Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
As firm as a rock .
U
به محکمی آهن ( سنگ )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
firm
U
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
firm
U
بنگاه
firm
U
استوار کردن
firm
U
راسخ سفت کردن
firm
U
پابرجا
firm
U
شرکت
firm
U
تجارتخانه
firm
U
کارخانه موسسه بازرگانی
firm
U
استوار محکم
firm
U
ثابت
commercial firm
U
شرکت تجارتی
competitive firm
U
بنگاه رقابتی
dominant firm
U
واحد تجارتی مسلط
firm clay
U
خاک رس مرطوب
commercial firm
U
تجارتخانه
firm offer
U
پیشنهاد ثابت
A firm voice .
U
صدای محکم
two input firm
U
بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
nonprofit firm
U
بنگاه غیر انتفاعی
nonprofit firm
U
موسسه غیر انتفاعی
representative firm
U
بنگاه تولیدی نمونه
to break a firm
U
ورشکست شدن یک شرکت
firm offer
U
پیشنهاد قطعی
Firm muscles ( flesh ) .
U
عضلات (گوشت ) محکم
head of business firm
U
رئیس تجارتخانه
To walk with firm steps .
U
با قدمهای محکم راه رفتن
You must not relent on this point . You must stand firm.
U
مبادا سر این موضوع شل بیائی
Tie a rope in a firm knot .
U
طناب را گره محکمی زدن
A steadfast(firm, staunch) friend.
U
دوست پر وپا قرص
To stand firm. To stick to ones gun.
U
سفت وسخت ایستادن
She shook my hand with a firm clasp .
U
با من دست محکمی داد
You must stick to your guns . You must take a firm stand in this matter.
U
پای این کار باید محکم بایستی
We are firm believers that party politics has no place in foreign policy.
U
ما کاملا متقاعد هستیم که سیاست حزب جایی در سیاست خارجی ندارد .
rock
U
تخته سنگ یا صخره
rock
U
سنگ
rock
U
جنباندن نوسان کردن
rock
U
جنبیدن
the rock
U
جبل الطارق
rock-like
U
صخرهمانند
rock
U
تکان نوسانی دادن
rock
U
جنبش
rock
U
تکان
rock
U
صخره
rock
U
حرکت دورانی بال به دور بدنه
rock
U
جنباندن
rock
U
تکان دادن
rock
U
خاره
rock
U
سنگ خاره صخره
rock wash
U
پوشش سنگی
rock wool
U
پشم کوهی
rock work
U
خاره یا صخره مصنوعی
rock work
U
کوه مصنوعی
rock hewn
U
از کوه کنده شده
rock flour
U
سنگارد
rock work
U
دیوار کوه نما
rock toe
U
سنگچین پایاب
rock sucker
U
مارماهی دریایی
rock flour
U
ارده سنگ
rock scorpion
U
کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
rock goat
U
بزکوهی
rock pitons
U
انواع میخهای سنگ نوردی
rock goat
U
مرال
rock pigeon
U
کبوتر کوهی
rock oil
U
نفت
to rock the boat
<idiom>
U
گرد و خاک به پا کردن
[اصطلاح مجازی]
to rock to sleep
U
جنباندن
volcanic rock
U
سنگ خروجی
It is as hard as rock.
U
مثل سنگ سفت است
rock-hard
U
بینهایتسخت
rock-climbing
U
صخرهنوردی
rock-climber
U
صخرهنورد
rock pool
U
استخرکوچک
rock music
U
موسیقیRock
rock step
U
پایهصخرهای
impervious rock
U
تختهسنگغیرقابلنفوذ
rock the boat
<idiom>
U
واژگون کردن
vitreous rock
U
سنگ شیشه نما
under szturated rock
U
سنگ زیر اشباع
rock basin
U
حوضهرودصخراهای
to stumble against a rock
U
گیرکردن به سنگ یاخوردن به سنگ
as steady as a rock
<idiom>
U
مثل کوه
[استوار و ثابت]
to rock to sleep
U
خواب کردن
To stand like rock .
U
مانند کوه ایستادن
rock-bottom
U
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
cap rock
U
پوش سنگ
crystalline rock
U
سنگ بلوری
detrital rock
U
سنگ اواری
rock cork
U
پنبه کوهی
eruptive rock
U
سنگ خروجی
eruptive rock
U
سنگ بیرون ریخته
fall of rock
U
ریزش سنگ
rock rubble
U
ریزش سنگ
hand placed rock
U
سنگفرش فکافته
rock flint
U
سنگ اتشزنه سیاه
igneous rock
U
سنگ اذرین
broken rock
U
صخره
bituminous rock
U
سنگ قیری
rock'n'roll
U
رقص راک اندرول
rock bottom
U
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock'n'roll
U
رقص بحنبان وبچرخان
rock and roll
U
رقص راک اندرول
rock and roll
U
رقص بحنبان وبچرخان
rock salt
U
نمک سنگی
rock garden
U
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock gardens
U
باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
almond rock
U
گزبادامی
bed rock
U
سنگ کف
bed rock
U
سنگ مادر
igneous rock
U
سنگ خروجی
rock candy
U
نبات
rock bound
U
دشوار
rock brake
U
بسفایج معمولی
rock fever
U
حصبه جبل الطارق
rock candy
U
تبرزد
rock crystal
U
سنگ بلور
rock dove
U
کبوتر کوهی
rock drill
مته سنگ شکن
rock dyke
U
سنگریز
rock fill
U
سنگریز
rock erosion
U
از بین رفتن سنگ در اثرخراش
rock bound
U
دیریاب
phosphate rock
U
سنگ فسفات
rock bound
U
سنگ بست
rock bound
U
محاط بصخره
igneous rock
U
سنگ اذرین سنگ اتشفشانی
layer of rock
U
لایه سنگی
rock bound
U
خاره بست
rock facing
U
سنگریز حفافتی
layer of rock
U
طبقه سنگی
mantle rock
U
سنگپوش
to hit rock bottom
U
از نظر روحی خرد شدن
rock fill dam
U
سد سنگی
to make the party rock
U
جشن را گرم کردن
zone of rock fracture
U
ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
bed rock ledge
U
لایه سنگی کف بستر
rock fill dam
U
سد سنگریز
sluiced rock fill
U
سنگریز ابپاشی شده با فشار
natural rock asphalt
U
سنگ قیر
zone of rock flowage
U
منطقه سنگهای روان
rock-bottom price
U
کمترین قیمت
A big rock rolled down the mountain.
U
سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com