English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
initial approach U مسیر تقرب اصلی
initial approach U تقرب اولیه هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
approach approach conflict U تعارض گرایشی- گرایشی
initial U اصلی
initial U پاراف اصلی
initial U اولین امضاء
initial U اولیه
initial U اغازی
initial U ابتدائی
initial U خروجی صفر
initial U حرف اول کلمه
initial U اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initial U اولین یا در ابتدا
initial U آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initial U موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد
initial U توابعی که به عنوان بارکننده اصل برنامه کار می کنند
initial U از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی
initial U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initial U که هنگام مقداردهی اولیه متغیر تنظیم میشود در ابتدای برنامه
initial U نقط ه شروع
initial U اغازکردن
initial U پاراف کردن
initial U نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initial U خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial U اول
initial U نخستین
initial value U مقدار اولیه
initial U اولین
initial U اصلی اغازی
initial U ابتدایی
initial U بدوی
initial U واقع در اغاز
initial U اولین قسمت
initial U پاراف در اغاز قرار دادن
initial expenses U هزینه نخستین
initial expenses U هزینه ابتدائی
initial flood U پیش سیل
initial level U سطح اولیه
initial mass U جرم اولیه
initial movement U نخستین اقدام
initial movement U نهضت اول پیشقدمی
initial point U نقطه شروع عملیات
initial cost U هزینه اولیه
initial condition U شرط اولیه
initial speed U سرعت اولیه
stickup initial U حرف درشت اول پاراگراف
initial acceleration U شتاب اولیه
initial adjustment U تنظیم صفر
initial voltage U ولتاژ هاله بنفش
initial campaign U معرفی کالا به بازار
initial capital U سرمایه اولیه
initial condition U شرایط اولیه
initial point U نقطه اولیه
initial velocity U سرعت اغازی
initial thrust U ضربه اصلی
initial strength U استحکام اولیه
initial state U حالت اغازی
initial stage U طبقه نخستین
initial spurt U جهش اغازین
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
initial reserves U ذخایر اولیه
initial pressure U فشار ابتدایی
initial vector U مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
initial velocity U سرعت اولیه
initial point U نقطه شروع
initial point U نقطه سرپل هوایی
initial point U نقطه کنترل هوایی
initial point U نقطه اغاز
initial velocity U سرعت ابتدایی توپ
initial thrust U نفوذ اولیه نفوذ اصلی
approach U معبر
approach U دیدگاه
approach U رویکرد
approach U برداشت روش
approach U شیوه
approach U مشی
approach U نزدیک امدن معبر
approach U برخورد
approach U مسیر فرود
approach U نزدیک شدن
approach U پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
approach U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach U دورخیز
approach U دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach U رسیدن
approach U حرکت به سمت جلو
to approach something U نزدیک شدن به چیزی
to approach U به طرف کسی رفتن برای برخورد
to approach something U نزدیک آمدن به چیزی
to approach U به طرف کسی رفتن
to approach somebody [something] U نزدیک شدن به کسی [چیزی]
to approach somebody [something] U به سمت کسی [چیزی] رفتن
to approach somebody [something] U نزدیک آمدن به کسی [چیزی]
to approach one another U به هم نزدیک شدن [همچنین اصطلاح مجازی]
magnetic initial permeability U پرمئابیلیته ی مغناطیسی اولیه
magnetic initial permeability U قابلیت نفوذ اولیه
initial fire request U درخواست ابتدایی اتش
initial boiling point U نقطه اغاز جوشش
initial base font U فونت پایه اغازی
initial program load U بارگیری برنامه اغازی
initial susceptibility and permeability U مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
initial inverse voltage U ولتاژ معکوس نخستین
velocity of approach U سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
to approach [a topic] U ذکر کردن [موضوعی]
counter approach U استحکامات متقابله
quantitative approach U دیدگاه کمی
intermediate approach U مسیر تقرب فرعی
underpass approach U سرازیری پیوند
systems approach U رویکرد نظام نگر
expenditure approach U روش هزینه
radio approach U دستگاه تقرب رادیویی
hump approach U برآمدگیکناری
quantitative approach U روش کمی
power approach U تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
missed approach U فرود اضطراری
missed approach U فرود ناقص
line of approach U مسیر تقرب یا فرود
line of approach U راه تقرب به دشمن
line of approach U راه وصول
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
radio approach U دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
landing approach U مسیر تقرب
intrinsic approach U رهیافت درونی
intrinsic approach U رهیافت سرشتی
underpass approach U نشیب پیوند
approach schedule U برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
covered approach U مسیر پوشیده
covered approach U پیشروی پوشیده معابر مخفی
covered approach U راه نفوذی پوشیده
approach ramp U شیب ورودی
final approach U مسیر نهایی فرود
final approach U مسیرنهایی فرود هواپیما
expenditure approach U روش مخارج
information approach U روش کسب اطلاعات
approach ramp U فرازای ورود
commodity approach U بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
approach route U مسیرفرود به باند
approach sequence U ترتیب توالی تقرب هواپیماها
approach time U زمان تقرب هواپیما
approach time U زمان نزدیک شدن به باند
approach transition U تبدیل ورودی
approach wall U دیواره ورودی
avenues of approach U معابر وصولی
avenues of approach U راههای نفوذی مسیرهای تقرب
approach route U مسیر تقرب به باند
clinical approach U روش بالینی
approach ramp U فرازورودی
approach channel U کانال ورودی- نهر ورودی
approach gradient U شیب گرایش
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
approach end U ابتدای باند فرود
angle of approach U زاویه حاده
approach march U راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
approach clearance U اجازه تقرب
approach chart U نقشه تقرب هواپیما
approach chart U نقشه مسیر فرود
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
angle of approach U زاویه تند
approach lane U مسیر تقرب
approach ramp U سربالائی ورودی
approach parapets U جان پناه دیوار
approach line U خط تقرب به باند
approach line U خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
approach clearance U اجازه فرود
angle of approach U زاویه تقرب هواپیما
angle of approach U زاویه فرود هواپیما
approach lane U مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
initial setting time of concrete U زمان شروع گرفتن سیمان
I'll put in the initial outlay , you do the work . U ما یه اولیه از من کار از تو
approach avoidance conflict U تعارض گرایشی- اجتنابی
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
closest point of approach U نزدیکترین نقطه گذر
income and expenditure approach U مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
ground controled approach U دستگاه تقرب خودکار
target approach point U اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
ground controled approach U دستگاه فرود خودکار هواپیما
initial alternating short circuit curren U جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com