Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
billet doux
U
یادداشت عاشقانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lover like
U
عاشقانه
amatory
U
عاشقانه
erotical
U
عاشقانه
amorous
U
عاشقانه
amorously
U
عاشقانه
oeillade
U
نگاه عاشقانه
sheep's eye
U
نگاه عاشقانه
love letters
U
نامه عاشقانه
sheep's eyes
U
نگاه عاشقانه
love letter
U
نامه عاشقانه
erotica
U
ادبیات عاشقانه
sweet nothings
U
حرفهای عاشقانه
love song
U
سرود عاشقانه
an am or ous glance
U
یک نگاه عاشقانه
billet doux
U
نامه عاشقانه
to make eyes at
U
عاشقانه نگاه کردن
serenader
U
سراینده اواز عاشقانه
serenading
U
قطعه موسیقی عاشقانه
serenaded
U
قطعه موسیقی عاشقانه
serenade
U
قطعه موسیقی عاشقانه
erotica
U
نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
serenades
U
قطعه موسیقی عاشقانه
madrigals
U
سرود عاشقانه چند نفری
romance
U
کتاب رمان داستان عاشقانه
romances
U
کتاب رمان داستان عاشقانه
madrigal
U
سرود عاشقانه چند نفری
serenade
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
eye service
U
خدمتی که فقط هنگام موافبت خوب انجام داده میشود نگاه عاشقانه
memoire
U
یادداشت
notations
U
یادداشت
notes
U
یادداشت
noting
U
یادداشت
pro memoria
U
یادداشت
notation
U
یادداشت
slips
U
یادداشت
annotation
U
یادداشت
note
U
یادداشت
slip
U
یادداشت
endnote
U
یادداشت
annotations
U
یادداشت
slipped
U
یادداشت
memoirs
U
یادداشت
chits
U
یادداشت
memorandum
U
یادداشت
reminiscence
U
یادداشت
jottings
U
یادداشت
memoir
U
یادداشت
memorandums
U
یادداشت
chit
U
یادداشت
memos
U
یادداشت
memoranda
U
یادداشت
apostil
U
یادداشت
reminiscences
U
یادداشت
memo
U
یادداشت
gloats
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
advice note
U
یادداشت اطلاع
counter memorial
U
جواب یادداشت
annotate
U
یادداشت نوشتن
notebooks
U
کتابچه یادداشت
notebook
کتابچه یادداشت
footnote
U
یادداشت ته صفحه
annotated
U
یادداشت نوشتن
annotating
U
یادداشت نوشتن
commentaries
U
رشته یادداشت
commentary
U
رشته یادداشت
footnotes
U
یادداشت ته صفحه
annotates
U
یادداشت نوشتن
adscript
U
یادداشت اضافی
noting
U
یادداشت کردن
noting
U
تبصره یادداشت ها
noting
U
خاطرات یادداشت
record
U
یادداشت بایگانی
record
U
یادداشت کردن
record
U
یادداشت نگارش
set down
U
یادداشت کردن
take down
U
یادداشت کردن
notepaper
U
کاغذ یادداشت
chitty
U
یادداشت-رسید
notes
U
یادداشت سخنرانی
record
U
یادداشت درسی
notes
U
یادداشت درسی
minute
U
مسوده یادداشت
minute
U
یادداشت وقایع
tot
U
یادداشت مختصر
notes
U
یادداشت کردن
notes
U
تبصره یادداشت ها
notes
U
خاطرات یادداشت
note
U
یادداشت کردن
note
U
تبصره یادداشت ها
note
U
خاطرات یادداشت
memorandum of understanding
U
یادداشت تفاهم
notelet
U
یادداشت کوچک
put-downs
U
یادداشت کردن
put-down
U
یادداشت کردن
put down
U
یادداشت کردن
scratch paper
U
کاغذ یادداشت
tots
U
یادداشت مختصر
record
U
یادداشت سخنرانی
ogling
U
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogles
U
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogle
U
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
ogled
U
نگاه عاشقانه کردن با چشم غمزه کردن
memorandum
U
اقدام به یادداشت کند
memorandums
U
اقدام به یادداشت کند
memorability
U
قابل یادداشت بودن
to writes down
U
واردکردن یادداشت کردن
pad
U
دفترچه یادداشت لایی
pads
U
دفترچه یادداشت لایی
diary
U
دفتر یادداشت روزانه
diaries
U
دفتر یادداشت روزانه
memoranda
U
اقدام به یادداشت کند
message book
U
دفتر یادداشت پیام
paper
U
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
postscript
U
یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
papered
U
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papers
U
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
memorandums
U
برگ خلاصه یادداشت مانند
memorandum
U
برگ خلاصه یادداشت مانند
memoranda
U
برگ خلاصه یادداشت مانند
postscripts
U
یادداشت الحاقی اخرنامه یا کتاب
papering
U
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
commentates
U
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
billeted
U
ورقه جیره یادداشت مختصر
billeting
U
ورقه جیره یادداشت مختصر
field book
U
دفترچه یادداشت نقشه بردار
commentate
U
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentated
U
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
commentating
U
حاشیه نوشتن یادداشت کردن
callective note
U
بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
billets
U
ورقه جیره یادداشت مختصر
billet
U
ورقه جیره یادداشت مختصر
refit book
U
دفتر یادداشت وقایع دریایی
folio
U
دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
bindery
U
یات ایمنی کاربر را یادداشت کند
memorial
U
نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
[results were]
satisfactory
U
رضایت بخش
[در یادداشت گزارش کنترل]
materials returned note
U
یادداشت مواد عودت داده شده
memorials
U
نامه یا یادداشت غیر رسمی عریضه
folios
U
دفتر یادداشت پوشه یاکارتن کاغذ
notate
U
یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
trails
U
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trail
U
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailing
U
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
trailed
U
یات استفاده از یک سیستم با یادداشت کردن تراکنشها
write down
U
یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام
readings
U
یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
writes
U
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
reading
U
یادداشت مربوط به اعداد یا درجه ها , به ویژه درجههای یک اندازه
sidekick
U
برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
write
U
بعنوان یادداشت و برای ثبت نوشتن درج کردن
I must make a special note of that.
U
من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
sidekicks
U
برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
references
U
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
reference
U
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
counter memorial
U
یادداشت متقابل اخطار متقابل
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com