English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
process server U مامور ابلاغ برگهای قانونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
server U کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
server U که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند
server U برنامه کاربردی ذخیره شده روی دیسک سخت سرور که قابل دستیابی
server U توسط کاربران متعدد در یک زمان است
server U ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
server U سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
server U کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
server U کامپیوتر مخصوص که کاری را برای شبکه انجام میدهد
server U سیستم
server U مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
server U بازیکنی که توپ را میزند
server U خدمتگذار
server U خدمتکار
server U کمک کننده
server U نوکر
server U خدمتگزار
time server U بوجارلنجان
communications server U سرویس دهنده مخابراتی
Web server U کامپیوتری که صفحات وب را که یک وب سایت تشکیل می دهند ذخیره میکند
time server U ابن الوقت
a dedicated server U [رایانه] خدمتگذار اختصاصی
network server U خدمتگزار شبکه
LAN Server U سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
file server U سرور فایل
file server U خدمتگزار فایل
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
proxy server U کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است
non dedicated server U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
back end server U کامپیوتر متصل به شبکه که امور مربوط به ایستگاههای کاری مشتری را انجام میدهد
An opportunist. A time -server. U آدم استفاده جو ( استفاده گر )
client server network U شبکه خدمتگزار- مشتری
dedicated file server U خدمتگذار فایل اختصاصی
server based application U برنامه کاربرد شبکه
To be a time server . To sail with the wind . U ابن الوقت بودن
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed U چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
To be a time -server . To sail with the wind . To be unprincipled. U نان را به نرخ روز خوردن ( ابن الوقت بودن )
process U پردازش کردن
process U جریان عمل مرحله
process U پویش
process U پیشرفت تدریجی ومداوم
process U تهیه کردن
process U روند
process U فراگرد
process U مراحلی راطی کردن
process U شیوه
process U تحویل
process U فرابرد فرابرش
process U جریان کار در دادگاه
process U طرزعمل
process U بانجام رساندن تمام کردن
process U فرا گرد
process U جریان
process U زائده
process U پرورش دادن
process U تقویم کردن تولید کردن
process U عملکرد
process U جریان کار
process U مرحله
process U تهیه و تولید کردن
process U فرایند
process U فراشد روند
process U دوره عمل
process U روش
process U روند طریقه
process U مراحل مختلف چیزی
process U و وسایل کنترل و پشتیبانی
process U انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
process U تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
process U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
process U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
process U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
process U عمل اوردن
process U جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
process U عمل
process U مرحله جریان
process U احضار کردن
process U تکلیف به حضور کردن
process U برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
random process U جریان تصادفی فرایند تصادفی
random process U پویش تصادفی
pultrusion process U فرایند کشش رانی
production process U فرایند تولید
production process U جریان تولید
pterygoid process U زائده نازله عظم وتدی
production process U روند ساخت
pterygoid process U زائده نازله استخوان شب پرهای
process schizophrenia U اسکیزوفرنیای تکوینی
obolete process U فرایندهای مهجور
output process U فرایند خروجی
oxidizing process U فرایند اکسیداسیون
oxidizing process U فراینداحیاء
photogelatin process U چاپ بوسیله ژلاتین
predefined process U فرایند از پیش تعریف شده
process bound U برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود
process chart U نقشه عملیات
process chart U نقشه روند کار
process control U کنترل فرایندها
process control U بررسی فرایند
process control U کنترل فرایند
process conversion U تبدیل فرایند
process of industrialization U فرایند صنعتی شدن
salpeter process U فرایند سالپیتر
refinery process U فرایند کوره پالایش
stochastic process U فرایند اتفاقی
the next process is weaving U عمل یا مرحله بعداز بافتن است
trustee process U توقیف
tunneling process U فرایند تونل زنی
word process U ویرایش , ذخیره و تغییر متن با کامپیوتر
work in process U کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
ziegler process U فرایند زیگلر
spinous process U زائدهخارمانند
due process U سازمانتامینحقوقوآزادیافراد
To process and treat something . U چیزی راعمل آوردن
process of negotiations U روند مذاکرات
solution [process] U راه حل
steelmaking process U فرایند فولادسازی
solidifying process U پروسه انجماد
solidifying process U مرحله انجماد
refining process U فرایند پالایش
remelting process U فرایند ذوب مجدد
remelting process U روش ذوب مجدد
retread process U تعمیر مجدد
retread process U تقویت روکش روکش دوباره
reversal process U جریان معکوس
scrubbing process U فرایند شستشو و تصفیه
selective process U فرایند گزینشی
sequential process U فرایند ترتیبی
transverse process U زائده جانبی ستون فقرات
unionmelt process U فرایند الیرا
solidifying process U فرایند انجماد
solidifying process U روند انجماد جریان انجماد
acid process U فرایند اسیدی
dissipative process U فرایند اتلافی
duplexing process U فرایند دوپلکس
ecological process U فرایند بوم شناختی
iterative process U فرآیندی که تکرار میشود تا به شرطی برسد
extrusion process U فرایند چکش کاری
final process U دستور اجرای حکم
fission process U روند انشقاق
batch process U فرایندناپیوسته
fission process U مرحله انشقاق
fixation process U فرایند تثبیت
flow process U جریان انجام کار
flow process U جریان چرخش کار
fusion process U فرایند ذوب
gosseneck process U فرایند دوخمی
historical process U فرایند تاریخی
historical process U پویش تاریخی
fission process U فرایند انشقاق پروسه انشقاق
discriminal process U فرایند افتراقی
direct process U فرایند مستقیم
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
adiabatic process U فرایند بی دررو
annealing process U فرایند تابکاری
associative process U فرایند تجمعی
background process U فرایندهای پس زمینه
batch process U فرایند پیمانهای
bessemer process U فرایند بسمر
budget process U فرایند بودجه
budget process U مراحل بودجه
child process U تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
cladding process U فرایند پوشش
cladding process U مرحله روکش کاری
cleaning process U فرایند شستشو
continuous process U فرایند پیوسته
converting process U فرایند بیرنه
coronoid process U زائده منقاری
cyclic process U فرایند چرخهای
decision process U فرایند تصمیم
in process of time U بمرور زمان
in process of time U رفته رفته
intelligence process U جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
isothermal process U تحول همدما
iterative process U فرایند تکراری
styloid process U زائده سهمی
mental process U فرایند ذهنی
manufacturing process U فرایند ساخت
mastoid process U زایده پستانی
markov process U فرایند مارکف
manufacture process U فرایند ساخت
manufacture process U فراگرد ساخت
manufacturing process U پویش ساخت
isothermal process U تحول در دمای ثابت
isothermal process U پروسه هم دما
isentropic process U فرایند هم انتروپی
mond process U فرایند موند
irreversible process U پردازش که پس از یک بار اجرا قابل برگشت نیست
irreversible process U فرایند برگشت ناپذیر
interative process U فرایند تکراری
mesne process U مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
military planning process U مراحل طرح ریزی نظامی
air refining process U فرایند تصفیه با هوا
predefined process symbol U نماد فرایند از پیش تعریف شده
vacuum impregnating process U پرسازی در خلاء
open hearth process U ذوب اهن در کوره رو باز وتبدیل ان بفولاد
predefined process symbol U علامت فرایند از پیش تعریف شده
compression molding process U فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
centrifugal casting process U طریقه ریخته گری گریز از مرکز
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com