English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
a comparison between European and Japanese schools U مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Japanese U ژاپونی
Japanese U ژاپنی
japanese iris U زنبق ژاپونی
japanese andromeda U بوته همیشه سبزاسیایی
Japanese persimmon U خرمالوژاپنی
sino japanese war U جنگ چین وژاپن
European U اروپایی
European U فرنگی
indo european U هند و اروپایی
European rose U طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
european essembly U مجلس اروپا
european essembly U مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
The town has a European look. U این شهر قیافه اروپایی دارد
indo european U ارینی
European plug U پریزاروپایی
European Union [EU] U اتحادیه اروپا
european economic community U market common
european monetary agreement U موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
european committee for standardization U کمیته اروپایی استاندار
European Currency Unit U واحد پول اروپایی
European Currency Unit U سبد ارزی اروپا
western european union U اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
european monetary fund U صندوق پولی اروپا
european type plane U رنده فرنگی
western european union U لوگزامبورک هلند
western european union U ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
European Currency Units U اک
european monetary system U سیستم پولی اروپایی
An Out line of European history . U کلیات تاریخ اروپ؟
comparison U برابری
comparison U تطبیق سنجش
comparison U تشبیه
comparison U همسنجی
comparison U تطبیق
comparison U یکی از این دو از دیگری سریع تر است
comparison U روش مقایسه
comparison U مقایسه
by comparison U وقتی مقایسه می شوند
without comparison U بی مانند بی نظیر
in comparison with U در قبال
e f t a (european free trade association U اتریش
The rise in prices in the European markets. U ترقی قیمتها دربازارهای اروپا
e c s c (european coal & steel commissio U فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
e c s c (european coal & steel commissio U سازمان متشکل ازنمایندگان بلژیک
e c s c (european coal & steel commissio U جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا
organization for european economic coopr U سازمان همکاری اقتصادی اروپا
e f t a (european free trade association U اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
european unclear a energy agency U اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
e f t a (european free trade association U پرتقال دانمارک
e f t a (european free trade association U سوئد
e f t a (european free trade association U سویس نروژ
e f t a (european free trade association U فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
european academic research network U شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
european atomic energy community U جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
european community competition rules U مقررات رقابت در جامعه اروپا
european free trade association U A .T.F.E
e c s c (european coal & steel commissio U لوکزامبورگ و هلندکه وفیفه اش نظارت برتولید و فروش ذغالسنگ وفولاد است
schools U مدرسه
schools U گروه
schools U دسته ماهی
schools U گروه پرندگان
schools U تربیب کردن
schools U بمدرسه فرستادن درس دادن
schools U مکتب نحله
schools U دانشکده
schools U مرکز اموزش نظامی
in the schools U مشغول دادن امتحانات دانشگاه
schools U تربیت اسب
schools U رام کردن وعادت دادن
schools U تادیب یا تربیت کردن
schools U جماعت
schools U جماعت همفکر
schools U دسته
schools U اموزشگاه
schools U مکتب
schools U مکتب دبستان
schools U دبیرستان
schools U پیروان یک مکتب اموزشگاه
schools U مکتب علمی یافلسفی
schools U تدریس درمدرسه
schools U تحصیل در مدرسه
That's a poor comparison. U این مقایسه ای نا مناسب است.
to bear comparison with U قابل مقایسه بودن با
to stand comparison with U قابل مقایسه بودن با
it is a play in comparison U این پیش ان هیچ است
logical comparison U مقایسه منطقی
in comparison to [compared with] U در قبال [در مقابل]
frequency comparison U مقایسه فرکانس
comparison operator U عملگر مقایسه
degress of comparison U سنجش
degress of comparison U درجات سه گانه
comparison test U ازمایش مقایسهای
comparison operator U عملگرمقایسهای
comparison stimulus U محرک مقایسهای
eastern european mutual assisstance trea U پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
night schools U اموزشگاه شبانه
nursery schools U مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
trade schools U مدرسه حرفهای
Sunday Schools U مدرسهی یکشنبه
public schools U مدارس عمومی
private schools U مدرسه ملی
boarding schools U اموزشگاه شبانه روزی
grammar schools U مدرسه ابتدایی
private schools U اموزشگاه خصوصی
public schools U مدارس دولتی
summer schools U مدرسه تابستانی
summer schools U کلاس تابستانی
prep schools U دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
comprehensive schools U اموزشگاه جامع
reformatory schools U دارالتادیب
high schools U دبیرستان
one of the sunni schools U Imam after jurisprudencenamed the Hanbalof ibn Ahmad حنبلی
high schools U مدرسه متوسطه دبیرستان
secondary schools U دبیرستان
junior schools U دوره اول دبیرستان
preparatory schools U اموزشگاه امادگی
middle schools U دبیرستان
reformatory schools U کانون اصلاح وتربیت مدارس تهذیب مجرمین جوان
finishing schools U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
nursery schools U کودکستان
day schools U مدرسهای که فقط در روز کلاس دارد
day schools U مدرسهی روزانه
infant schools U کودکستان
primary schools U دبستان
schools of economics U مکتبهای اقتصادی
elementary schools U دبستان
The comparison is misleading [flawed] . U مقایسه گمراه کننده [ ناقص ] است.
A comparison of theory and practice. U مقایسه ای از نظری و عمل.
document comparison utility U برنامه کمکی مقایسه مدارک
a comparison of the brain to a computer U مقایسه ای از مغز با کامپیوتر
schools of economic thought U مکاتب اندیشههای اقتصادی
There is just no comparison between canned vegetables and fresh ones. U سبزیجات کنسرو شده و سبزیجات تازه اصلا قابل مقایسه نیستند.
On comparison, the Mercedes was the more reliable of the two cars. U هنگام مقایسه دو خودرو، بنز قابل اطمینان تر بود.
Comparison with other countries is extremely interesting. U مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
a comparison of men's salaries with those of women U مقایسه حقوق مردان با زنان
Today's weather is mild by comparison. U در مقایسه هوای امروز ملایم است.
a comparison of the tax systems in Italy and Spain U مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
By [In] comparison with the French, the British eat far less fish. U در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
He's a good director but he doesn't bear [stand] comparison with Hitchcock. U او [مرد ] کارگردان خوبی است اما او [مرد] قابل مقایسه با هیچکاک نیست.
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow. U این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
european cup winner cup U جام برندگان جام اروپا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com