English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 17 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
To get a shave. U اصلاح کردن ( ریش تراشیدن )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shave U تراشیدن
shave U رنده کردن
shave U ریش تراشی
shave U تراش
he had a close shave of it U مفت جست
shave down U کوتاه کردن موی سر پیش ازمسابقه شنا جهت کاستن مقاومت در مقابل اب
spoke shave U رنده مشتی
spoke shave U رنده مشته رنده کبوتری رنده کبوتری
after-shave U وابسته به پس از ریشتراشی
after-shave ادوکلن یا چیز دیگری که پس از اصلاح به صورت زده میشود.
To shave a piece of wood. U قطعه چوبی راتراشیدن
To shave ones beard . U ریش خود رازدن
I had a close shave . U خطر ؟ زبغل گوشم پرید
close call/shave <idiom> U خطراز بیخ گوشش گذشت
I'd like a shave. میخواهم ریشم را بزنم.
I'd like a shave. میخواهم صورتم را اصلاح کنم.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com