Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
accumulated dividend
U
سود سهام متراکم شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accumulated
U
متراکم
accumulated
U
انباشته شده
accumulated capital
U
سرمایه متراکم
accumulated error
U
خطای انباشته
accumulated frequency
U
فراوانی تراکمی
accumulated frequency
U
فراوانی تجمعی
the interst accumulated
U
تنزیل ان روی هم رفت
accumulated depreciation
U
کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
accumulated profit
U
پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است
Dust has accumulated
[settled]
on the chairs.
روی صندلی ها خاک نشسته
dividend
U
سود
dividend
U
مقسوم
ex. dividend
سهمی که پس از پرداخت سود آن فروخته شده
dividend
U
سود سهام
dividend
U
تقسیم شده است
dividend
U
سود قابل توزیع
dividend
U
عملوندی که مقسوم در عمل تقسیم
peace dividend
U
ازبین رفتن بودجه دفاعی دراواخر سال ۱۹۸۰
to pass a dividend
U
سود کسی را درموقع خودندادن
to pass a dividend
سود سهام کسی را به او اطلاع دادن
cum dividend
U
باسود
stock dividend
U
سهام صادره بابت سود سهام
national dividend
U
سود سهام ملی
interim dividend
U
سود سهام موقتی
dividend warrant
U
چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
interim dividend
سود موقتی سهام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com