Perdic | ticket | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 46 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	ticket U	بلیط
	ticket U	ورقه
	ticket U	اگهی
	ticket U	برچسب برچسب زدن به
	ticket U	بلیط منتشرکردن
	ticket U	بلیط دار کردن
	ticket U	بلیت
	ticket U	صورت نامزدهای حزبی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	the ticket U	کار صحیح
	the ticket U	کار شایسته
	outside ticket pocket U	جیبکوچکبیرونی
	meal ticket U	وسیلهی امرار معاش
	meal ticket U	راه کار و کاسبی
	meal ticket U	ممر درآمد
	meal ticket U	کوپن غذا
	meal ticket U	بلیط غذا
	ticket collector U	بلیطجمعکن
	Where is the ticket office? U	باجه بلیت فروشی کجاست؟
	return ticket U	بلیط رفت و برگشت
	ticket office U	باجه فروش بلیت
	A ticket to Bath, please.	لطفا یک بلیت به شهر باته.
	ticket office U	باجه بلیت فروشی
	split ticket <idiom> U	انتخاب افراد سیاسی برای رای
	parking ticket U	جریمهبدلیلپارکغیرقانونی
	ticket counter U	جایگاهبلیط
	ticket control U	کنترلبلیط
	walking ticket U	ورقه خاتمه خدمت
	trip ticket U	برگه اجازه مسافرت
	season ticket U	بلیط فصلی
	return ticket U	بلیط دوسره
	admittance ticket U	بلیطورودی
	big ticket U	گران قیمت
	big ticket U	با ارزش
	commutation ticket U	بلیط با تخفیف
	second class ticket U	بلیت درجه دوم
	show him your ticket U	بلیط خودرا باو نشان دهید
	show your ticket to him U	بلیط خودراباونشان دهید
	straight ticket U	اخذ رای دستجمعی برای نمایندگان یک حزب
	this ticket admits one U	با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
	ticket of leave U	سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
	ticket office U	محل فروش بلیت
	trip ticket U	بلیط مسافرت
	ticket office U	باجه
	ticket punch U	بلیت سوراخ کن
	How long is the ticket valid? U	بلیت تا کی اعتبار دارد؟
	ticket collector's booth U	باجهتحویلبلیط

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy