English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gigaflop U یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
mflops U یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
gigahertz U فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه
megaflop U یک میلیون عملیات ممیزشناور در ثانیه مگافلاپ
flopping U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flop U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops U اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
m U مگابیت در ثانیه . تعداد میلیون بیتهای ارسالی در ثانیه
milliard U هزار میلیون
kilomegacycle U هزار میلیون چرخه
billionth U یک تقسیم بر هزار میلیون
gigabyte U یک هزار میلیون بابت
g U در معنای یک هزار میلیون
billionths U یک تقسیم بر هزار میلیون
million instructions per second U میلیون دستورالعمل در ثانیه
modes U عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode U عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mhz U یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
mhz U اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
kilohertz U هزار سیکل در یک ثانیه
kilobaud U هزار بیت در ثانیه
kilos U فرکانس هزار سیکل در ثانیه
kilo U فرکانس هزار سیکل در ثانیه
kilos U هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
kilo U هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
terabyte U یک هزار گیگا بایت یا یک میلیون مگا بایت داده
floating U عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری
mflops U اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
g flops U یک بیلیون عملیات ممیز شناوردر یک ثانیه
floating U UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد
mantissa U رقم اعشاری لگاریتم معمولی افزایش عدد اعشاری
noisy mode U سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
storage U فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
t U درمعنای ^ , یک میلیون میلیون
fractional T U روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
decimal file system U سیستم انبارداری اعشاری سیستم شمارش اقلام اعشاری
cycle per second U سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
Loo sanpra U [منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
fibre distributed data interface II U استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
milfoil U بومادران هزار برگ هزار برگ
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
mega U میلیون
millions U میلیون
million U میلیون
m U یک میلیون
crore U ده میلیون
megacycle U یک میلیون دور
megacycle U میلیون چرخه
To scuffle through a job. U سر به میلیون می زند
megabit U میلیون ذره
megabyte U میلیون بایت
megawatts U یک میلیون وات
megawatt U یک میلیون وات
megabit U میلیون بیت
megahertz U میلیون هرتز
octillion U توان هشتم میلیون
mips U یک میلیون دستورالعمل درثانیه
mb U یک میلیون بایت egaByte
megacycle U یک میلیون دوردر دقیقه
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
parts per million [ppm] U بخش در میلیون [فیزیک] [شیمی]
f U معدل یک هزارم یک میلینیوم میلیون
PB U یک quadrilloion بایت چهار میلیون
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
m U علامت اختصاری مگا به معنای یک میلیون
megaton U جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
megatons U جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
mantissa U اعشاری
denary U ده ده اعشاری)
decimals U اعشاری
decimal U اعشاری
I wI'll give him credit for a mI'llion tomans . He is good for a mI'llion tomans . U پیش من تا یک میلیون تومان محل ( اعتبار) دارد
repeating decimal U اعشاری مکرر
decimal point U ممیز اعشاری
decimal points U ممیز اعشاری
common logarithm U لگاریتم اعشاری
decimal digit U رقم اعشاری
decimal fraction U کسر اعشاری
decimal function U کسر اعشاری
decimal balance U ترازوی اعشاری
decimal number U عدد اعشاری
A million is 1 with 6 zeros [noughts] after it. U یک میلیون عدد یک با شیش تا صفر پشتش است. [ریاضی]
There are ine milion book (volumes)in this library. U دراین کتابخانه یک میلیون جلد کتاب وجود دارد
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
recurring decimal U اعشاری مکرر [ریاضی]
decimalist U طرفدارسلسله اعشاری درپول
packed decimal U عدد اعشاری فشرده
decimal tab U جدول بندی اعشاری
decimal number system U سیستم اعداد اعشاری
fractional U مانیتن یک عدد اعشاری
decimals U رقم دهدهی اعشاری
zone decimal U دسته بندی اعشاری
decimal U رقم دهدهی اعشاری
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
per mill U در هر هزار
per mill U در هزار
thousandths U یک هزار
one thousand U یک هزار
ten thousand U ده هزار
thousandth U یک هزار
million U هزار در هزار
per mil U در هزار
labyrinthine fret U هزار تو
thousands U هزار
milleped U هزار پا
milliped U هزار پا
millions U هزار در هزار
multiped U هزار پا
myriads U ده هزار
myriad U ده هزار
thousand U هزار
mil U هزار
characteristic U مقدار نمای یک عدد اعشاری
characteristically U مقدار نمای یک عدد اعشاری
fractions U bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
actual decimal point U نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
fraction U bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
biased U ارزش توان در یک عدد اعشاری
point U ممیز [در کسر اعشاری] [ریاضی]
proper decimal fraction U کسر اعشاری صحیح [ریاضی]
decimal U سه طرح درست پس از نقط ه اعشاری
terminating decimal U کسر اعشاری صحیح [ریاضی]
decimals U سه طرح درست پس از نقط ه اعشاری
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
myriapoda U هزار پایان
tonne U هزار کیلوگرم
tonnes U هزار کیلوگرم
myriagram U ده هزار گرم
polypody U هزار پایی
kilogram U هزار گرم
thou U یک هزار دلار
kilogrammes U هزار گرم
kilograms U هزار گرم
several thousands U چندین هزار
kilocycle U هزار چرخه
bimillenary U دو هزار ساله
chiliad U هزار عدد
kilometres U هزار متر
kilometre U هزار متر
myriametre U ده هزار متر
chiliad U هزار ساله
spline U هزار خار
kilometers U هزار متر
thousand and one U هزار ویک
myriameter U ده هزار متر
myrialitre U ده هزار لیتر
millepore U هزار سوراخ
kilos U در معنای یک هزار
kilo U هزار گرم
grand U هزار دلار
kilo U در معنای یک هزار
grander U هزار دلار
grandest U هزار دلار
diplopodous U دارای هزار پا
millennium U هزار سال
kilos U معادل هزار
kilos U هزار گرم
millenniums U هزار سال
millennia U هزار سال
kilo U معادل هزار
floating U عمل ریاضی روی عدد اعشاری
supernovas U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernova U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovae U ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
metric ton U تن متریک یا تن هزار کیلویی
omasum U هزار لاخئذقث خق ذثق
kips U هزار دستورالعمل درثانیه
millenium U دوره هزار ساله
gigacycle U هزار میلیارد چرخه
kilo U هزار بیت داده
yarrow U بومادران هزار برگ
two thousand tonner U کشتی دو هزار تنی
hectares U ده هزار متر مربع
kilos U هزار بیت داده
k U نشانه بیان یک هزار
Kbit U معادل هزار بایت
To take ones leave . U هزار تومان کم آورده ام
millennial U جشن هزار ساله
hectare U ده هزار متر مربع
fixed point notation = U قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
floating U عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
ebcdic U کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته
normalization U تابع نرمالساز عدد اعشاری که ارقام زیادی
characteristic U مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
characteristically U مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
millenial U وابسته به دوره هزار ساله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com