English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
first aids U کمکهای اولیه
AIDS U بیماری ایدز
AIDS U بیماری سیدا
first aids U کمکهای نخستین
AIDS U سندرم نقص ایمنی اکتسابی
aids to navigation U وسایل کمک ناوبری
Band-Aids U نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
visual aids U کمکهای بصری
Band-Aids U چارهی سطحی و موقتی
programming aids U ادوات برنامه نویسی
aids to navigation U کمکهای ناوبری
aids to trade U خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
aids to trade U بیمه
aids to trade U حمل و نقل و تبلیغات
programming aids U کمک برنامه نویسی
audiovisual aids U ابزارهای کمکی دیداری-شنیداری
visual aids U دیدافزار
visual aids U ابزارهای کمکی دیداری
hearing aids U سمعک
penetration aids U وسایل تولید نفوذ
documentation aids U وسائل سندسازی
design aids U وسائل طراحی
debugging aids U وسائل اشکال زدایی
debugging aids U ادوات اشکال زدایی
debug aids U ابزاراشکال زدایی
debug aids U ادوات اشکال زدایی
navigational aids U وسایل کمک ناوبری
penetration aids U وسایل تولید رخنه در صفوف دشمن
artificial aids U وسایل کمکی
graphical training aids U چارت اموزشی
graphical training aids U چارت
landing U فرود
landing U فرودگاه هواپیما
landing U ورود بخشکی
landing U ورود به خشکی
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing U نشستن هواپیما
landing U پاگرد
landing U اسکله
landing U پاگردان
landing U بزمین نشستن هواپیما
landing U فرود [هواپیما یا موشک]
landing U فرود ژیمناست به زمین
landing place U فرودگاه اسکله
landing light U چراغ فرود
landing spot U نقطه فرود
landing slab U تاوه پاگرد
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing hill U تپه فرود
landing site U محل فرود
landing site U پایگاه فرود
landing order U دستورتخلیه بار
landing mat U باندفرود تعجیلی
landing mat U باند فرود اضطراری
landing net U تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
landing party U گروه اب خاکی
landing party U گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing order U اجازه تخلیه بار
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
landing ship U ناو نیرو پیاده کن
landing threshold U استانه فرود اب خاکی
landing threshold U نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing window U پنجرهفرود
landing deck U غرشهفرود
landing wires U سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
vertical take off and landing U هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
soft landing U فرود نرم
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
quarter landing U پاگرد پله با 081 درجه گردش
night landing U پیاده شدن درساحل در شب
night landing U فرود شبانه
landing zone U نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone U منطقه نشست هوایی
landing zone U منطقه فرود
landing weight U وزن با هنگام تخلیه
landing weight U وزن فرود
landing vehicle U خود روشنی دار اب خاکی
landing stage U حملباقایق
air landing U فرود از راه هوا
landing aircraft U هواپیمای در حال فرود
instrument landing U فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
instrument landing U فرود کور
forced landing U فرود اجباری
forced landing U فرود اجباری هواپیما
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
landing strips U باند فرود
landing strips U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing craft U کرجی ساحلی
administrative landing U پیاده شدن اداری
administrative landing U پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
conventional take off and landing U هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
chinese landing U پهلو گرفتن به سبک چینی
landing field U فرودگاه
air landing U پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
air landing U فرودهوایی
landing angle U زاویه فرود
landing approach U مسیر تقرب
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing gear U ارابه فرود
landing gear U عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing forces U نیروهای پیاده شونده
landing forces U قوای اب خاکی
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
crash-landing U سقوط کردن هواپیما
landing strip U باند فرود
landing beam U نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing beach U ساحل پیاده شدن
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing area U منطقه فرود
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing strip U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
air landing facility U تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
nose landing gear U ترمزفروددماغه
landing craft raiding U قایق هجومی
main landing gear U ترمزاصلیفرود
advanced landing field U پایگاه فرود مقدم
front landing gear U ترمزجلوییفرود
advanced landing field U پایگاه هوایی مقدم
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
landing craft assault U قایق نیرو پیاده کن
landing ship dock U اسکله فرود اب خاکی
landing signal officer U افسر ارتباط فرود
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
design landing weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
deck landing aid U کمکهای فرود
landing, storage, delivery U تخلیه
landing, storage, delivery U نگهداری
landing, storage, delivery U تحویل
maximum landing weight U حداکثر وزن فرود
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
brigade landing team U تیم پیاده شونده تیپی
battalion landing team U تیم ساحلی گردان
battalion landing team U تیم پیاده شونده گردانی
auxiliary landing field U فرودگاه کمکی
landing craft tank U ناو تانک پیاده کن
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com