Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rock gardens
U
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gardens
U
باغچه
gardens
U
باغی بستانی
gardens
U
بوستان
gardens
U
باغ
gardens
U
درخت کاری کردن باغبانی کردن
botanic gardens
U
باغبزرگمخصوصرشدومطالعهگیاهان
kitchen gardens
U
باغ مخصوص سبزیکاری
rock
U
صخره
rock
U
تکان
rock
U
حرکت دورانی بال به دور بدنه
rock
U
جنباندن
rock
U
تکان دادن
rock
U
جنبیدن
rock-like
U
صخرهمانند
the rock
U
جبل الطارق
rock
U
جنبش
rock
U
سنگ خاره صخره
rock
U
خاره
rock
U
تکان نوسانی دادن
rock
U
جنباندن نوسان کردن
rock
U
سنگ
rock
U
تخته سنگ یا صخره
rock scorpion
U
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
rock sucker
U
مارماهی دریایی
rock toe
U
سنگچین پایاب
rock wash
U
پوشش سنگی
rock wool
U
پشم کوهی
rock work
U
خاره یا صخره مصنوعی
rock work
U
کوه مصنوعی
rock dyke
U
سنگریز
rock fill
U
سنگریز
rock pitons
U
انواع میخهای سنگ نوردی
rock pigeon
U
کبوتر کوهی
rock flour
U
ارده سنگ
rock flour
U
سنگارد
rock fever
U
حصبه جبل الطارق
rock erosion
U
از بین رفتن سنگ در اثرخراش
rock goat
U
بزکوهی
rock goat
U
مرال
rock hewn
U
از کوه کنده شده
rock oil
U
نفت
rock work
U
دیوار کوه نما
to rock to sleep
U
جنباندن
to rock to sleep
U
خواب کردن
rock-climbing
U
صخرهنوردی
rock-hard
U
بینهایتسخت
It is as hard as rock.
U
مثل سنگ سفت است
To stand like rock .
U
مانند کوه ایستادن
As firm as a rock .
U
به محکمی آهن ( سنگ )
rock the boat
<idiom>
U
واژگون کردن
as steady as a rock
<idiom>
U
مثل کوه
[استوار و ثابت]
rock-climber
U
صخرهنورد
rock pool
U
استخرکوچک
to stumble against a rock
U
گیرکردن به سنگ یاخوردن به سنگ
under szturated rock
U
سنگ زیر اشباع
vitreous rock
U
سنگ شیشه نما
volcanic rock
U
سنگ خروجی
impervious rock
U
تختهسنگغیرقابلنفوذ
rock basin
U
حوضهرودصخراهای
rock step
U
پایهصخرهای
rock music
U
موسیقیRock
to rock the boat
<idiom>
U
گرد و خاک به پا کردن
[اصطلاح مجازی]
rock'n'roll
U
رقص بحنبان وبچرخان
detrital rock
U
سنگ اواری
rock cork
U
پنبه کوهی
rock'n'roll
U
رقص راک اندرول
eruptive rock
U
سنگ خروجی
eruptive rock
U
سنگ بیرون ریخته
fall of rock
U
ریزش سنگ
rock rubble
U
ریزش سنگ
hand placed rock
U
سنگفرش فکافته
rock flint
U
سنگ اتشزنه سیاه
crystalline rock
U
سنگ بلوری
cap rock
U
پوش سنگ
rock and roll
U
رقص راک اندرول
rock and roll
U
رقص بحنبان وبچرخان
rock salt
U
نمک سنگی
rock garden
U
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock bottom
U
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
almond rock
U
گزبادامی
bed rock
U
سنگ کف
bed rock
U
سنگ مادر
broken rock
U
صخره
bituminous rock
U
سنگ قیری
igneous rock
U
سنگ اذرین
rock bound
U
دیریاب
rock bound
U
دشوار
rock brake
U
بسفایج معمولی
rock candy
U
نبات
rock-bottom
U
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock candy
U
تبرزد
rock crystal
U
سنگ بلور
rock dove
U
کبوتر کوهی
rock drill
مته سنگ شکن
rock bound
U
محاط بصخره
rock bound
U
سنگ بست
rock bound
U
خاره بست
rock facing
U
سنگریز حفافتی
igneous rock
U
سنگ خروجی
igneous rock
U
سنگ اذرین سنگ اتشفشانی
phosphate rock
U
سنگ فسفات
layer of rock
U
لایه سنگی
layer of rock
U
طبقه سنگی
mantle rock
U
سنگپوش
to hit rock bottom
U
از نظر روحی خرد شدن
rock-bottom price
U
کمترین قیمت
to make the party rock
U
جشن را گرم کردن
bed rock ledge
U
لایه سنگی کف بستر
sluiced rock fill
U
سنگریز ابپاشی شده با فشار
zone of rock fracture
U
ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
zone of rock flowage
U
منطقه سنگهای روان
natural rock asphalt
U
سنگ قیر
rock fill dam
U
سد سنگریز
rock fill dam
U
سد سنگی
A big rock rolled down the mountain.
U
سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com