English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 12 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bought U خریدن
bought U خریداری کردن بدست اوردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dear bought U جنس گران خریداری شده خریداری به قیمت گران
dear bought U گران تمام شده
dear bought U گران خرید
the books that you bought U کتابهایی که شما خریدید
I bought it on your recommendation. U بسفارش وتوصیه شما آنرا خریدم
Vistory was dearly bought . U پیروزی بقیمت گرانی بدست آمد ( تلفات جانی فراوان )
I bought the bicycle on impulse . U یکدفعه زد بکله ام واین دوچرخه راخریدم
I bought it on the recommendation of a friend. U طبق توصیه دوستم آنرا خریدم
A slave bought with money is more free than he who. <proverb> U بنده زر خرید آزادتر از بنده شکم است .
He bought them expensive presents, out of guilt. U او [مرد] بخاطر احساس گناهش برای آنها هدیه گران بها خرید.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com