Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cubby-holes
U
گوشه دنج
cubby-holes
U
نهانگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cubby
U
محل کوچک ومحصور
cubby
U
محوطه مکعب
cubby-hole
U
نهانگاه
cubby-hole
U
گوشه دنج
cubby hole
U
گوشه دنج
cubby hole
U
نهانگاه
holes
U
روزنه
holes
U
سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
holes
U
1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
holes
U
مجرا
holes
U
گودال
holes
U
حفره
holes
U
نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holes
U
در لانه کردن
holes
U
سوراخ در پایان هر بخش گلف
holes
U
سوراخ
holes
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holes
U
به سوراخ انداختن گوی گلف
holes
U
فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
octahedral holes
U
حفرههای هشت وجهی
sprocket holes
U
مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
sprocket holes
U
سوراخهای چرخ دندهای
bolt-holes
U
راه فرار
bolt-holes
U
مفر
watering holes
U
میخانه
bolt-holes
U
نهانگاه خلوتگاه
bolt-holes
U
پنهانگاه
feed holes
U
سوراخهای پیشبر
code holes
U
سوراخهای رمز
black holes
U
حفره سیاه چاله سیاه
black holes
U
سیاهچاله
black holes
U
سیاه چال
black holes
U
زندان تاریک
pigeon-holes
U
کاغذدان
pigeon-holes
U
خانه
pigeon-holes
U
لانه کبوتر
He wears his socks into holes .
U
آنقدر جوابهارامی پوشد تا سوراخ شوند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com