Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fixed size records
U
رکوردهای با اندازه ثابت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
records
U
اسناد
records available
U
امار دردست
records available
U
اطلاعات موجود
records
U
پرونده ها
records
U
سوابق
records
U
بایگانی
medical records
U
پرونده پزشکی مدارک بهداشتی
medical records
U
پروندههای بهداری
records depository
U
بایگانی راکد
records depository
U
بایگانی عمومی
cost records
U
مدارک قیمت تمام شده مدارک تعیین ارزش
dead records
U
بایگانی راکد
track records
U
آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track records
U
پیشینه
service records
U
سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
track records
U
سابقه
service records
U
پروندههای خدمتی
plant records
U
امار تجهیزات کارگاه
aircraft records
U
اسناد هواپیما
office of records
U
دفتر بایگانی
office of records
U
بایگانی یا دفتراسناد و مدارک
pay records
U
پرونده لیست حقوق
pay records
U
اسنادحقوقی
variable length records
U
رکوردهای با طول متغیر
of an out size
U
دارای اندازه غیر معمل
that is about the size of it
U
حقیقت امراین است
size
U
اندازه
what is your size?
U
شما چیست
what is your size?
U
اندازه
of an out size
U
بیرون از اندازه
to size up
U
را براوردکردن
to size up
U
اندازه
over size
U
بزرگتر از اندازه
that is about the size of it
U
همینطور است
size up
<idiom>
U
بسته به شرایط ،برانداز کردن
size
U
اهار زدن
size
U
چسب زدن
size
U
وسعت
size
U
بر اورد کردن
size
U
چسب زنی اهارزدن
size
U
سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
size
U
قالب
size
U
مقدار
size
U
قد
(the) size of it
<idiom>
U
به شکلی که است
size
U
به اندازه کردن
size
U
بزرگی
size
U
اندازه بعدساختمان
size
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
U
ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
size
U
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
sample size
U
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
size control
U
کنترل اندازه
fit size
U
اندازه مناسب
screen size
U
اندازه صفحه
sample size
U
حجم نمونه
point size
U
اینچ
point size
U
برای اندازه گیری نوع یا متن
sample size
U
مدت زمان بین دوالگوی پیاپی
sample size
U
تعداد اندازه گیریهای سیگنال ضبط شده درهرثانیه
sample size
U
بزرگی نمونه
size constancy
U
ثبات اندازه
nuclear size
U
اندازه هسته
king size
U
بزرگ
it is the size of a sparrow
U
باندازه یک گنجشک است
it is of a normal size
U
دارای اندازه عادی یا معمولی است
it is four times my size
U
من است چهارتای من است
it is four times my size
U
چهاربرابر
hypostatize or size
U
مسلم فرض کردن
hypostatize or size
U
شخصیت دادن به
hypostatize or size
U
ذات جدا دانستن
of a large size
U
بزرگ
lessin size
U
خردتر
nominal size
U
اندازه نامی
nominal size
U
اندازه اسمی
neat size
U
اندازه خالص
minimum size
U
اندازه حداقل
man size
U
اندازه مناسب یک مرد
london in size
U
پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
limiting size
U
اندازه محدود
lessin size
U
کوچکتر
fractional size
U
اندازه کسری
cut down to size
<idiom>
U
ثابت کردن اینکه کسی اونقدرکه فکر میکند خوب نیست
pint size
U
باندازه سرسنجاق
pint-size
U
پست
pint-size
U
خرد ناچیز
pint-size
U
باندازه سرسنجاق
life size
U
باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
life size
U
اندازه واقعی
life-size
U
باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
life-size
U
اندازه واقعی
accuracy to size
U
دقت اندازه گذاری
accurate to size
U
دقت در اندازه گرفتن
pint size
U
کوچک
pint size
U
خرد ناچیز
full size
U
اندازه طبیعی
full size
U
بخ مقیاس یک به یک
full-size
U
اندازه طبیعی
full-size
U
بخ مقیاس یک به یک
Pick on someone your own size.
U
برو با هم قدهای خودت طرف بشو
cut to size
U
به اندازه بریدن
type size
U
اندازه فونت
type size
U
اندازه حروف
trim size
U
اندازه طبیعی
pint size
U
پست
atomic size
U
اندازه اتم
atomic size
U
اندازه اتمی
size tolerance
U
تلرانس اندازه
size stick
U
قالب اندازه گیری
design size
U
اندازه طرح
design size
U
اندازه نامی
size stick
U
الت اندازه گیری پا
effective size
U
اندازه موثر
size effect
U
تاثیر اندازه
family size
U
تعداد افراد خانواده
file size
U
اندازه فایل
body size
U
اندازه بدن
block size
U
اندازه بلاک
attack size
U
اندازه تک
pint-size
U
کوچک
attack size
U
استعداد وسایل درگیر در تک
basic size
U
اندازه اصلی
basic size
U
اندازه اولیه
block size
U
اندازه کنده
block size
U
اندازه کندهای
size of a statistical sample
[N]
U
تعداد کل داده های آماری
olympic size pool
U
اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
grain size classification
U
طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
size distribution of income
U
توزیع درامد مقداری
standard size whole brick
U
اجر فشاری معمولی
size distribution of income
U
توزیع درامد برحسب مقدار
size weight illusion
U
خطای ادراکی اندازه- وزن
paricle size analysis
U
دانه بندی کردن
effective size of grain
U
اندازه موثرذرات
effective size of grain
U
قطر موثر ذرات
data word size
U
اندازه کلمه داده
The shoes are a size too big for my feet.
U
کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
Act your age
[and not your shoe size]
!
U
به سن خودت رفتار بکن !
[مثل بچه ها رفتار نکن !]
well fixed
U
ثروتمند
well fixed
U
دارا
well fixed
U
پولدار
well fixed
U
خوب تثبیت شده
fixed
U
ثابت شده
fixed
U
معین
fixed
U
ماندنی مقطوع
fixed
U
گیردار
fixed
U
قطعی
fixed
U
ثابت
I'll get you all fixed up.
U
همه چیز را برایتان درست وروبراه خواهم کرد
fixed
U
مقطوع
fixed
U
ماندنی
fixed geometry
U
هواپیمایی با بال ثابت
fixed costs
U
هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
fixed costs
U
هزینههای سرمایهای
fixed costs
U
هزینههای ثابت
fixed cost
U
هزینه ثابت و معین
fixed casement
U
قاب ثابت
fixed capital
U
سپرده ثابت اموال ثابت یکان
fixed capital
U
سرمایه ثابت
fixed condenser
U
خازن ثابت
fixed capacitor
U
خازن ثابت
fixed format
U
قابل ثابت
fixed fire
U
اتش نشان شده
fixed echo
U
انعکاس ثابت روی صفحه رادار
fixed bayonet
U
سرنیزهثابت
fixed ersistor
U
مقاومت ثابت
fixed factor
U
عوامل تولید ثابت
fixed factor
U
عوامل ثابت تولید
fixed field
U
میدان ثابت
fixed fire
U
اتش متمرکز
fixed davit
U
davit gantrytype : syn
fixed disk
U
دیسک ثابت
fixed davit
U
جرثقیل ثابت
fixed davit
U
قایق بالابر ثابت
fixed echo
U
اکوی ثابت
fixed bridge
U
پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
we fixed in the town
U
در شهر ماندیم
fixed wing
U
هواپیمای بال ثابت
fixed arch
U
طاقثابت
fixed base
U
پایهثابت
fixed blade
U
تیغهثابت
fixed jaw
U
اهرم ثابت
fixed platform
U
سکویثابت
fixed winglet
U
بالچهثابت
Price are fixed here .
U
دراینجا قیمتها ثابت هستند
fixed-wing
U
بال ثابت
fixed-wing
U
هواپیمای بال ثابت
fixed point
U
ممیز ثابت
carbon fixed
U
کربن ثابت
carbon fixed
U
ذغال ثابت
fixed bridge
U
پل ثابت
fixed beam
U
تیر دوسر گیردار
fixed beam
U
تیر گیردار
fixed beam
U
تیر دو سر گیردار
fixed beam
U
تیر ثابت
fixed assets
U
دارائیهای ثابت
fixed assets
U
درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
fixed assets
U
داراییهای ثابت
fixed asset
U
دارائی ثابت
fixed area
U
ناحیه ثابت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com