Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
multi window editor
U
برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
editor
U
ویراستار
sub-editor
U
ویراستار
editor
U
سردبیر روزنامه
editor
U
نرم افزازی که فقط یک خط از برنامه اصل قابل ویرایش در آن در هر لحظه است
editor
U
نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد بخشی از فایل را انتخاب کند و تغییر دهد یا حذف کند
editor
U
نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
editor
U
ویرایشگر
linkage editor
U
ویراستار پیوندی
city editor
U
نویسنده خیرمالی یاتجارتی درروزنامه
symbolic editor
U
ویرایشگر سمبلیک
text editor
U
ویرایشگر متن
multi-
U
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi
U
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi
U
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi-
U
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi
U
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi-
U
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi address
U
با چند نشانی
multi ply
U
چند لا
multi programming
U
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi purpose
U
چند منظوره
multi disk
U
مربوط به چندین نوع دیسک
multi disk
U
وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi pass
U
چند گذری
multi stage
U
چند طبقه
multi stage
U
چند مرحلهای
multi-coloured
U
چندرنگه
multi platform
U
که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi channel
U
چند کاناله
multi chamber
U
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multi disk
U
سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi-storey
U
چندطبقه
multi tasking
U
اجرای چندین کار
multi valued
U
چند ارز
multi way machine
U
دستگاه چند راهه
multi way switch
U
کلید چند راهه
multi contact
U
چند قطبی
multi way switch
U
کلید تبدیل
multi mate
U
مالتی میت
multi meter
U
سنجه چند کاره
multi-millionaires
U
بسیار ثروتمند
multi-millionaires
U
بسیار پولدار
multi-millionaire
U
بسیار ثروتمند
multi-millionaire
U
بسیار پولدار
multi user
U
چند کاربری
multi tasking
U
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multi level
U
چند سطحی
multi tasking
U
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi blade grap
U
قلاب چند تیغه
multi layer coil
U
سیم پیچی چند لایه
multi part stationery
U
کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
multi electrode valve
U
لامپ چند قطبی
multi flame burner
U
اجاق چند شعله
multi grid tube
U
لامپ چند شبکه
multi jet blowpipe
U
بوری چند شعله
multi conductor cable
U
کابل چند رشتهای
multi contact plug
U
دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multi conductor cable
U
کابل افشان
multi board computer
U
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
multi bus system
U
معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
multi line spectrum
U
طیف چند خطی
multi chamber klin
U
کوره چند محفظهای
multi layer weld
U
جوشکاری چند لایه
multi circuit switch
U
کلید سری
multi color recorder
U
نگارنده چند رنگ
A multi-storey building.
U
ساختمان چندین طبقه
multi stage amplifier
U
امپلی فایر چند طبقه
multi stage experiment
U
ازمایش چند مرحلهای
multi stage press
U
پرس چند طبقه
multi stage production
U
تولید چند مرحلهای
multi stage sampling
U
نمونه گیری چند مرحلهای
multi stage scaffolding
U
داربست چند طبقه
multi statement line
U
خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi strand machine
U
دستگاه چند رشتهای
multi level planning
U
برنامه ریزی چند سطحی
multi terminal system
U
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi tone horn
U
بوق با اصوات مختلف
multi user system
U
سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
multi variate analysis
U
تحلیل چند متغیره
multi-purpose ladder
U
نردبانچندمنظوره
multi stage amplifier
U
تقویت کننده چند طبقه
multi-ply plywood
U
تختهچندخط
multi-chain necklaces
U
گردن بند چند زنجیره
multi purpose vehicle
U
وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
multi rate meter
U
کنتور با چند نرخ مختلف
multi scan monitor
U
مشابه 6632
multi purpose machine
U
ماشین چند کاره
multi segment magnetron
U
ماگنترون با اند چند تیغهای
multi span bridge
U
پل چند دهانه
multi prupose project
U
طرح چند منظوره
multi-ply yarn
U
نخ چند لا
multi speed motor
U
موتور چند سرعتی
multi-storey car park
U
پارکینگ طبقاتی
multi-storey car park
U
پارکینگ چند طبقه
multi strike printer ribbon
U
ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
multi span deap beam
U
تیر تیغه چند دهانه
multi spindle drilling machine
U
ماشین مته با چند هرزگرد
multi section type rotary switch
U
سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
perveance of a multi electrode valve(tub
U
پروه انس لامپ چند قطبی
window
U
پنجره دار کردن
window
U
پنجره
window
U
پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند
window
U
روزنه
window
U
ویترین دریچه
window
U
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
window
U
مشابه 10682
window
U
فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window
U
فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
window
U
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
window
U
فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window
U
بیوه زن
go out the window
<idiom>
U
اثرش از بین رفته
by the window
U
کنار پنجره
to go to the window
U
به
[سوی]
پنجره رفتن
window-sills
U
لب پنجره
window-sill
U
هرهی پنجره
to lean out of the window
U
به پنجره تکیه دادن
screen window
U
پوششپنجره
louvred window
U
پنجرهیروزنهدار
worksheet window
U
پنجره صفحه کاری
sliding window
U
پنجرهمتحرک
pylon window
U
قسمتبازبرج
protective window
U
پنجرهحفافتی
playing window
U
پنجرهنمایش
window-sills
U
تختهی زیر پنجره
access window
U
مدخلپنجرهایبرایدریافتاطلاعاتدرفلاپیدیسک
window-sills
U
هرهی پنجره
casement window
U
پنجرهیلولایی
landing window
U
پنجرهفرود
lattic-window
U
پنجره مشبک
window-sill
U
تختهی زیر پنجره
maintenance window
U
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
window-sill
U
لب پنجره
observation window
U
پنجرهدیدهبانی
panoramic window
U
پنجرهوسیع
basement window
U
پنجرهزیرزمین
types of window
U
انواعپنجره
window awning
U
پنجرهچادر
biforate window
U
پنجره دودر
bay-window
U
شاه نشین
bay-window
U
[پنجره ی بیرون زده ]
balanced window
U
پنجره چرخان
My desk is by the window.
U
میز کار من کنار پنجره قرار دارد.
to stand at
[by]
the window
U
کنار پنجره ایستادن
a seat by the window
U
یک صندلی کنار پنجره
The window is jammed.
پنجره گیر کرده است.
The window is jammed.
پنجره باز نمیشود.
Could we have a table by the window?
U
آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
cabinet-window
U
ویترین
chicago window
U
پنجره شیکاگویی
window curtain
U
پردهپنجره
French window
U
پنجره لولادار
laced window
U
[مجموعه ای از پنجره های عمودی که در قرن هجده میلادی در انگلستان متداول بوده است.]
Ipswich window
U
پنجره بالکن
window tab
U
برچسبپنجره
flanking window
U
نورگیر ثابت
eyebrow window
U
[پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
eucharistic window
U
[نیم پنجره محراب]
double window
U
پنجره دو جداره
Diocletion Window
U
پنجره نیم دایره
cross-window
U
[پنجره ای با جرز عمودی میان قسمت هایش به شکل صلیب]
compss-window
U
پنجره کنسولی
window-shopping
U
نگاهکردناجناسبدونقصدخریدآنها
lattice window
U
پنجره مشبک
window seat
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
window seats
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
window pane
U
جام پنجره
window-pane
U
جام پنجره
window-panes
U
جام پنجره
active window
U
پنجره فعال
balance window
U
پنجره چرخان
camera window
U
دریچه دیافراگم دوربین
cant bay window
U
کج پنجره
case window
U
پنجره لولادار
child window
U
پنجرهای در پنجره اصلی
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
compass window
U
شاه نشین نیم گرد
continuous window
U
پنجره سراسری
dormer window
U
پنجره شیروانی
oval window
U
روزنه بیضی
round window
U
روزنه گرد
window-frames
U
قاب پنجره
window-frame
U
قاب پنجره
lattice window
U
شباک
window dressing
U
فن نمایش کالا در پشت پنجره دکان
window-dressing
U
فن نمایش کالا در پشت پنجره دکان
bay window
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
bay window
U
پنجره پیش امده
bay window
U
پیش امدگی ساختمان
bay window
U
شاه نشین
French window
U
اقشقشه
French window
U
درپنجرهای
sash window
U
اروسی
bow window
U
پنجره قوسی
bow window
U
پنجره پیش امده کمانی
window box
U
قاب پنجره
window-box
U
قاب پنجره
window-boxes
U
قاب پنجره
window frame
U
قاب پنجره
inactive window
U
پنجره غیرفعال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com