Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
post implementation review
U
ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
implementation
U
اجرا
implementation
U
کاربرد
implementation
U
کاربرد
implementation
U
به کار گرفتن
implementation
U
گونهای از چیری که کار میکند
implementation
U
پیاده سازی
implementation
U
انجام
implementation
U
اجرا
implementation
U
انجام
implementation of the decisions
U
اجرای قرار
[رای]
plan implementation
U
اجرای برنامه
system implementation
U
پیاده سازی سیستم
plan implementation
U
عملی کردن برنامه
review
U
بازدیدکردن
review
U
مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
review
U
بازبین
review
U
مقالات انتقادی نوشتن
review
U
انتقاد کردن
review
U
سان دیدن
review
U
مرورکردن
review
U
مرور
review
U
مجله
review
U
رژه نشریه
review
U
تجدید نظر
review
U
بازدید
review
U
دوره کردن
review
U
بررسی
review
U
تجدید
review
U
3 parade
review
U
بازدید رسمی یاسان رسمی
review
U
تجدید نظر دوره کردن
review
U
بازدید انتقاد کردن
review
U
بررسی کردن مرور
review
U
تجدید نظرکردن
judicial review
U
تجدید نظر قضائی
it is not subject to review
U
دران روا نیست
it is not subject to review
U
تجدید نظر
formal review
U
بررسی رسمی
book review
U
انتقاد از کتاب
formal review
U
سان رسمی
court of review
U
دادگاه تجدید نظر
book review
U
مقاله درباره کتاب
market review
U
بررسی بازار
review order
U
لباس وتحملات سان
to pass in review
U
سان دیدن
pass in review
U
دفیله رفتن فرمان به رژه
review order
U
لباس وتجهیزات و وسائل کامل
olympic review
U
نشریه رسمی کمیته بین المللی المپیک
pass in review
U
رژه رفتن
informal design review
U
مرور غیررسمی طرح
To review the past in ones minds eye .
U
گذشته را از نظر گذراندن
program evaluation review technique (per
U
روش ارزیابی و بررسی برنامه
Due to the review security procedures were modified .
U
به علت بررسی روش های امنیتی اصلاح شدند.
post-
U
که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post-
U
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
Would you post this for me, please?
U
ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
post-
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
ex post
U
عملی
post-
U
ستون
post-
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post-
U
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post-
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post-
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
to post up
U
تکمیل کردن
out post
U
نگهبان
last post
U
شیپورعزا
last post
U
شیپور خاموشی
to post up
U
مطلع کردن کامل دادن به
out post
U
نگهبانی
out post
U
پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
first post
U
شیپور خبر شبانه
ex post
U
به اعتبار گذشته
ex post
U
بوقوع پیوسته
ex post
U
واقعی
the post has come
U
پست امد
the post has come
U
پست رسید
the post has come
U
پست وارد شد
post-
U
پست کردن
post
U
ستون
post-
U
چاپار
post
U
پایگاه
post-
U
نامه رسان پستچی
post
U
بدیوار زدن
post
U
اگهی کردن اعلان کردن
post
U
مقام مسئولیت
post-
U
مجموعه پستی
post-
U
بسته پستی
post-
U
سیستم پستی پستخانه
post-
U
صندوق پست تعجیل
post-
U
عجله
post
U
بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post-
U
ارسال سریع پست کردن
post-
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post
U
شغل
post
U
پاسگاه
post-
U
پست
post
U
چوب تقویت
post
U
گماردن نگهبان قرار دادن
post
U
که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post
U
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post
U
تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post
U
محل ماموریت موضع
post
U
پادگان قرارگاه
post
U
پست کردن
post
U
دیرک ستون
post
U
تیر
post
U
تیرعمودی
post
U
جرز
post
U
پست نظامی
post-
U
بدیوار زدن
post-
U
پادگان قرارگاه
post-
U
مربوط به پست
post
U
پست
post
U
چاپار
post
U
نامه رسان پستچی
post
U
عجله
post
U
مجموعه پستی
post
U
صندوق پست تعجیل
post
U
سیستم پستی پستخانه
post-
U
پست نظامی
post
U
بسته پستی
post-
U
پاسگاه
post-
U
پایگاه
post-
U
شغل
post-
U
اگهی کردن اعلان کردن
post-
U
محل ماموریت موضع
post-
U
مقام مسئولیت
post-
U
تیر
post-
U
تیرعمودی
post
U
ارسال سریع پست کردن
post-
U
جرز
post-
U
دیرک ستون
post-
U
چوب تقویت
post-
U
گماردن نگهبان قرار دادن
post
U
تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post
U
مربوط به پست
post glacial
U
وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
post road
U
جاده پستی
post strike
U
بعد از اجرای تک
post script
U
SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
post restante
U
پست رستان
post property
U
اموال پادگان
post race
U
مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post general
U
رئیس کل پست
post road
U
جاده چاپارخانه دار
post obit
U
بعد ازفوت
post restante
U
پست رستانت
post processor
U
پس پردارنده
post processor
U
پس پرداز
post horse
U
اسب چاپاری
post hostilities
U
بعد از خاتمه درگیریها
post hostilities
U
بعداز خاتمه مخاصمات
post obit
U
قابل اجرا پس از مرگ
post multiplication
U
پس ضرب
post mortem
U
پس از واقعه
post mortem
U
پس از مرگ
post mortem
U
پس از واقع
post meridiem
U
بعداز فهر
post meridian
U
بعد از فهر
post matter
U
محمولات پستی
post matter
U
چیزهای پستی
post indexing
U
فهرست سازی بعدی
post of duty
U
پاسگاه
sentry post
U
پاسگاه
post processing
U
پس پردازش
post processing
U
پس پردازی
post meridiem
U
پس از نصف النهار
post position
U
محل اسب در شروع
post juvenal
U
بعد از جوانی
post parade
U
رژه اسبها تا محل شروع
post glacial
U
تازه
post haste
U
با شتاب فراوان
post haste
U
بسرعت شتاب فراوان
post paid
U
که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
post order
U
حواله پستی
post oral
U
پشت دهنی
post hoc
U
پس از این
post indexing
U
شاخص گذاری بعدی
post strike
U
بعد از تک هوایی
post property
U
اموال پادگانی
post binder
U
پوشهپوستی
newel post
U
تیرعمودیپایهنرده
finishing post
U
پستانتهایی
centre post
U
قسمتبدونآرایش
post-war
U
پس از جنگ
post-industrial
U
فراصنعتی
post-industrial
U
پسصنعتی
post-boxes
U
صندوق پست
post-box
صندوق پست
winning post
U
تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
winning post
U
تیر مقصد
whipping post
U
تیری که محکومین بتازیانه رابدان میبندند
post lantern
U
فانوسخیابان
post mill
U
آسیابنصبشده
king-post
U
شاه تیر
hanging-post
U
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com