English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
landing beach U ساحل پیاده شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
beach U شن زار
beach U کناردریا رنگ شنی
beach U بگل نشستن کشتی
beach U اسکله
beach U باراندازساحلی
beach U پلاژ کرانه
beach U دریاکنار
beach U ساحل
beach U ساحل شنی
beach U کرانه شنی
beach U زدن به ساحل
beach minefield U میدان مین ساحلی
beach minefield U میدان مین اسکلهای
beach obstacle U مانع ساحلی
beach organization U یکان ساحلی
beach matting U کف پوش ساحلی
beach matting U تور سیمی ساحلی
beach exit U گذرگاه ساحلی
beach exit U معبر ساحلی
beach exit U محل خروجی اسکله
beach face U کمربند ساحلی
beach flag U پرچم مشخصه ساحلی
beach flag U پرچم شاخص اسکله
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
beach group U گروه خدمات ساحلی
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
beach head U سر پل
beach head U سر پل ساحلی
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
beach master U افسر لجستیک در عملیات اب خاکی رئیس اسکله
beach master U رئیس بارانداز
beach organization U یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
beach party U تیم ساحل
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
hard beach U ساحل مستحکم
hard beach U قسمت مستحکم ساحل یا اسکله اسکله روسازی شده
beach foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
over the beach operations U عملیات کرانهای
beach ball U توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
beach balls U توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
beach foam U کف آب دریا
raised beach U بالاکنار
beach unit U یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
beach unit U یکان تهیه بارانداز
beach party U گروه پیشرو اب خاکی
beach patrol U گشتی ساحلی
beach patrol U نگهبان ساحلی
over the beach operations U عملیات ساحلی
beach patrol U نگهبان اسکله
beach reserves U ذخایر ساحلی
beach reserves U ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
beach sand U شن زار
beach foam U کف آب [کف حاصل از برخورد آب با چیزی]
beach erosion U فرسایش ساحلی
beach dump U نقطه اماد در سر پل دریایی
back beach U کرانه جزر و مد
back beach U ساحل جزرو مد
backshore beach U کرانه جزر و مد
backshore beach U ساحل جزرو مد
beach capacity U فرفیت اسکله
beach capacity U فرفیت باراندازساحلی
beach diagram U طرح نمودار اسکله
beach diagram U طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
beach dump U انبار موقت ساحلی
beach dump U انباراسکله
beach support area U منطقه پشتیبانی ساحلی
landing U فرود
landing U فرودگاه هواپیما
landing U فرود ژیمناست به زمین
landing U اسکله
landing U ورود به خشکی
landing U پاگرد
landing U ورود بخشکی
landing U پاگردان
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing U نشستن هواپیما
landing U بزمین نشستن هواپیما
landing U فرود [هواپیما یا موشک]
landing ship U ناو نیرو پیاده کن
landing vehicle U خود روشنی دار اب خاکی
landing site U پایگاه فرود
landing threshold U نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing site U محل فرود
landing slab U تاوه پاگرد
landing spot U نقطه فرود
landing threshold U استانه فرود اب خاکی
landing place U فرودگاه اسکله
landing hill U تپه فرود
landing light U چراغ فرود
landing mat U باند فرود اضطراری
landing net U تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
landing order U اجازه تخلیه بار
landing order U دستورتخلیه بار
landing party U گروه اب خاکی
landing party U گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing mat U باندفرود تعجیلی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing weight U وزن فرود
soft landing U فرود نرم
vertical take off and landing U هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
landing strips U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing deck U غرشهفرود
landing window U پنجرهفرود
landing stage U حملباقایق
landing strips U باند فرود
landing strip U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
quarter landing U پاگرد پله با 081 درجه گردش
night landing U پیاده شدن درساحل در شب
landing weight U وزن با هنگام تخلیه
landing wires U سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
landing zone U منطقه فرود
landing zone U منطقه نشست هوایی
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone U نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
night landing U فرود شبانه
landing strip U باند فرود
landing gear U ارابه فرود
landing gear U عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing aircraft U هواپیمای در حال فرود
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
instrument landing U فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
instrument landing U فرود کور
forced landing U فرود اجباری
forced landing U فرود اجباری هواپیما
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
landing field U فرودگاه
air landing U فرود از راه هوا
chinese landing U پهلو گرفتن به سبک چینی
air landing U فرودهوایی
air landing U پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
landing craft U کرجی ساحلی
administrative landing U پیاده شدن اداری
administrative landing U پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
landing angle U زاویه فرود
landing approach U مسیر تقرب
landing beam U نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces U قوای اب خاکی
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing forces U نیروهای پیاده شونده
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing area U منطقه فرود
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
crash-landing U سقوط کردن هواپیما
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
conventional take off and landing U هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
battalion landing team U تیم ساحلی گردان
front landing gear U ترمزجلوییفرود
air landing facility U تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
main landing gear U ترمزاصلیفرود
nose landing gear U ترمزفروددماغه
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
auxiliary landing field U فرودگاه کمکی
battalion landing team U تیم پیاده شونده گردانی
advanced landing field U پایگاه هوایی مقدم
advanced landing field U پایگاه فرود مقدم
landing craft raiding U قایق هجومی
landing ship dock U اسکله فرود اب خاکی
landing signal officer U افسر ارتباط فرود
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
design landing weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
deck landing aid U کمکهای فرود
landing craft assault U قایق نیرو پیاده کن
landing, storage, delivery U تخلیه
landing, storage, delivery U نگهداری
landing, storage, delivery U تحویل
maximum landing weight U حداکثر وزن فرود
brigade landing team U تیم پیاده شونده تیپی
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
landing craft tank U ناو تانک پیاده کن
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com