English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
intended saving U پس انداز مورد انتظار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intended U نامزد
was that intended? U ایا این قصدی بود
was that intended? U ایا ان عمدی بود
intended track U مسیر تعیین شده هواپیما
intended track U مسیر پیش بینی شده هواپیما
intended investment U سرمایه گذاری مورد انتظار
they intended to kill him U میخواستند اورا بکشند
they intended to kill him U قصدکشتن اورا داشتند
He intended to do good but was put to torture . <proverb> U آمد ثواب کند کباب شد .
saving U نجارت دهنده
saving U رستگار کننده پس انداز
saving U پس انداز
saving U صرفه جویی
saving U قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
saving U خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
unintended saving U پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
saving institutions U موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
saving function U صورت مقدار پس انداز درامدشخص
saving function U تابع پس انداز
saving equation U معادله پس انداز
saving bank U بانک پس انداز
saving account U حساب پس انداز
saving rate U نرخ پس انداز
saving motive U انگیزه پس انداز
saving ratio U نسبت پس انداز
saving your reverence U دورازجناب شما
He is saving his money. U پولهایش راجمع می کند
saving grace U وجدان
face-saving U مراعات کنندهی فواهر
face-saving U آبرو نگهدار
theory of saving U نظریه پس انداز
theory of saving U نظریه مربوط به پس انداز
I'm saving up for a new bike. U من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
rate of saving U نرخ پس انداز
private saving U پس انداز خصوصی
ex post saving U واقعی
ex post saving U پس انداز
ex ante saving U پیش بینی شده
ex ante saving U پس انداز
cost saving U درامد حاصل از تقلیل هزینه
forced saving U پس انداز اجباری
compulsory saving U پس انداز اجباری
aggregate saving U پس انداز کل
actual saving U پس انداز واقعی
labour-saving U کار کم کن رنج گاه
labour saving U کار کم کن رنج گاه
gas saving U صرفه جویی در مصرف بنزین
net saving U پس انداز خالص
permanent saving U پس انداز دائمی
negative saving U پس انداز منفی
national saving U پس انداز ملی
personal saving U پس انداز شخصی
planned saving U پس انداز برنامه ریزی شده
labor saving U کاراندوز
saving and loan associations U شرکتهای پس انداز و وام
energy saving bulb U حبابحافظانرژی
capital saving technique U فن تولید سرمایه اندوز
soil saving dam U سد محافظ خاک
daylight saving time U افزودن یک ساعت بر ساعات روز
wealth saving relationship U رابطه ثروت و پس انداز
net business saving U پس انداز خالص شرکتها
labor saving techinque U فن کاراندوز
labor saving devices U ابزارهای کاراندوز
daylight saving time U ساعت تابستانی
Saving your presence . present company excepted . U بلانسبت شما !
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com