English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
safety belts U کمربند ایمنی
safety belts U کمربند اطمینان
safety belts U کمربند نجات
safety belts U کمربند رکاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
belts U فانوسقه
belts U نوارفشنگ تسمه
belts U کمربند
belts U منطقه
belts U نوار
belts U باشدت حرکت یا عمل کردن
belts U بستن محاصره ردن
belts U بندچرمی شلاق زدن
belts U تسمه
belts U ضربه محکم
fan belts U تسمه پروانه موتور
black belts U کمربند سیاه استاد جودو
conveyor belts U نوار نقاله
green belts U کمربند سبز
fan belts U تسمه پروانه
fan belts U تسمه
conveyor belts U تسمه نقاله
conveyor belts U بند رونده
seat-belts U کمربند صندلی هواپیما
van allen belts U کمربندهای وان الن
overall safety U ایمنی کامل
right safety U مهرهمحافظراست
safety U نجات
safety U به ضامن کردن ضامن
safety U برقرار کردن تامین
safety U امنیت
safety U تامین
safety U بی خطری
safety U امنیت محفوفیت
safety U سلامت
safety U اطمینان
safety U بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
safety U اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
safety U ایمنی
weak safety U جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
safety wire U سیم ضامن
safety valve U پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
safety valve U دریچه اطمینان
safety trap U تله ایمنی
failure safety U ایمنی در برابر خرابی
failure safety U [توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
safety wire U اشبیل ضامن
troop safety U حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
safety wire U سیم ایمنی
safety zone U بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
ship safety U سلامت کشتی
strong safety U مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
troop safety U تامین عده ها
safety stop U ضامن اسلحه گیره ضامن
safety stop U ترمز خطر
safety lock U قفل بی خطر مخصوص حفظ محلی از خطر دستبرد
safety lock U ضامن اسلحه
safety lock U قفل ضامن
safety lock U چفت ضامن سلاح
safety match U کبریت بی خطر
safety officer U افسر تامین یکان
safety plug U پولک اطمینان
safety post U پایه ایمنی
safety precaution U پیش بینیهای احتیاطی
safety motive U انگیزه ایمنی
safety razor U تیغ خود تراش
safety regulations U ایین نامه جلوگیری از خطر
safety stakes U دستکهای تامین
safety stock U موجودی ذخیره انبار
safety stock U موجودی تضمینی
safety limit U حد تامین
left safety U مهرهمفمنچپ
failure safety U قابلیت اطمینان
safety catch U ضامنتفنگ
reasons of safety U دلایل امنیتی
for reasons of safety U به خاطر دلایل امنیتی
safety mechanism U ساز و کار ایمنی
safety interlock U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety interlocks U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
failure safety U قابلیت اعتماد
safety thong U تسمهامنیتی
safety thermostat U ترموساتامنیتی
safety tether U احتیاجاتامنیتی
right safety back U مهرهمحافظعقبیراست
safety area U مهرهایپشتدست
safety binding U نوارامنیت
safety boot U چکمهیایمنی
safety cage U قفسهبازی
safety cap U کلاهکامنیتی
safety chain U زنجیرهامنیت
safety earmuff U گوشپرشامنیتی
safety goggles U عینکایمنی
safety handle U دستهایمنی
safety pad U تشکنجات
safety rail U سپرامنیتی
safety scissors U قیچیناخنگیر
safety tank U منبعامنیت
safety net U وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
factor of safety U ضریب اطمینان
factor of safety U عامل تامین
factor of safety U ضریب تامین ضریب اطمینان
factor of safety U سازه ابیمی
factor of safety U عامل اطمینان
flame safety U ایمنی در مقابل شعله اتش
free safety U مدافع در منطقه ضعف
i provided for his safety U وسائل سلامت او را فراهم کردم
put on safety U به ضامن کردن
put on safety U روی ضامن گذاشتن
safety biltz U حمله با روش استفاده ازبازیگر بالا
safety bolt U ضامن
safety bolt U تفنگ ضامن دار
safety boat U قایق نجات
coefficient of safety U ضریب اطمینان
safety nets U وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety-valve U دریچه اطمینان
safety-valves U دریچه اطمینان
safety pin U اشبیل ضامن
safety pin U خار ضامن میله ضامن
safety pins U اشبیل ضامن
safety pins U خار ضامن میله ضامن
safety belt U کمربند ایمنی
safety belt U کمربند اطمینان
safety belt U کمربند نجات
safety belt U کمربند رکاب
angle of safety U زاویه امنیت
angle of safety U زاویه تامین گلوله
can one pass it with safety? U ایا میتوان بیخطر ازانجاگذرنمود
safety card U کارت تامین جنگ افزار
safety lever U دستگیره ضامن
safety gap U دهانه حفافت
safety glass U عینک ایمنی
safety glass U شیشه ایمنی
safety glass U شیشه بی خطراتومبیل
safety glass U شیشه نشکن
safety glass U شیشه اطمینان
safety glasses U عینک ایمنی
safety hazard U مخاطره ایمنی
safety hook U قلاب اطمینان
safety island U سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
safety lamp U چراغ بی خطر معدن ذغال سنگ
safety lamp U فانوس
safety lamp U چراغ اطمینان
safety lamp U چراغ ایمنی
safety lanes U مسیرهای امن دریایی
safety lever U اهرم ضامن
safety fuze U چاشنی
safety fuze U ماسوره تامینی
safety fuse U فیوز ایمنی
safety device U خارضامن
safety factor U ضریب تامین
safety device U ضامن
safety device U دستگاه ضامن
safety factor U عامل تامین
safety fence U جانپناه کنار راه
safety diagram U دیاگرام تامین
safety fuse U فیوز اطمینان
safety fence U جانپناه
safety fuse U فیوز
safety card U کارت تامین اتشبار
safety fork U گیره ضامن
safety fork U دوشاخه امنیت
left safety back U مهرهمحافظعقبی
safety locking devices U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
to carry a piece at safety U تفنگی رادرحالی که ضامن ان انداخته است باخود بردن
steel safety wheel U فلزایمنیچرخ
drivebelt safety guard U محافظهتسمهگرداننده
to put safety first [foremost] U اولویت اول را به ایمنی دادن
healt and safety commision U کمیسیون سلامت و امنیت
safety locking device U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
ultimate factor of safety U ضریب اطمینان اختیاری
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com