English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
binary cell U یاخته دودویی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oogamous U دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
masks U الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
mask U الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
two's complement U افزودن یک به متمم یک یک عدد دودویی , برای نمایش اعداد دودویی منفی
invert U تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
inverting U تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
inverts U تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
dyadic operation U عمل دودویی با استفاده از دو عملوند دودویی
bipolar U روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود
non return to zero U سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
biont U یاخته
acellular U بی یاخته
cell U یاخته
unicellularity U تک یاخته
unicellular U تک یاخته
protozoon U تک یاخته
protozoan U تک یاخته
cells U یاخته
storage cell U یاخته انباره
protoplasm U سفیده یاخته
bacteria U میکربهای تک یاخته
neurones U یاخته پی و کاران
neurone U یاخته پی و کاران
neurons U یاخته عصبی
neuron U یاخته عصبی
blood cell U یاخته خون
blood cells U یاخته خون
ovum U یاخته ماده
betz's cell U یاخته بتس
mesoplast U هسته یاخته
nerve cell U یاخته عصبی
neurocyte U یاخته عصبی
phagocytosis U یاخته خواری
pigment cell U یاخته رنگی
protozoology U تک یاخته شناسی
spermatozoid U یاخته نر و متحرک
utricle U انبان چه یاخته
haploid cell U یاخته جنسی
glial cell U یاخته گلیایی
cell body U جسم یاخته
cytology U یاخته شناس
cytology U یاخته شناسی
cytoplasm U سفیده یاخته
data cell U یاخته داده
ependymal cell U یاخته اپاندیم
gamete U یاخته جنسی
germ cell U یاخته جنسی
accessory cells یاخته های کمکی
heterogamet U یاخته جنسی ناهمخوان
osteoblast U یاخته استخوان ساز
neuroblast U یاخته رویانی عصبی
plasmic U وابسته به سفیده یاخته
macrophage U یاخته بیگانه خواردرشت
intercellular U واقع در میان یاخته ها
gametogenesis U تکوین یاخته جنسی
ectoclast U بخش خارجی یاخته
astrocyteo U نوعی یاخته کمکی
amitosis U تقسیم مستقیم یاخته
body cell U یاخته غیر تناسلی
protozoan U وابسته به تک یاخته اغازی
Rod cell U یاخته استوانه ای [در چشم]
spongioblast U یاخته رویانی گلیایی
rod U یاخته استوانه ای [در چشم]
sarcode U سفیده یاخته حیوانی
trabecula U دارای فواصل دربین یاخته ها
plasmalemma U پروتوپلاسم منطقه خارجی یاخته
plasma membrane U غشاء خارجی سفیده یاخته
spermatozoa U یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
spermatozoon U یاخته متحرک نطفه بالغ جنس نر
photocell U یاخته حساس نسبت به نور فتوسل
auxesis U رشد توام باعدم تقسیم یاخته
achromatin U مادهء رنگ ناپذیر هستهء یاخته
neuron U رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
neurons U رشته مغزی و ستون فقراتی یاخته عصبی
plasmolysis U چروک و انقباض سفیده یاخته وخروج از جداریاخته
rods and cones [in the retina] U یاخته های استوانه ای و مخروطی [در شبکیه چشم]
chromoplast U یاخته رنگی که حاوی رنگ قرمز یا زرد میباشد
plastogene U اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
two scale U دودویی
binary U دودویی
binary digit U رقم دودویی
binary arithmetic U حساب دودویی
heaps U درخت دودویی
bit U رقم دودویی
binary variable U متغیر دودویی
binary point U ممیز دودویی
binary tree U درخت دودویی
bits U رقم دودویی
binary card U کارت دودویی
binary numeral U رقم دودویی
binary tape U نوار دودویی
binary number U عدد دودویی
binary loader U انباشتگر دودویی
binary deck U دستینه دودویی
binary counter U شمارنده دودویی
binary code U رمز دودویی
binary chop U جستجوی دودویی
binary coded U به رمز دودویی
binary cell U سلول دودویی
binary operation U عمل دودویی
heaping U درخت دودویی
pure binary U دودویی محض
row binary U دودویی سطری
chinese binary U دودویی چینی
column binary U دودویی ستونی
heap U درخت دودویی
binary notation U نشان گذاری دودویی
binary coded decimal U دهدهی به رمز دودویی
one's complement U معکوس یک عدد دودویی
binary arithmetic operation U عملکرد ریاضی دودویی
sequence U مجموعهای از ارقام دودویی
complements U تبدیل یک عدد دودویی
binary number system U سیستم عددنویسی دودویی
complementing U معکوس یک عدد دودویی
binary synchronous communication U ارتباطات همزمان دودویی
row binary card U کارت دودویی سطری
sequences U مجموعهای از ارقام دودویی
complement U تبدیل یک عدد دودویی
complementing U تبدیل یک عدد دودویی
complemented U معکوس یک عدد دودویی
complements U معکوس یک عدد دودویی
complemented U تبدیل یک عدد دودویی
equivalent binary digits U ارقام دودویی هم ارز
equivalent binary digits U ارقام دودویی معادل
complement U معکوس یک عدد دودویی
reflected binary code U رمز دودویی منعکس شده
bsc U SynchronousCommunication Binaryارتباطات هماهنگ دودویی
inverting U تغییر اعداد در محیط دودویی
inverts U تغییر اعداد در محیط دودویی
invert U تغییر اعداد در محیط دودویی
bisync U synchronouscommunication binaryارتباطات همزمان دودویی
complemented U رقم دودویی که مکمل شده است
packs U دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
pack U دو رقم دهدهی با کد دودویی در یک کلمه کامپیوتری
complementing U رقم دودویی که مکمل شده است
complements U رقم دودویی که مکمل شده است
logic U سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
complement U رقم دودویی که مکمل شده است
ebcdic U سیستم کد گذاری حروف دودویی هشت بیتی
one to zero ratio U نرخ بین نوسان خروجی دودویی یک و صفر
dibit U عددی که از دو بیت دودویی تشکیل شده است
double dabble U روش تبدیل اعداد دودویی به معادل دهدهی
decoder U نرم افزاری که دستورات کد ماشین را دودویی عمل میکند
objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objecting U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
eight bit system U بایتی که از هشت عدد دودویی تشکیل شده است
objected U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
object U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
bit U کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
bits U کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
indirect objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
symbolically U دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
boolean operation U جدول نمایش دو کلمه دودویی عملوند عمل و نتیجه
symbolic U دستوری که در قالب نشانهای است و نه به صورت اعداد دودویی
direct objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
odd U روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
encoding U ذخیره سازی سیگنالهای داده دودویی روی رسانه مغناطیسی
checked U یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
odder U روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
check U یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
checks U یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
bipolar U استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی
bcd U نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی
American Standard Code for Information Interchange U کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند
oddest U روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
constants U کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
filters U الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
filter U الگی اعداد دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دو دویی
parity U برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است
constant U کد نمایش حروف که حاوی یک عدد ثابت دودویی در هر طول کلمه است
basics U کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
complementing U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
logic U تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
even U روش بررسی خطا که فقط اعداد دودویی زوج را در هر کلمه ارسال میکند
basic U کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
complemented U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
boolean operation U کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
mos U حافظه با وضعیت ثابت که از MOSFET برای ذخیره داده دودویی استفاده میکند
complement U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complements U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
telephoned U استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephone U استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
one level address U کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
loader U بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.
oddest U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
telephoning U استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
telephones U استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
odder U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odd U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
decision U مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
decisions U مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
parity U سیسم برسی خطا که هر سری بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی فرد داشته باشند
specific code U کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
excesses U کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excess U کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
absolute address U کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
actual address U کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
parity U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی زوج داشته باشند
nucleole U جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com