Perdic | یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	emboly U	یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	balalaikas U	یکنوع رقص
	balalaika U	یکنوع رقص
	baccarat U	یکنوع بازی ورق
	davenport U	یکنوع میزتحریر فریف
	hogfish U	یکنوع عقرب ماهی
	boldface U	یکنوع حرف درشت
	chutney U	یکنوع چاشنی غذا
	boxcar U	یکنوع واگن باری
	pignut U	یکنوع بادام زمینی
	baccara U	یکنوع بازی ورق
	gasket U	یکنوع کلاه کاسک
	balas U	یکنوع یاقوت سرخ
	gaskets U	یکنوع کلاه کاسک
	lute U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	lutes U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	writes U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	write U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	fog oil U	روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
	fer de lance U	یکنوع مار سمی یاافعی
	reed organ U	یکنوع الت موسیقی بادی
	bingo U	یکنوع بازی شبیه لوتو
	baboons U	یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
	baboon U	یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
	balmoral U	یکنوع نیم تنه پشمی
	balmoral U	یکنوع چکمه یا پوتین بندی
	cithara U	یکنوع الت موسیقی قدیمی
	napalming U	یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
	napalms U	یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
	napalmed U	یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
	napalm U	یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
	balmoral U	یکنوع کلاه نوک تیز
	typefaces U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	typeface U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	brownie U	یکنوع نان شیرینی میوه دار
	brownies U	یکنوع نان شیرینی میوه دار
	thaler U	یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
	bireme U	یکنوع قایق کوچک قدیمی دوپارویی
	homosporous U	دارای یکنوع هاگ غیر جنسی
	bazookas U	یکنوع سلاح قابل حمل بازوکا
	bazooka U	یکنوع سلاح قابل حمل بازوکا
	electric eel U	یکنوع ماهی بزرگ شبیه مارماهی
	graphics U	کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
	bongos U	یکنوع طبل دوطرفه که بادست نواخته میشود
	kevel U	چوب یکنوع تیشه برای سنگ تراشی
	balalaikas U	بالالایکا یکنوع الت موسیقی شبیه گیتار
	balalaika U	بالالایکا یکنوع الت موسیقی شبیه گیتار
	beanie U	یکنوع عرقچین کوچک که محصلین برسر می گذارند
	bongo U	یکنوع طبل دوطرفه که بادست نواخته میشود
	surgery U	جراحی
	surgeries U	جراحی
	balbriggan U	یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
	barong U	یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
	plastic surgery U	جراحی پلاستیک
	surgery U	عمل جراحی
	surgery U	اتاق جراحی
	aciurgy U	عمل جراحی
	bougie U	میل جراحی
	the knife U	چاقوی جراحی
	hysterotomy U	جراحی رحم
	forceps U	انبر جراحی
	postoperative U	پس از عمل جراحی
	orthopedics U	جراحی استخوان
	operation U	عمل جراحی
	canula U	لوله جراحی
	neurosurgery U	جراحی اعصاب
	psychosurgery U	جراحی روانی
	raspatory U	سوهان جراحی
	surgeries U	عمل جراحی
	surgeries U	اتاق جراحی
	surgical operation U	عمل جراحی
	the knife U	الت جراحی
	surgical instruments U	الات جراحی
	surgically U	از لحاظ جراحی
	surgical U	وابسته به جراحی
	surgical U	عمل جراحی
	surgical U	مربوط به جراحی
	A surgical operation . U	عمل جراحی
	scalpel U	چاقوی کوچک جراحی
	gouging U	اسکنه جراحی بزورستانی
	gouged U	اسکنه جراحی بزورستانی
	gouge U	اسکنه جراحی بزورستانی
	abaptistum U	اره جراحی مغز
	gouges U	اسکنه جراحی بزورستانی
	abaptiston U	اره جراحی مغز
	ablator U	الت بریدن در جراحی
	surgeon's knot U	گره بخیه جراحی
	bistoury U	چاقوی کوچک جراحی
	rhinoplasty U	جراحی پیوندی بینی
	operated U	عمل جراحی کردن
	operates U	عمل جراحی کردن
	operate U	عمل جراحی کردن
	operating theatre U	نمایشگاه عمل جراحی
	catheter U	میل جراحی بول
	inoperable U	غیر قابل جراحی
	scalpels U	باچاقوی جراحی بریدن
	plastic surgery U	جراحی ترمیمی و زیبایی
	forceps U	انبر جراحی انبرک
	operating theatres U	نمایشگاه عمل جراحی
	scalpel U	باچاقوی جراحی بریدن
	scalpels U	چاقوی کوچک جراحی
	flukes U	یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
	fluke U	یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
	bock U	یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
	addax U	یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
	thoracotomy U	عمل جراحی شکافتن جدارسینه
	scrubbed U	ضد عفونی برای عمل جراحی
	surgical U	مربوط به امور پزشکی جراحی
	probang U	میله گلو پاک کن جراحی
	swabs U	سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
	swab U	سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
	scrub U	ضد عفونی برای عمل جراحی
	scrubbing U	ضد عفونی برای عمل جراحی
	scrubs U	ضد عفونی برای عمل جراحی
	interne U	یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
	registering U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	registers U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	register U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	osteoplastic U	وابسته به روش جراحی ترمیمی استخوان
	tonsillectomy U	در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
	pneumectomy U	عمل جراحی وبرداشتن نسج ریه
	face lifting U	جراحی و از بین بردن چین وچرک صورت
	hysterectomize U	بوسیله عمل جراحی زهدان رادر اوردن
	psychosurgery U	جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
	embolectomy U	عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
	delete U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deleted U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deletes U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deleting U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	vasectomies U	عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
	vasectomy U	عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
	embedded code U	کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
	linsey woolsey U	یکنوع پارچه پشم ونخ یا پشم وکتان زبر
	dispersal airfield U	فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
	ionic U	وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
	stitched U	بخیه جراحی بخیه زدن
	stitch U	بخیه جراحی بخیه زدن
	aerospace projection operations U	عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
	operation U	عمل جراحی عمل
	especial U	مخصوص
	particular U	مخصوص
	francs U	حق مخصوص
	franchises U	حق مخصوص
	favourites U	مخصوص
	particulars U	مخصوص
	special U	مخصوص
	favorites U	مخصوص
	favourite U	مخصوص
	specific U	مخصوص
	franchise U	حق مخصوص
	franc U	حق مخصوص
	vest pocket U	مخصوص
	specifics U	مخصوص
	extra special U	مخصوص
	specific U	مخصوص معین
	heavy duty U	مخصوص کارسنگین
	terminologies U	اصطلاح مخصوص
	aide de camp U	اجودان مخصوص
	proper U	مخصوص مقتضی
	special U	مخصوص خاص
	specific gravities U	ورن مخصوص
	specific gravity U	وزن مخصوص
	terminology U	اصطلاح مخصوص
	aide-de-camp U	اجودان مخصوص
	idiosyncrasies U	حال مخصوص
	heavy-duty U	مخصوص کارسنگین
	aides-de-camp U	اجودان مخصوص
	idiosyncrasy U	حال مخصوص
	specific gravity U	ورن مخصوص
	bluck density U	وزن مخصوص
	specific gravities U	وزن مخصوص
	specifics U	مخصوص معین
	built in jack U	جک مخصوص نصب
	densities U	جرم مخصوص
	density U	جرم مخصوص
	specific capacity U	فرفیت مخصوص
	generals U	معمولی و نه مخصوص
	resistivity U	مقاومت مخصوص
	special troops U	یکانهای مخصوص
	idiocrasy U	حالت مخصوص
	valetdechambre U	پیشخدمت مخصوص
	habiliments U	لباس مخصوص
	Afro pick	شانه مخصوص فر
	idoneous U	مختص مخصوص
	specific energy U	انرژی مخصوص
	parts peculiar U	قطعات مخصوص
	special passport U	پاسپورت مخصوص
	specific search U	شناسایی مخصوص
	specific resistivity U	مقاومت مخصوص
	marque U	مدل مخصوص
	marque U	علامت مخصوص
	maid in waiting U	پیشخدمت مخصوص
	bolt U	پیچ مخصوص قفل کردن در
	low resistivity U	مقاومت مخصوص کم
	specific weight U	وزن مخصوص
	g man U	بازرس مخصوص
	game U	کامپیوتر مخصوص
	special corrections U	تصحیحات مخصوص
	deffered maintenance U	نگهداری مخصوص
	special damage U	خسارت مخصوص
	special sheaf U	مروحه مخصوص