English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rock goat U بزکوهی
rock goat U مرال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
goat U پوست بز
goat U فاسق
goat U مرد هرزه
goat U ادم شهوانی
goat U ستاره جدی
get (someone's) goat <idiom> U عصبانی کردن شخص
goat U تیماج
goat U بزغاله
goat بز
f. like a goat U پابزی
f. like a goat U بزپا
goat antelope نوعی بز که از بعضی جهات شبیه بز کوهی است
angora goat U مرغوز
goat fig U انجیروحشی
nanny goat U بز ماده
goat leather U تیماج
billy goat U بز نر
wild goat U بزکوهی تکه
goat hair U موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
goat root U عجرم
to play the giddy goat U سبکی کردن
to play the giddy goat U لودگی کردن
To get someones goat To utter blasphemies . U کفر گفتن
rock U تکان دادن
rock U جنبیدن
the rock U جبل الطارق
rock-like U صخرهمانند
rock U جنباندن
rock U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rock U سنگ خاره صخره
rock U خاره
rock U سنگ
rock U جنباندن نوسان کردن
rock U تکان نوسانی دادن
rock U جنبش
rock U تکان
rock U تخته سنگ یا صخره
rock U صخره
rock toe U سنگچین پایاب
rock work U دیوار کوه نما
rock work U کوه مصنوعی
rock wash U پوشش سنگی
rock wool U پشم کوهی
rock work U خاره یا صخره مصنوعی
rock sucker U مارماهی دریایی
rock fever U حصبه جبل الطارق
rock flour U سنگارد
rock flour U ارده سنگ
rock bound U دیریاب
rock hewn U از کوه کنده شده
rock oil U نفت
rock pigeon U کبوتر کوهی
rock pitons U انواع میخهای سنگ نوردی
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
to rock the boat <idiom> U گرد و خاک به پا کردن [اصطلاح مجازی]
as steady as a rock <idiom> U مثل کوه [استوار و ثابت]
to rock to sleep U جنباندن
To stand like rock . U مانند کوه ایستادن
under szturated rock U سنگ زیر اشباع
It is as hard as rock. U مثل سنگ سفت است
rock-climbing U صخرهنوردی
rock-climber U صخرهنورد
rock pool U استخرکوچک
rock music U موسیقیRock
rock step U پایهصخرهای
rock basin U حوضهرودصخراهای
impervious rock U تختهسنگغیرقابلنفوذ
volcanic rock U سنگ خروجی
rock the boat <idiom> U واژگون کردن
rock-hard U بینهایتسخت
vitreous rock U سنگ شیشه نما
to stumble against a rock U گیرکردن به سنگ یاخوردن به سنگ
to rock to sleep U خواب کردن
As firm as a rock . U به محکمی آهن ( سنگ )
rock erosion U از بین رفتن سنگ در اثرخراش
rock'n'roll U رقص راک اندرول
crystalline rock U سنگ بلوری
detrital rock U سنگ اواری
rock cork U پنبه کوهی
eruptive rock U سنگ خروجی
eruptive rock U سنگ بیرون ریخته
broken rock U صخره
fall of rock U ریزش سنگ
rock rubble U ریزش سنگ
hand placed rock U سنگفرش فکافته
rock flint U سنگ اتشزنه سیاه
cap rock U پوش سنگ
bituminous rock U سنگ قیری
rock'n'roll U رقص بحنبان وبچرخان
rock and roll U رقص راک اندرول
rock-bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock and roll U رقص بحنبان وبچرخان
rock salt U نمک سنگی
rock gardens U باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
almond rock U گزبادامی
bed rock U سنگ کف
bed rock U سنگ مادر
igneous rock U سنگ اذرین
igneous rock U سنگ خروجی
rock garden U باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock bound U دشوار
rock brake U بسفایج معمولی
rock candy U نبات
rock candy U تبرزد
rock crystal U سنگ بلور
rock dove U کبوتر کوهی
rock drill مته سنگ شکن
rock dyke U سنگریز
rock fill U سنگریز
rock bound U محاط بصخره
rock bound U سنگ بست
igneous rock U سنگ اذرین سنگ اتشفشانی
rock bound U خاره بست
layer of rock U لایه سنگی
rock facing U سنگریز حفافتی
layer of rock U طبقه سنگی
phosphate rock U سنگ فسفات
mantle rock U سنگپوش
rock fill dam U سد سنگریز
rock fill dam U سد سنگی
to hit rock bottom U از نظر روحی خرد شدن
rock-bottom price U کمترین قیمت
to make the party rock U جشن را گرم کردن
sluiced rock fill U سنگریز ابپاشی شده با فشار
zone of rock flowage U منطقه سنگهای روان
natural rock asphalt U سنگ قیر
bed rock ledge U لایه سنگی کف بستر
zone of rock fracture U ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
A big rock rolled down the mountain. U سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com