Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
baroreceptor
U
گیرنده فشار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pressure points
U
نقطههای گیرنده فشار
Other Matches
backward
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
requested
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
signalling
U
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee
U
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
pitot pressure
U
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
barrage reception
U
سد گیرنده
receptors
U
گیرنده
assignee
U
گیرنده
accipient
U
گیرنده
acceptor
U
گیرنده
touching
U
گیرنده
adopter
U
گیرنده
prehensile
U
گیرنده
reciptacle
U
گیرنده
reciever
U
گیرنده
prehensorial
U
گیرنده
prehensory
U
گیرنده
catcher
U
گیرنده
consignee
U
گیرنده
addressees
U
گیرنده
receiver
U
گیرنده
receivers
U
گیرنده
addressee
U
گیرنده
fetching
U
گیرنده
sensor
U
گیرنده
recipient
U
گیرنده
catchy
U
گیرنده
catchiest
U
گیرنده
catchier
U
گیرنده
payees
U
گیرنده
getter
U
گیرنده
receptor
U
گیرنده
recipients
U
گیرنده
grantee
U
گیرنده
payee
U
گیرنده
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
transferee
U
انتقال گیرنده
catch of guage
U
گیرنده بارانسنج
transceiver
U
فرستنده و گیرنده
communication receiver
U
گیرنده مخابرات
proprioceptor
U
گیرنده عضلانی
payee
U
گیرنده وجه
receiver
U
دستگاه گیرنده
receiver
U
گیرنده رادیویی
receiving antenna
U
انتن گیرنده
decreasing
U
نقصان گیرنده
thermoreceptor
U
گیرنده دمایی
trainees
U
تعلیم گیرنده
television receiver
U
گیرنده تلویزیونی
clocker
U
گیرنده وقت
trainee
U
تعلیم گیرنده
transferee
U
تحویل گیرنده
two valve receiver
U
گیرنده دو لامپی
tube receiver
U
گیرنده لامپی
chemoreceptor
U
گیرنده شیمیایی
transreceiver
U
فرستنده و گیرنده
cessionary
U
انتقال گیرنده
cell receptor
U
گیرنده سلولی
tither
U
عشر گیرنده
jams
U
سد گیرنده پاس
revenger
U
انتقام گیرنده
bailee
U
تحویل گیرنده
single circuit receiver
U
گیرنده یک مداره
auto radio
U
گیرنده اتومبیل
borrower
U
قرض گیرنده
sound probe
U
گیرنده صوتی
amateur receiver
U
گیرنده اماتور
acceptor level
U
تراز گیرنده
determiners
U
تصمیم گیرنده
determiner
U
تصمیم گیرنده
borrowers
U
وام گیرنده
borrower
U
وام گیرنده
rejuvenescent
U
جوانی از سر گیرنده
receiver
U
فرف گیرنده
jammed
U
سد گیرنده پاس
receivers
U
دستگاه گیرنده
receivers
U
گیرنده رادیویی
jam
U
سد گیرنده پاس
payees
U
گیرنده وجه
comprehensive
U
فرا گیرنده
receivers
U
فرف گیرنده
bribee
U
رشوه گیرنده
radio receiver
U
گیرنده رادیویی
receiving set
U
دستگاه گیرنده
receiving set
U
گیرنده رادیویی
volumetric receptor
U
گیرنده حجمی
beat receiver
U
گیرنده تداخلی
interoceptor
U
گیرنده درونی
grantee
U
انتقال گیرنده
donee
U
گیرنده هدیه
borrowers
U
قرض گیرنده
donee
U
گیرنده هبه
enteroceptor
U
گیرنده احشایی
distilling receiver
U
گیرنده تقطیر
distance receptor
U
گیرنده دوربرد
high fidelity receiver
U
گیرنده رابط
mortgagee
U
رهن گیرنده
acquisitive
فرا گیرنده
nociceptor
U
گیرنده درد
offtake canal
U
کانال گیرنده
photoreceptor
U
گیرنده نور
interoceptor
U
گیرنده احشایی
enteroceptor
U
گیرنده درونی
exempted , adressee
U
گیرنده استثنایی
exteroceptor
U
گیرنده برونی
feoffee
U
گیرنده تیول
passcatcher
U
گیرنده پاس
pawnee
U
رهن گیرنده
fondler
U
اغوش گیرنده
opiate receptor
U
گیرنده افیونی
prepossessing
U
گیرنده جالب
mechanic recepter
U
گیرنده مکانیکی
grabber hand
U
دست گیرنده
iterant
U
ازسر گیرنده
loanee
U
وام گیرنده
consignee
U
گیرنده امانت
itching palm
U
دست گیرنده
concluder
U
نتیجه گیرنده
crystal set
U
گیرنده اشکارساز
striking
U
موثر گیرنده
inductance
U
گیرنده انرژی
donee
U
هبه گیرنده
decision maker
U
تصمیم گیرنده
strikingly
U
موثر گیرنده
pledgee
U
وثیقه گیرنده
pledgee
U
رهن گیرنده
alienee
U
گیرنده مال موردانتقال
decision making unit
U
واحد تصمیم گیرنده
addressed
U
نشانی گیرنده پیام
transceiver
U
دستگاه گیرنده فرستنده
address
U
نشانی گیرنده پیام
addresses
U
نشانی گیرنده پیام
annuitant
U
گیرنده مستمری سالیانه
overtaking vessel
U
شناوه سبقت گیرنده
feoffee
U
زعیم انتقال گیرنده
iterative
U
ازسر گیرنده تکراری
marginal borrower
U
وام گیرنده نهائی
borrower
U
عاریه گیرنده مقترض
platform
U
رسانگر حامل گیرنده
platforms
U
رسانگر حامل گیرنده
consignee
U
گیرنده کالای ارسالی
determinant
U
تصمیم گیرنده عاجز
mains receiving set
U
دستگاه گیرنده شبکه
determinants
U
تصمیم گیرنده عاجز
borrowers
U
عاریه گیرنده مقترض
superheterodyne receiver
U
گیرنده سوپر هترودین
long wave receiver
U
گیرنده موج بلند
holders
U
گیرنده اشغال کننده
zero beat
U
تنظیم موج گیرنده
receptors
U
ستاره مساعد گیرنده
holder
U
گیرنده اشغال کننده
receptor
U
ستاره مساعد گیرنده
receiver gating
U
ولت افزایی گیرنده
receiver output volume
U
شدت صوت گیرنده
d.c. reciever
U
گیرنده جریان دائم
radio sextant
U
گیرنده امواج کیهانی
periclinal
U
ازهمه سو شیب گیرنده
donee country
U
کشور کمک گیرنده
receiver
U
دستگاه گیرنده بی سیم
receivers
U
دستگاه گیرنده بی سیم
catcher
U
فرفرههای گیرنده محصول
printing receiving apparatus
U
دستگاه گیرنده ثبات
directional reciever
U
گیرنده جهت دار
color zones
U
مناطق گیرنده رنگ
pyrophorous
U
اتش گیرنده مجاورت هوا
receptors
U
دستگاه گیرنده وان حمام
carrige forward
U
کرایه به عهده گیرنده کالا
exempted , adressee
U
گیرنده معاف از اجرای دستور
split end
U
گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
remittee
U
گیرنده وجه فرستاده شده
broadcasts
U
ارسال داده به چندین گیرنده 2-
receptor
U
دستگاه گیرنده وان حمام
broadcast
U
ارسال داده به چندین گیرنده 2-
prehensive
U
گیرنده دارای قوه قبض
large hande a
U
دارای دست بگیر گیرنده
donatory
U
گیرنده بخشش یاهدیه یاهبه
omnidirectional
U
گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
grantee
U
انتقال گیرنده متهب منتقل الیه
price taker
U
خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
aurigae
U
ممسک الاعنه گیرنده ریسمان اوریگا
high fidelity
U
دستگاه گیرنده عالی وخوش صدا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com