Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
it is of a normal size
U
دارای اندازه عادی یا معمولی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
normal
U
هنجار معمول
normal
U
متعارف بهنجار
normal
U
قائم
normal
U
نرمال
normal
U
عمود
normal
U
قایم
normal
U
عادی معمولی
normal
U
عادی
normal
U
طبیعی
normal
U
میانه متوسط
normal
U
به هنجار
normal
U
بهنجار
normal
U
محدوده مورد نظر برای نتیجه یا عدد
normal
U
هر محدوده خارج آن خطا محسوب میشود
normal
U
معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
normal
U
معمولی
normal
U
روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره
normal
U
قالب استاندارد برای فضای ذخیره سازی داده
to size up
U
اندازه
of an out size
U
بیرون از اندازه
of an out size
U
دارای اندازه غیر معمل
over size
U
بزرگتر از اندازه
that is about the size of it
U
همینطور است
that is about the size of it
U
حقیقت امراین است
to size up
U
را براوردکردن
what is your size?
U
شما چیست
(the) size of it
<idiom>
U
به شکلی که است
size up
<idiom>
U
بسته به شرایط ،برانداز کردن
what is your size?
U
اندازه
size
U
قد
size
U
اهار زدن
size
U
چسب زدن
size
U
وسعت
size
U
بر اورد کردن
size
U
چسب زنی اهارزدن
size
U
سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
size
U
قالب
size
U
مقدار
size
U
به اندازه کردن
size
U
اندازه
size
U
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
size
U
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
size
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
U
اندازه بعدساختمان
size
U
بزرگی
normal good
U
کالای معمولی
normal function
U
تابع بهنجار
normal good
U
کالای عادی
normal hydrocarbon
U
هیدروکربن نرمال
normal interval
U
فاصله معمولی صف
normal interval
U
از جلونظام
normal interval
U
فرمان از جلو نظام
normal maintenance
U
نگاهداری بهنجار
normal maintenance
U
محافظت عادی
normal opening
U
گشایش نرمال یا فرانسوی
normal form
U
صورت هنجار
normal distribution
U
توزیع نرمال
normal distribution
U
توزیع بهنجار
normal curve
U
منحنی بهنجار
normal curve
U
منحنی نرمال
normal charge
U
خرج معمولی توپ
normal band
U
نوار متعارفی
normal exit
U
درروی عادی
normal fault
U
گسل طبیعی
normal force
U
تلاش عمودی
normal force
U
نیروی عمودی
normal form
U
صورت عادی
normal plane
U
توزیع نرمال
normal plane
U
صفحه قائم
normal termination
U
پایان عادی
normal vector
U
بردار عمود
normal vector
U
بردار قائم
normal voltage
U
ولتاژ عادی
normal distribution
U
توزیع گوسی
[ریاضی]
Now I'm back to normal.
U
حالا به حالت عادی برگشتم.
normal distribution
U
توزیع نرمال
[ریاضی]
normal stress
U
تنش نرمال
normal stress
U
تنش شاغولی
normal state
U
حالت نرمال
normal price
U
قیمت متعارف
normal price
U
قیمت عادی قیمت معمولی
normal price
U
قیمت عادی
normal profit
U
سود متعارف
normal profit
U
سود عادی
normal range
U
محدوده عادی
normal salt
U
نمک خنثی
normal school
U
دانش سرا
normal school
U
دارالمعلمین
normal slump
U
درازمایش افت مخروطی بتن حالتی است که بتن پس ازنشست شکل مخروطی ناقص خود را حفظ کند
normal solution
U
محلول نرمال
Can't you just say hello like a normal person?
U
نمیتونی مثل یک آدم معمولی سلام بدی؟
normal axis
U
محور عمودی
normal permeability
U
نفوذپذیری معمولی
normal axis
U
محور قائم
normal acceleration
U
شتاب قائم
normal acceleration
U
شتاب عمودی
angle ti the normal
U
زاویه نرمال
life-size
U
باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
point size
U
اینچ
point size
U
برای اندازه گیری نوع یا متن
sample size
U
حجم نمونه
sample size
U
تعداد اندازه گیریهای سیگنال ضبط شده درهرثانیه
sample size
U
مدت زمان بین دوالگوی پیاپی
sample size
U
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
screen size
U
اندازه صفحه
life-size
U
اندازه واقعی
accuracy to size
U
دقت اندازه گذاری
nuclear size
U
اندازه هسته
block size
U
اندازه کندهای
block size
U
اندازه کنده
basic size
U
اندازه اولیه
basic size
U
اندازه اصلی
attack size
U
استعداد وسایل درگیر در تک
attack size
U
اندازه تک
atomic size
U
اندازه اتمی
atomic size
U
اندازه اتم
accurate to size
U
دقت در اندازه گرفتن
size constancy
U
ثبات اندازه
size control
U
کنترل اندازه
size effect
U
تاثیر اندازه
Pick on someone your own size.
U
برو با هم قدهای خودت طرف بشو
cut down to size
<idiom>
U
ثابت کردن اینکه کسی اونقدرکه فکر میکند خوب نیست
pint size
U
باندازه سرسنجاق
pint size
U
کوچک
pint size
U
خرد ناچیز
pint size
U
پست
full-size
U
بخ مقیاس یک به یک
full-size
U
اندازه طبیعی
full size
U
بخ مقیاس یک به یک
pint-size
U
پست
pint-size
U
خرد ناچیز
type size
U
اندازه فونت
size stick
U
الت اندازه گیری پا
size stick
U
قالب اندازه گیری
size tolerance
U
تلرانس اندازه
life size
U
اندازه واقعی
life size
U
باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
pint-size
U
باندازه سرسنجاق
pint-size
U
کوچک
trim size
U
اندازه طبیعی
type size
U
اندازه حروف
full size
U
اندازه طبیعی
nominal size
U
اندازه نامی
it is the size of a sparrow
U
باندازه یک گنجشک است
it is four times my size
U
من است چهارتای من است
it is four times my size
U
چهاربرابر
hypostatize or size
U
مسلم فرض کردن
hypostatize or size
U
شخصیت دادن به
fractional size
U
اندازه کسری
hypostatize or size
U
ذات جدا دانستن
fit size
U
اندازه مناسب
king size
U
بزرگ
of a large size
U
بزرگ
nominal size
U
اندازه اسمی
neat size
U
اندازه خالص
minimum size
U
اندازه حداقل
man size
U
اندازه مناسب یک مرد
london in size
U
پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
limiting size
U
اندازه محدود
lessin size
U
کوچکتر
lessin size
U
خردتر
file size
U
اندازه فایل
design size
U
اندازه نامی
family size
U
تعداد افراد خانواده
block size
U
اندازه بلاک
cut to size
U
به اندازه بریدن
sample size
U
بزرگی نمونه
design size
U
اندازه طرح
effective size
U
اندازه موثر
body size
U
اندازه بدن
normal distribution curve
U
منحنی توزیع نرمال
normal freezing point
U
نقطه انجماد متعارفی
normal temperature and pressure
U
شرایط متعارفی
normal temperature and pressure
U
شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
normal energy level
U
تراز متعارفی
normal temperature and pressure
U
شرایط استاندارد
normal sulphation of battery
U
سولفاتی شدن معمولی
normal error curve
U
منحنی خطای نرمال
I'd like a shampoo for normal hair.
من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
normal glow discharge
U
تخلیه تابناک متعارف
normal pool level
U
تراز بهنجار مخزن
normal bivariate distribution
U
توزیع دو متغیری نرمال
normal boiling point
U
نقطه جوش متعارفی
normal rate of return
U
نرخ بازده متعارف
normal water level
U
تراز بهنجار اب
normal magnetization curve
U
خم مغناطیس پذیری معمولی
normal zeeman splitting
U
شکافتگی بهنجار زیمان
normal zeeman effect
U
اثر بهنجار زیمان
normal distribution curve
U
منحنی توزیع بهنجار
normal shock wave
U
موج ضربهای عمود
normal probability curve
U
منحنی بهنجار احتمال
log normal distribution
U
لگاریتم توزیع عادی
size of a statistical sample
[N]
U
تعداد کل داده های آماری
grain size classification
U
طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
data word size
U
اندازه کلمه داده
size distribution of income
U
توزیع درامد مقداری
effective size of grain
U
اندازه موثرذرات
size distribution of income
U
توزیع درامد برحسب مقدار
olympic size pool
U
اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
size weight illusion
U
خطای ادراکی اندازه- وزن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com