Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
baom joomok
U
یک مفصل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
double jointed
U
دارای مفصل کاذب
double-jointed
U
دارای مفصل کاذب
socket
مفصل
sockets
U
مفصل
sleeve
U
موف مفصل
sleeves
U
موف مفصل
joint
U
مفصل پیوندگاه
joint
U
مفصل
joint
U
مفصل اتصال ضربهای
articulate
U
مفصل دارکردن
articulates
U
مفصل دارکردن
articulating
U
مفصل دارکردن
fulsome
U
مفصل
hip
U
مفصل ران
hips
U
مفصل ران
splice
U
مفصل بافته
spliced
U
مفصل بافته
splices
U
مفصل بافته
splicing
U
مفصل بافته
pivot
U
مفصل
pivoted
U
مفصل
pivots
U
مفصل
inarticulate
U
بی مفصل
coupling
U
مفصل
copula
U
مفصل
copulas
U
مفصل
articulation
U
مفصل بندی
articulation
U
مفصل
articulation
U
مفصل لولا
arthritis
U
اماس مفصل
arthritis
U
التهاب مفصل
garnet
U
حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
garnets
U
حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
juncture
U
پیوستگی مفصل
juncture
U
مفصل
spacious
U
مفصل
hinge
U
مفصل
hinges
U
مفصل
voluminous
U
مفصل
arthritic
U
مربوط به ورم و اماس مفصل
arthritic
U
مبتلا به اماس مفصل
luncheon
U
غذای مفصل
luncheons
U
غذای مفصل
high tea
U
عصرانه مفصل
kettle drum
U
دمامه عصرانه مفصل
kettledrum
U
دمامه عصرانه مفصل
kettledrums
U
دمامه عصرانه مفصل
naker
U
دمامه عصرانه مفصل
detail
U
شرح مفصل یکان بقیه یکان
detailing
U
شرح مفصل یکان بقیه یکان
amplified
U
بزرگ کردن مفصل کردن
amplified
U
مفصل گفتن یانوشتن
amplifies
U
بزرگ کردن مفصل کردن
amplifies
U
مفصل گفتن یانوشتن
amplify
U
بزرگ کردن مفصل کردن
amplify
U
مفصل گفتن یانوشتن
amplifying
U
بزرگ کردن مفصل کردن
amplifying
U
مفصل گفتن یانوشتن
clip
U
مفصل کابل
clipped
U
مفصل کابل
clippings
U
مفصل کابل
clips
U
مفصل کابل
palaver
U
گفتگوی مفصل
Hinduism
U
مفصل
swivel
U
مفصل گردنده
swivel
U
مفصل گردان
swivelled
U
مفصل گردنده
swivelled
U
مفصل گردان
swivels
U
مفصل گردنده
swivels
U
مفصل گردان
pigtail
U
مفصل دم خوکی
pigtails
U
مفصل دم خوکی
copious
U
مفصل
facet
U
بند مفصل
facets
U
بند مفصل
ample
U
فراوان مفصل
abarticulation
U
مفصل متحرک
acondylose
U
بدون بند یا مفصل
acondylous
U
بدون بند یا مفصل
anarthrous
U
بی مفصل
ankylosis
U
جمود مفصل
arthrology
U
مفصل شناسی
arthropathy
U
ناخوشی بند یا مفصل
arthropod
U
جانور مفصل دار
arthropoda
U
جانوران مفصل دار
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
ball and socket joint
مفصل ساچمه ای
cable joint
U
مفصل اتصال کابل
cable jointing sleeve
U
مفصل انشعاب کابل
choke flange joint
U
مفصل چوکی ال شکل
choke joint
U
مفصل چوکی
clamping sleeve
U
مفصل مهار کننده
commissure
U
مفصل
dactylus
U
بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
detail part
U
قسمت مفصل
diarthrosis
U
مفصل متحرک
diffusively
U
بطور منتشر و یا مفصل
dimerous
U
دارای مفصل دوبخشی
disjoint
U
از مفصل دراوردن
disjoint
U
در رفتن از مفصل درامدن
Other Matches
glenoid fossa or cavity
U
گودی مفصل کاسه مفصل
fine drawn
U
مفصل
linkage point
U
مفصل
inventorial
U
مفصل
jointless
U
بی مفصل
gimmal
U
مفصل لولا
ginglymus
U
مفصل لولایی
synosteology
U
مفصل شناسی
toggle joint
U
مفصل زانویی
trunnion
U
مفصل افقی
universal joint
U
مفصل چرخنده
in great detail
U
با جزئیات مفصل
swivel joint
U
مفصل گردان
steering swivel
U
مفصل فرمان
scape
U
مفصل اصلی
glene
U
کاسه مفصل
hinge joint
U
مفصل لولایی
hip joint
U
مفصل ران
knee joint
U
مفصل زانو
largo
U
اهسته و مفصل
synarthrosis
U
مفصل بی حرکت
multiple cable joint
U
مفصل انشعاب
hitsu shiubi
U
مفصل انگشت وسط
luxation
U
در رفتگی مفصل استخوان
In ditail . Diffusively .
U
بطور مفصل ( مفصلا")
thurl
U
مفصل خاصره گوسفند
joint resistance
U
مقدار مقاومت مفصل
gabfest
U
محاوره طولانی و مفصل
enarthrosis
U
مفصل کام و زبانهای
internode
U
قسمت میان دو بندیا مفصل
hip joint
U
مفصل استخوان خاصره وران
rabbet joint
U
بست یا مفصل کنش کاوی
to give a long recital of something
U
دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
submission hold
U
کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
monographist
U
نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
to talk something over with somebody
U
با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
programming specification
U
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
To explain something in detail .
U
چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
to detail something
U
چیزی را مفصل
[با همه جزییات]
شرح دادن
I'll speak at length on this subject.
U
دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
gomphosis
U
اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
sallenders
U
جوشهای خشک در زیر مفصل خرگوشی پای عقب اسب
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog .
U
مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
recital
[of something]
U
شرح کامل محتویات
[شرح مفصل ]
چیزی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com