English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
rock-climbing U صخرهنوردی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
climbing U اوج
climbing U بالا رفتن از کوه یادرخت
climbing U صعودکردن
climbing U بالا کشیدن
climbing U صعود
climbing U ترقی کردن
climbing U صعود کردن
climbing U بالارفتن
continuous climbing U صعود طبیعی
consecutive climbing U صعود نوبتی
climbing wax U واکس مخصوص صعود دراسکی نوردیک
climbing lane U خط اضافی در سر بالایی
climbing boots U پوتین کوهنوردی
artificial climbing U صعود مصنوعی
climbing frame U وسیلهایمخصوصبازیکودکان
balance climbing U صعود تعادلی
climbing harness U نوارکوهنوردی
pole climbing U از تیر بالا رفتن
i saw one climbing the tree U یکی را دیدم که از درخت بالامی رفت
free climbing U صعود ازاد
hill climbing U روش رسیدن به هدف در سیستم خبره
mountain climbing U کوهنوردی
climbing pack U کوله پشتی
climbing sack U کوله پشتی
Mountaineering . Mountain - climbing . U کوه نوردی ( بعنوان ورزش )
back and knee climbing U صعود تنورهای
rock U خاره
rock U جنبش
the rock U جبل الطارق
rock-like U صخرهمانند
rock U جنبیدن
rock U تکان دادن
rock U سنگ
rock U تخته سنگ یا صخره
rock U سنگ خاره صخره
rock U تکان
rock U تکان نوسانی دادن
rock U صخره
rock U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rock U جنباندن
rock U جنباندن نوسان کردن
rock fever U حصبه جبل الطارق
rock erosion U از بین رفتن سنگ در اثرخراش
rock flour U سنگارد
rock work U خاره یا صخره مصنوعی
rock work U کوه مصنوعی
rock fill U سنگریز
rock work U دیوار کوه نما
rock flour U ارده سنگ
rock goat U بزکوهی
rock hewn U از کوه کنده شده
rock oil U نفت
rock pigeon U کبوتر کوهی
rock pitons U انواع میخهای سنگ نوردی
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
rock goat U مرال
rock sucker U مارماهی دریایی
rock toe U سنگچین پایاب
rock wash U پوشش سنگی
rock wool U پشم کوهی
to rock to sleep U خواب کردن
rock-hard U بینهایتسخت
to rock to sleep U جنباندن
It is as hard as rock. U مثل سنگ سفت است
To stand like rock . U مانند کوه ایستادن
As firm as a rock . U به محکمی آهن ( سنگ )
rock the boat <idiom> U واژگون کردن
as steady as a rock <idiom> U مثل کوه [استوار و ثابت]
rock-climber U صخرهنورد
rock pool U استخرکوچک
to stumble against a rock U گیرکردن به سنگ یاخوردن به سنگ
under szturated rock U سنگ زیر اشباع
vitreous rock U سنگ شیشه نما
volcanic rock U سنگ خروجی
impervious rock U تختهسنگغیرقابلنفوذ
rock basin U حوضهرودصخراهای
rock step U پایهصخرهای
rock music U موسیقیRock
to rock the boat <idiom> U گرد و خاک به پا کردن [اصطلاح مجازی]
rock dyke U سنگریز
rock-bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
cap rock U پوش سنگ
crystalline rock U سنگ بلوری
detrital rock U سنگ اواری
rock cork U پنبه کوهی
eruptive rock U سنگ خروجی
bituminous rock U سنگ قیری
fall of rock U ریزش سنگ
rock rubble U ریزش سنگ
hand placed rock U سنگفرش فکافته
broken rock U صخره
bed rock U سنگ مادر
bed rock U سنگ کف
rock'n'roll U رقص راک اندرول
rock bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock'n'roll U رقص بحنبان وبچرخان
rock and roll U رقص راک اندرول
rock and roll U رقص بحنبان وبچرخان
rock salt U نمک سنگی
rock garden U باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock gardens U باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
almond rock U گزبادامی
rock flint U سنگ اتشزنه سیاه
igneous rock U سنگ اذرین
igneous rock U سنگ خروجی
rock bound U محاط بصخره
rock bound U دیریاب
rock bound U دشوار
rock brake U بسفایج معمولی
rock candy U نبات
rock candy U تبرزد
rock crystal U سنگ بلور
rock dove U کبوتر کوهی
rock drill مته سنگ شکن
rock bound U سنگ بست
rock bound U خاره بست
mantle rock U سنگپوش
layer of rock U لایه سنگی
rock facing U سنگریز حفافتی
eruptive rock U سنگ بیرون ریخته
phosphate rock U سنگ فسفات
igneous rock U سنگ اذرین سنگ اتشفشانی
layer of rock U طبقه سنگی
to hit rock bottom U از نظر روحی خرد شدن
zone of rock fracture U ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
sluiced rock fill U سنگریز ابپاشی شده با فشار
to make the party rock U جشن را گرم کردن
rock fill dam U سد سنگی
rock fill dam U سد سنگریز
zone of rock flowage U منطقه سنگهای روان
natural rock asphalt U سنگ قیر
bed rock ledge U لایه سنگی کف بستر
rock-bottom price U کمترین قیمت
A big rock rolled down the mountain. U سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com