Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
One point for you.
U
یک درجه امتیاز
[ بازی]
برای تو.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
point
U
درجه امتیاز بازی
Other Matches
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime
U
وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicap
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps
U
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point
U
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
U
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation
U
درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
brevet
U
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
master at arms
U
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
pre-eminence
U
امتیاز
scoreline
U
خط امتیاز
advantage
U
امتیاز
scorelines
U
خط امتیاز
charters
U
امتیاز
lease
U
امتیاز
leases
U
امتیاز
charter
U
امتیاز
prerogatives
U
امتیاز
credit
U
امتیاز
credited
U
امتیاز
crediting
U
امتیاز
credits
U
امتیاز
plus
U
امتیاز
prerogative
U
امتیاز
concession
U
امتیاز
priviege
U
امتیاز
chartering
U
امتیاز
chartered
U
امتیاز
concessions
U
امتیاز
ad
U
امتیاز
ads
U
امتیاز
point
U
امتیاز
royalty
U
حق امتیاز
pas
U
امتیاز
runs
U
یک امتیاز
run
U
یک امتیاز
privilege
U
امتیاز
scoreless
U
بی امتیاز
royalties
U
حق امتیاز
licenses
U
امتیاز
game bird
U
یک امتیاز
distinction
U
امتیاز
distinctions
U
امتیاز
upper hand
U
امتیاز
pre eminence
U
امتیاز
rectum
U
امتیاز
rectums
U
امتیاز
prominency
U
امتیاز
exclusiveness
U
امتیاز
licence
U
امتیاز
licences
U
امتیاز
franc
U
امتیاز
act of grace
U
امتیاز
prominence
U
امتیاز
franchises
U
امتیاز
scores
U
امتیاز
francs
U
امتیاز
franchise
U
امتیاز
score
U
امتیاز
scored
U
امتیاز
double figures
U
امتیاز دو رقمی
privileged
U
دارای امتیاز
game point
U
امتیاز پایانی
worst
U
امتیاز اوردن
worst-
U
امتیاز اوردن
foot score line
خط امتیاز انتهایی
precedency
U
امتیاز سابقه
chalk up
U
کسب امتیاز
ace
U
امتیاز سرویس
aces
U
امتیاز سرویس
differentia
U
وجه امتیاز
decisions
U
برنده با امتیاز
decision
U
برنده با امتیاز
grantee
U
صاحب امتیاز
privileged
U
امتیاز دار
go-ahead
U
امتیاز برتر
set point
U
اخرین امتیاز
love
U
امتیاز صفر
awarding of points
U
امتیاز دادن
match point
U
اخرین امتیاز
field privilege
U
امتیاز فیلد
match points
U
اخرین امتیاز
loves
U
امتیاز صفر
loved
U
امتیاز صفر
precedence
U
امتیاز سابقه
preferential
U
امتیاز دهنده
scoreless
U
بدون امتیاز
convert
U
امتیاز گرفتن
converted
U
امتیاز گرفتن
converting
U
امتیاز گرفتن
converts
U
امتیاز گرفتن
score sheet
U
برگ امتیاز
odd
U
امتیاز دادن
odder
U
امتیاز دادن
oddest
U
امتیاز دادن
win on points
U
پیروزی با امتیاز
perfect score
U
امتیاز کامل
prerogatives
U
حق یا امتیاز ویژه
patented
U
امتیاز نامه
patenting
U
امتیاز نامه
insurance
U
امتیاز مطمئن
patents
U
امتیاز نامه
concessionary agreement
U
امتیاز نامه
maritime lien
U
امتیاز دریایی
magna cum laude
U
با امتیاز زیاد
law of advantage
U
قانون امتیاز
licence owner
U
صاحب امتیاز
concession deed
U
امتیاز نامه
concessioner
U
صاحب امتیاز
prerogative
U
حق یا امتیاز ویژه
loss on points
U
باخت با امتیاز
outpoint
U
برنده با امتیاز
concessionaire
U
صاحب امتیاز
headstart
U
امتیاز در شروع
concessionary
U
صاحب امتیاز
patent
U
امتیاز نامه
bowling average
U
معدل امتیاز بازیگربولینگ
duck
U
اخراج توپزن بی امتیاز
down
U
عقب افتادن در امتیاز
thirties
U
دومین امتیاز گیم
deciding
U
امتیاز سرنوشت ساز
franchises
U
ازادی حق انتخاب امتیاز
brassage
U
حق امتیاز سکه زدن
home court advantage
U
امتیاز بازی در خانه
counting
U
تعداد امتیاز توپزن
software license
U
امتیاز نرم افزار
ice
U
امتیاز سرنوشت ساز
privilege
U
امتیاز مخصوصی اعطاکردن
counts
U
تعداد امتیاز توپزن
patent
U
دارای حق امتیاز امتیازی
ducked
U
اخراج توپزن بی امتیاز
patents
U
دارای حق امتیاز امتیازی
draw first blood
U
کسب نخستین امتیاز
set point
U
اخرین امتیاز بازی
break one's duck
U
کسب نخستین امتیاز
ahead
U
دارای امتیاز بیشتر
count
U
تعداد امتیاز توپزن
patenting
U
دارای حق امتیاز امتیازی
scoring key
U
[کلید امتیاز دهی]
licensees
U
صاحب جواز یا امتیاز
licensee
U
صاحب جواز یا امتیاز
bowled for a duck
U
باختن بازیگر بی امتیاز
service ace
U
امتیاز سرویس تنیس
ducks
U
اخراج توپزن بی امتیاز
home whistle
U
امتیاز واقعی یا فرضی
indult
U
اجازه نامه امتیاز
wining by deukjoom
U
برد تکواندو با امتیاز
double bogey
U
دوبار کسب امتیاز
equaliser
U
امتیاز مساوی کننده
patented
U
دارای حق امتیاز امتیازی
decisions
U
برنده کشتی با امتیاز
handicap
U
امتیاز دادن اشکال
monopolizes
U
امتیاز انحصاری گرفتن
handicaps
U
امتیاز دادن اشکال
franchise
U
ازادی حق انتخاب امتیاز
monopolizing
U
امتیاز انحصاری گرفتن
oddsmaker
U
تعیین کننده امتیاز
counted
U
تعداد امتیاز توپزن
decision
U
برنده کشتی با امتیاز
prerogative
U
امتیاز مخصوص حق ارثی
monopolized
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize
U
امتیاز انحصاری گرفتن
in the hole
<idiom>
U
امتیاز پایین صفر
point spread
U
امتیاز قابل انتظار
circuit clout
U
یک امتیاز با دویدن به پایگاه
duckings
U
اخراج توپزن بی امتیاز
monopolised
U
امتیاز انحصاری گرفتن
burns
U
امتیاز گرفتن از حریف
burn
U
امتیاز گرفتن از حریف
To keep the score.
U
حساب امتیاز رانگاهداشتن
monopolises
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolising
U
امتیاز انحصاری گرفتن
tallied
U
کسب یا ثبت امتیاز
perfect game
U
باحداکثر 003 امتیاز
prerogatives
U
امتیاز مخصوص حق ارثی
high run
U
حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
privileged
U
دارای امتیاز یا حق ویژه
tallying
U
کسب یا ثبت امتیاز
tally
U
کسب یا ثبت امتیاز
fifteen
U
نخستین امتیاز گیم
thirty
U
دومین امتیاز گیم
tallies
U
کسب یا ثبت امتیاز
To score points.
U
امتیاز آوردن ( ورزش )
royal prerogative
U
حق امتیاز ویژه پادشاه
read write privilege
U
امتیاز خواندن- نوشتن
To gain an advantage.
U
کسب امتیاز کردن
turkeys
U
3 امتیاز کامل استرایک پی درپی
lincense
U
اجازه یا پروانه یا امتیاز دادن به
flagman
U
داور مخصوص تشخیص امتیاز
major suit
U
دست عالی وپر امتیاز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com