون یا تنباکوی کشیدنی
the smoking gun U شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
smoking jacket U ژاکت مردانه
Could we have a table in the non-smoking section? U آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
He swore off smoking cigarettes . U قسم خورد سیگه ررا کنا ربگذارد
Smoking makes you ill and it is also expensive. U سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
apparatus U شعبه حزب
apparatus U شعبه
apparatus U دستگاه
apparatus U جهاز
apparatus U ماشین
apparatus U لوازم
apparatus U الت دستگاه
apparatus U شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
apparatus U اسباب
apparatus U اپارات
apparatus U اسباب و وسایل ژیمناستیک
throwing apparatus U لوازم پرتاب
telegraph apparatus U دستگاه تلگراف
x ray apparatus U دستگاه رونتگن
Golgi apparatus U دستگاهگلژی
apparatus [machinery] U سازمان [سازمان اداری ]
diving apparatus U تختهپرش
gasifying apparatus U کاربراتور
frame of an apparatus U شاسی
gasifying apparatus U دستگاه تبخیر
receiving apparatus U وسیله برقی
breating apparatus U دستگاه تنفس
breating apparatus U دستگاه دم زدن
measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری
absorption apparatus U دستگاه جذب
mental apparatus U دستگاه ذهن
setting up apparatus U دستگاه سوار کردن
psychic apparatus U دستگاه روانی
orsat apparatus U دستگاه رسا
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
continuous extraction apparatus U دستگاه استخراج پیوسته
abderthalden drying apparatus U دستگاه خشک کن ابدرهالدن
error of measuring apparatus U خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
horse [gymnastics apparatus] U خرک حلقه [دستگاه ژیمناستیک]
fault localization apparatus U دستگاه تعیین کننده محل خطا
strain test apparatus U دستگاه ازمون دگروشی
printing receiving apparatus U دستگاه گیرنده ثبات
electrical scoring apparatus U دستگاهامتیازبندیبرقی
self-contained breathing apparatus U اسبابتنفسی
insulation testing apparatus U عایق سنج
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
high tension apparatus U دستگاه فشار قوی
induction heating apparatus U شوفاژ القائی
disruptive voltage measuring apparatus U دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com