Total search result: 201 (10 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
special troops U |
یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
international standards organization U |
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند |
 |
 |
colony U |
گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند |
 |
 |
anti- U |
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند |
 |
 |
armed services U |
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح |
 |
 |
to smack [of] U |
مزه مخصوصی داشتن |
 |
 |
privilege U |
امتیاز مخصوصی اعطاکردن |
 |
 |
smacked U |
مزه مخصوصی داشتن |
 |
 |
adhoc |
ویژه امر مخصوصی |
 |
 |
smacks U |
مزه مخصوصی داشتن |
 |
 |
smack U |
مزه مخصوصی داشتن |
 |
 |
chopline U |
خط حد یکانهای دریایی |
 |
 |
covering troops U |
یکانهای پوششی |
 |
 |
combat , elements U |
یکانهای رزمی |
 |
 |
corps troops U |
یکانهای سپاه |
 |
 |
field commands U |
یکانهای رزمی |
 |
 |
mountain troops U |
یکانهای کوهستانی |
 |
 |
subunits U |
یکانهای جزء |
 |
 |
special troops U |
یکانهای مخصوص |
 |
 |
tactical troops U |
یکانهای تاکتیکی |
 |
 |
individual units U |
یکانهای مستقل |
 |
 |
subunits U |
یکانهای وابسته |
 |
 |
significant U |
آنچه معنای مخصوصی دارد |
 |
 |
significantly U |
آنچه معنای مخصوصی دارد |
 |
 |
covering troops U |
یکانهای پوشش کننده |
 |
 |
combat support troops U |
یکانهای پشتیبانی رزمی |
 |
 |
advancing units U |
یکانهای پیشروی کننده |
 |
 |
practical system U |
دستگاه یکانهای عملی |
 |
 |
army troops U |
یکانهای رده ارتش |
 |
 |
force basis U |
یکانهای مبنای هر قسمت |
 |
 |
individual units U |
یکانهای منفرد یا مجزا |
 |
 |
inactive installation U |
تاسیسات یا یکانهای بلااستفاده |
 |
 |
hairdo U |
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی |
 |
 |
function U |
مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت |
 |
 |
functioned U |
مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت |
 |
 |
hairdos U |
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی |
 |
 |
functions U |
مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت |
 |
 |
subordinate U |
تحت امر یکانهای تابعه |
 |
 |
subordinated U |
تحت امر یکانهای تابعه |
 |
 |
subordinating U |
تحت امر یکانهای تابعه |
 |
 |
subordinates U |
تحت امر یکانهای تابعه |
 |
 |
field commands U |
یکانهای صحرایی فرماندهیهای رزمی |
 |
 |
sea tail U |
دنباله دریایی یکانهای هوارو |
 |
 |
symmetric difference U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند |
 |
 |
army troops U |
عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی |
 |
 |
combined communication board U |
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب |
 |
 |
supporting range U |
شعاع عمل یکانهای پشتیبانی کننده |
 |
 |
supply arms U |
یکانهای تدارکاتی یا ادارات وقسمتهای امادی |
 |
 |
adm 0 U |
موشک مخصوصی که روی هواپیمای ب- 25 سوار شده است |
 |
 |
oilite bushing U |
بوش مخصوصی از جنس برنز اشباع شده با روغن |
 |
 |
cant U |
باناله سخن گفتن بالهجه مخصوصی صحبت کردن |
 |
 |
built-in U |
تابع مخصوصی که در برنامه پیاده سازی شده است |
 |
 |
except U |
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند |
 |
 |
equality U |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند |
 |
 |
army training and evaluation program U |
برنامه اموزش و ارزیابی یکانهای نیروی زمینی |
 |
 |
smoke screen U |
پرده پوشش دودبرای استتار یکانهای خودی |
 |
 |
satellization U |
زیر امرقراردادن یکانهای غیرمشابه ازنظر رستهای |
 |
 |
mounting area U |
منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد |
 |
 |
cleans U |
دیسک مخصوصی که کثیفی را ازنوک خوندن / نوشتن پاک میکند |
 |
 |
cleanest U |
دیسک مخصوصی که کثیفی را ازنوک خوندن / نوشتن پاک میکند |
 |
 |
cleaned U |
دیسک مخصوصی که کثیفی را ازنوک خوندن / نوشتن پاک میکند |
 |
 |
clean U |
دیسک مخصوصی که کثیفی را ازنوک خوندن / نوشتن پاک میکند |
 |
 |
sea tail U |
بنه دریایی یکانهای هواروکه با کشتی حمل میشود |
 |
 |
overwatch U |
مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش |
 |
 |
garrison forces U |
قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات |
 |
 |
talent scout U |
کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند |
 |
 |
talent scouts U |
کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند |
 |
 |
Briefcase utility U |
در ویندوز امکان مخصوصی برای به روز نگه داشتن فایلهای کامپیوتر قابل حمل یا PC |
 |
 |
add U |
فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند |
 |
 |
adding U |
فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند |
 |
 |
adds U |
فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند |
 |
 |
bookmarks U |
کد یک متن در بخش مخصوصی از آن که به کاربر اجازه میدهد بعداگ به همان نقط ه مراجعه کند |
 |
 |
bookmark U |
کد یک متن در بخش مخصوصی از آن که به کاربر اجازه میدهد بعداگ به همان نقط ه مراجعه کند |
 |
 |
point designation U |
شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود |
 |
 |
technical observer U |
بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد |
 |
 |
full U |
کامپیوتر همراه با کارت مخصوصی که به قدری سریع است که تصاویر ویدیویی متحرک را می گیرد و نمایش میدهد. |
 |
 |
fullest U |
کامپیوتر همراه با کارت مخصوصی که به قدری سریع است که تصاویر ویدیویی متحرک را می گیرد و نمایش میدهد. |
 |
 |
mat U |
زیرپایی یا تشک مخصوصی که بازیگر باگذاشتن پای خودروی ان بازی بولینگ روی چمن را اغاز میکند |
 |
 |
mats U |
زیرپایی یا تشک مخصوصی که بازیگر باگذاشتن پای خودروی ان بازی بولینگ روی چمن را اغاز میکند |
 |
 |
zone bits U |
بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند |
 |
 |
clevis bolt U |
پیچ مخصوصی با سر گردشکافدار برای نشستن پیچ گوشتی |
 |
 |
unified command U |
نیروهای متحد فرماندهی متحده یکانهای متحده متشکل از چندنیرو یا کشور |
 |
 |
telling U |
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی |
 |
 |
component forces U |
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک |
 |
 |
army training test U |
راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها |
 |
 |
service area U |
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی |
 |
 |
the like of you U |
باشند |
 |
 |
array U |
می باشند |
 |
 |
arrays U |
می باشند |
 |
 |
shearling U |
چیده باشند |
 |
 |
implication U |
B درست باشند |
 |
 |
implications U |
B درست باشند |
 |
 |
inclusion U |
B درست باشند |
 |
 |
field services U |
قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی |
 |
 |
to be tuned in to a channel U |
کانالی را گرفته باشند |
 |
 |
to be of the opinion that ... U |
به این عقیده باشند که ... |
 |
 |
corporations U |
که دارای شخصیت حقوقی باشند |
 |
 |
they are t of their doctrines U |
موافب اصول خودمی باشند |
 |
 |
silver inwrought with gold U |
سیمینهای که زردر ان کارکرده باشند |
 |
 |
beer on draught U |
ابجوی که درچلیک شیردارریخته باشند |
 |
 |
draught beer U |
ابجوی که درچلیک شیردارریخته باشند |
 |
 |
cradle scythe U |
داسی که درچهارچوب کارگذاشته باشند |
 |
 |
corporation U |
که دارای شخصیت حقوقی باشند |
 |
 |
velvet powdered with pearls U |
مخملی که روی انرابادانههای مرواریداراسته باشند |
 |
 |
lashkar U |
گروهی از قبایل هندی که مسلح باشند |
 |
 |
floating harbour U |
لنگرگاهی که ازموج شکنهای شناورساخته باشند |
 |
 |
picked quarrel U |
نزاعی که با بهانه یا عمداراه انداخته باشند |
 |
 |
pinole U |
ارد ذرت بو داده که با شکرامیخته باشند |
 |
 |
hippocras U |
شرابی که بان ادویه زده باشند |
 |
 |
dish water U |
ابی که دران فرف شسته باشند |
 |
 |
as like as two peas |
مانند سیبی که دو نیم کرده باشند |
 |
 |
dish wash U |
ابی که دران فرف شسته باشند |
 |
 |
covenantee U |
کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله |
 |
 |
asylee U |
پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند] |
 |
 |
paralleling U |
اگر به توجه نیاز داشته باشند |
 |
 |
parallel U |
اگر به توجه نیاز داشته باشند |
 |
 |
parallelled U |
اگر به توجه نیاز داشته باشند |
 |
 |
parallels U |
اگر به توجه نیاز داشته باشند |
 |
 |
recognized asylum seeker U |
پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند] |
 |
 |
parallelling U |
اگر به توجه نیاز داشته باشند |
 |
 |
person entitled to asylum U |
پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند] |
 |
 |
paralleled U |
اگر به توجه نیاز داشته باشند |
 |
 |
sister services U |
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته |
 |
 |
army forces U |
نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی |
 |
 |
sparse array U |
ارایهای که در ان اکثرورودی ها دارای مقدار صفرمی باشند |
 |
 |
funded debt U |
وامی که دربرابران وجوهی رااختصاص داده باشند |
 |
 |
corporative state U |
حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند |
 |
 |
duett U |
قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند |
 |
 |
mixed marriage U |
پیوند مرمانی که از دو نژاد یادو کیش باشند |
 |
 |
i p that they are both gone U |
احتمال کلی می دهم که هردو رفته باشند |
 |
 |
lipoprotein U |
مواد پروتئینی که حاوی مقداری چربی باشند |
 |
 |
like two peas in a pod <idiom> U |
مثل سیبی که از وسط دو نیم کرده باشند. |
 |
 |
lateral route U |
جاده هایی که به موازات خط لجمن قرارداشته باشند |
 |
 |
theocracies U |
حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند |
 |
 |
The applicants must be above [over] the age of 18. |
متقاضیان بایستی از هجده سال به بالا باشند |
 |
 |
perfunctoriness U |
چگونگی کاری که سرسری انجام داده باشند |
 |
 |
theocracy U |
حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند |
 |
 |
varicosity U |
جایی که چند سیاهرگ گشاد شده باشند |
 |
 |
whitleather U |
پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند |
 |
 |
octet U |
گروهی از هشت بیت که به صورت یک واحد باشند |
 |
 |
sexto U |
کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند |
 |
 |
jump instruction U |
پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند |
 |
 |
display tolerance U |
میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند |
 |
 |
to greenwash U |
نشان دادن که انگاری نگران محیط زیست باشند |
 |
 |
alternates U |
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند |
 |
 |
Afro- |
پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند. |
 |
 |
Shoppers were scrambling to get the best bargains. U |
خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند. |
 |
 |
peering U |
هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند |
 |
 |
shot group U |
گروه گلوله هایی که نزدیک هم به هدف خورده باشند |
 |
 |
peer U |
هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند |
 |
 |
peered U |
هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند |
 |
 |
alternated U |
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند |
 |
 |
alternate U |
که دو اپراتور می توانند به یک فایل همزمان دستیابی داشته باشند |
 |
 |
scrap book U |
مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند |
 |
 |
So much for our holiday. U |
این هم از تعطیلاتمان. [یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.] |
 |
 |
packages U |
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند |
 |
 |
packs U |
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند |
 |
 |
hanging committee U |
انجمنی که عهده دارچسباندن یا اویختن عکس هایی درنمایش باشند |
 |
 |
That's the end of our holiday. U |
این هم از تعطیلاتمان. [یک چیزی یا موقعیتی نگذاشت تعطیلات داشته باشند.] |
 |
 |
packaged U |
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند |
 |
 |
pack U |
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند |
 |
 |
few U |
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند |
 |
 |
package U |
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند |
 |
 |
wraparound U |
کمر بند یا چیزی که دور بدن شخصی بسته باشند |
 |
 |
driven well U |
چاهی که بوسیله فروبردن لوله کنده وبا اب رسانده باشند |
 |
 |
identity matrix U |
ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند |
 |
 |
fewest U |
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند |
 |
 |
radialengine U |
موتوری که استوانههای ان بشکل پرههای چرخ قرارگرفته باشند موتورچرخی |
 |
 |
balances U |
برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند |
 |
 |
intercalated strata U |
چینه هایی که ازروی بی ترتیبی در میان چینههای دیگرقرارگرفته باشند |
 |
 |
fewer U |
تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند |
 |
 |
balance U |
برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند |
 |
 |
radialized U |
دارای میله هایی که پرتووارمنشعب شده باشند مرتب بشکل پرتو |
 |
 |
equivalence U |
تابع منط قی که وقتی درست است همه ورودی ها مشابه باشند |
 |
 |
NOR function = U |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند |
 |
 |
vacuum concrete U |
ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند |
 |
 |
cont line U |
فاصله میان رشتههای طناب یاچلیک هایی که تنگ هم چیده باشند |
 |
 |
manhood suffrage U |
حق رای یا ا انتخاب که بمردهایی داده میشود که دارای سال قانونی باشند |
 |
 |
highlight U |
حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند |
 |
 |
pcm U |
شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند |
 |
 |
highlights U |
حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند |
 |
 |
highlighted U |
حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند |
 |
 |
identity U |
تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند |
 |
 |
packets U |
گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند |
 |
 |
packet U |
گروه مشابهی که از نظراموزش و تخصص برای ماموریت معینی انتخاب شده باشند |
 |
 |
identities U |
تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند |
 |
 |
optical U |
قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند |
 |
 |
galantine U |
خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند |
 |
 |
cartel U |
اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند |
 |
 |
cartels U |
اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند |
 |
 |
unit matrix U |
ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند |
 |
 |
scarf weld U |
جایی که دو میل اهن را نیم ونیم کرده باهم جوش داده باشند |
 |
 |
filter U |
مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند |
 |
 |
filters U |
مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند |
 |
 |
nonaligned U |
که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند |
 |
 |
oddest U |
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند. |
 |
 |
pert U |
تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند که برای رسیدن به هدف مرتب شده باشند |
 |
 |
mark U |
نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند |
 |
 |
bill of attainder U |
لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند |
 |
 |
transient U |
پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر |
 |
 |
reversing U |
وضعیتی که درآن ترمینالهای مثبت ومنفی ترکیب شده باشند, ودرنتیجه قطعه کارنمیکند |
 |