English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
admittance ticket U بلیطورودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
admittance U هدایت فاهری
admittance U ورود دخول
admittance U پذیرش
admittance U ادمیتانس
admittance U گذرایی
complex admittance U گذرایی مختلط
cyclic admittance U گذرایی حلقهای
electrode admittance U گذرایی الکترد
input admittance U ادمیتانس اولیه
input admittance U مقدار هدایت طاهری اولیه
to refuse somebody admittance to something U پذیرش کسی را برای چیزی رد کردن
synchronous admittance U گذرایی همزمان
asynchronous admittance U گذرایی ناهمزمان
input admittance of the tube U مقدار هدایت اولیه لامپ
effective output admittance U گذرایی موثر خروجی
effective input admittance U گذرایی موثر ورودی
the ticket U کار شایسته
ticket U اگهی
ticket U بلیط منتشرکردن
ticket U بلیط دار کردن
ticket U بلیت
ticket U بلیط
ticket U برچسب برچسب زدن به
the ticket U کار صحیح
ticket U ورقه
ticket U صورت نامزدهای حزبی
meal ticket U وسیلهی امرار معاش
meal ticket U ممر درآمد
ticket collector U بلیطجمعکن
ticket control U کنترلبلیط
ticket counter U جایگاهبلیط
meal ticket U راه کار و کاسبی
outside ticket pocket U جیبکوچکبیرونی
parking ticket U جریمهبدلیلپارکغیرقانونی
split ticket <idiom> U انتخاب افراد سیاسی برای رای
ticket office U باجه بلیت فروشی
Where is the ticket office? U باجه بلیت فروشی کجاست؟
A ticket to Bath, please. لطفا یک بلیت به شهر باته.
ticket office U باجه فروش بلیت
return ticket U بلیط رفت و برگشت
meal ticket U کوپن غذا
meal ticket U بلیط غذا
walking ticket U ورقه خاتمه خدمت
season ticket U بلیط فصلی
big ticket U گران قیمت
big ticket U با ارزش
commutation ticket U بلیط با تخفیف
return ticket U بلیط دوسره
second class ticket U بلیت درجه دوم
show him your ticket U بلیط خودرا باو نشان دهید
show your ticket to him U بلیط خودراباونشان دهید
straight ticket U اخذ رای دستجمعی برای نمایندگان یک حزب
this ticket admits one U با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
trip ticket U برگه اجازه مسافرت
trip ticket U بلیط مسافرت
ticket punch U بلیت سوراخ کن
ticket office U باجه
ticket office U محل فروش بلیت
ticket of leave U سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
How long is the ticket valid? U بلیت تا کی اعتبار دارد؟
ticket collector's booth U باجهتحویلبلیط
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com