English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thermoreceptor U گیرنده دمایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
backward U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards U کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
requested U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests U سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
thermal U دمایی
thermoregulation U تنظیم دمایی
filament saturation U اشباع دمایی
temperature correction U تصحیح دمایی
isothermal holding furnace U کوره هم دمایی
thermanesthesia U بی حسی دمایی
temperature saturation U اشباع دمایی
isothermal annealing U بازپخت هم دمایی
psychrometer U نمسنج دمایی
centigrade temperature scale U اشل دمایی سانتیگراد
kelvin temperature scale U اشل دمایی کلوین
rankin temperature scale U اشل دمایی رانکین
temperature stress U تنش حرارتی یا دمایی
varite U مقاومتی با ضریب دمایی منفی
reaumur temperature scale U اشل دمایی در سیستم غیرمتریک
decalescence point U دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد
cloud point U دمایی که در ان مایع سردشونده شروع به کدر ومات شدن میکند
signalling U 1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
virtual temperature U دمایی که ذرهای از هوا داراخواهد بود اگر فاقد بخار اب باشد
reversal temperature U دمایی که در ان خطوط طیفی گاز برافروخته در مقابل طیف جسم سیاه ناپدیدمیشوند
braze welding U جوشکاری در دمایی بالاتر از 054درجه سانتی گراد و پایین تراز نقطه ذوب قطعات
barrage reception U سد گیرنده
accipient U گیرنده
acceptor U گیرنده
reciptacle U گیرنده
sensor U گیرنده
prehensile U گیرنده
assignee U گیرنده
adopter U گیرنده
touching U گیرنده
receivers U گیرنده
reciever U گیرنده
catcher U گیرنده
recipient U گیرنده
receiver U گیرنده
recipients U گیرنده
addressees U گیرنده
catchy U گیرنده
prehensorial U گیرنده
grantee U گیرنده
fetching U گیرنده
getter U گیرنده
catchiest U گیرنده
catchier U گیرنده
prehensory U گیرنده
addressee U گیرنده
receptors U گیرنده
consignee U گیرنده
payees U گیرنده
receptor U گیرنده
payee U گیرنده
acceptor level U تراز گیرنده
borrower U وام گیرنده
borrowers U قرض گیرنده
borrowers U وام گیرنده
determiners U تصمیم گیرنده
borrower U قرض گیرنده
determiner U تصمیم گیرنده
pawnee U رهن گیرنده
iterant U ازسر گیرنده
enteroceptor U گیرنده درونی
enteroceptor U گیرنده احشایی
donee U هبه گیرنده
donee U گیرنده هدیه
donee U گیرنده هبه
distilling receiver U گیرنده تقطیر
distance receptor U گیرنده دوربرد
decision maker U تصمیم گیرنده
mechanic recepter U گیرنده مکانیکی
interoceptor U گیرنده احشایی
interoceptor U گیرنده درونی
itching palm U دست گیرنده
inductance U گیرنده انرژی
loanee U وام گیرنده
high fidelity receiver U گیرنده رابط
grantee U انتقال گیرنده
grabber hand U دست گیرنده
feoffee U گیرنده تیول
exteroceptor U گیرنده برونی
exempted , adressee U گیرنده استثنایی
crystal set U گیرنده اشکارساز
mortgagee U رهن گیرنده
fondler U اغوش گیرنده
catch of guage U گیرنده بارانسنج
bribee U رشوه گیرنده
passcatcher U گیرنده پاس
beat receiver U گیرنده تداخلی
concluder U نتیجه گیرنده
baroreceptor U گیرنده فشار
bailee U تحویل گیرنده
auto radio U گیرنده اتومبیل
cell receptor U گیرنده سلولی
cessionary U انتقال گیرنده
nociceptor U گیرنده درد
offtake canal U کانال گیرنده
consignee U گیرنده امانت
communication receiver U گیرنده مخابرات
clocker U گیرنده وقت
opiate receptor U گیرنده افیونی
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
amateur receiver U گیرنده اماتور
payees U گیرنده وجه
striking U موثر گیرنده
receivers U گیرنده رادیویی
receivers U فرف گیرنده
transreceiver U فرستنده و گیرنده
comprehensive U فرا گیرنده
tube receiver U گیرنده لامپی
receiving set U گیرنده رادیویی
two valve receiver U گیرنده دو لامپی
receiving set U دستگاه گیرنده
receiving antenna U انتن گیرنده
volumetric receptor U گیرنده حجمی
jam U سد گیرنده پاس
jammed U سد گیرنده پاس
receivers U دستگاه گیرنده
transferee U انتقال گیرنده
strikingly U موثر گیرنده
television receiver U گیرنده تلویزیونی
tither U عشر گیرنده
transceiver U فرستنده و گیرنده
sound probe U گیرنده صوتی
revenger U انتقام گیرنده
trainee U تعلیم گیرنده
trainees U تعلیم گیرنده
receiver U دستگاه گیرنده
receiver U گیرنده رادیویی
transferee U تحویل گیرنده
receiver U فرف گیرنده
jams U سد گیرنده پاس
single circuit receiver U گیرنده یک مداره
proprioceptor U گیرنده عضلانی
decreasing U نقصان گیرنده
pledgee U رهن گیرنده
prepossessing U گیرنده جالب
pledgee U وثیقه گیرنده
photoreceptor U گیرنده نور
payee U گیرنده وجه
rejuvenescent U جوانی از سر گیرنده
acquisitive فرا گیرنده
radio receiver U گیرنده رادیویی
consignee U گیرنده کالای ارسالی
transceiver U دستگاه گیرنده فرستنده
periclinal U ازهمه سو شیب گیرنده
long wave receiver U گیرنده موج بلند
donee country U کشور کمک گیرنده
mains receiving set U دستگاه گیرنده شبکه
feoffee U زعیم انتقال گیرنده
directional reciever U گیرنده جهت دار
marginal borrower U وام گیرنده نهائی
decision making unit U واحد تصمیم گیرنده
iterative U ازسر گیرنده تکراری
zero beat U تنظیم موج گیرنده
d.c. reciever U گیرنده جریان دائم
superheterodyne receiver U گیرنده سوپر هترودین
overtaking vessel U شناوه سبقت گیرنده
annuitant U گیرنده مستمری سالیانه
addressed U نشانی گیرنده پیام
alienee U گیرنده مال موردانتقال
receiver output volume U شدت صوت گیرنده
receiver gating U ولت افزایی گیرنده
address U نشانی گیرنده پیام
platforms U رسانگر حامل گیرنده
pressure points U نقطههای گیرنده فشار
receptor U ستاره مساعد گیرنده
printing receiving apparatus U دستگاه گیرنده ثبات
determinants U تصمیم گیرنده عاجز
receptors U ستاره مساعد گیرنده
borrowers U عاریه گیرنده مقترض
radio sextant U گیرنده امواج کیهانی
color zones U مناطق گیرنده رنگ
holders U گیرنده اشغال کننده
holder U گیرنده اشغال کننده
platform U رسانگر حامل گیرنده
determinant U تصمیم گیرنده عاجز
catcher U فرفرههای گیرنده محصول
receiver U دستگاه گیرنده بی سیم
addresses U نشانی گیرنده پیام
receivers U دستگاه گیرنده بی سیم
borrower U عاریه گیرنده مقترض
receptor U دستگاه گیرنده وان حمام
prehensive U گیرنده دارای قوه قبض
receptors U دستگاه گیرنده وان حمام
pyrophorous U اتش گیرنده مجاورت هوا
large hande a U دارای دست بگیر گیرنده
broadcast U ارسال داده به چندین گیرنده 2-
donatory U گیرنده بخشش یاهدیه یاهبه
carrige forward U کرایه به عهده گیرنده کالا
split end U گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
broadcasts U ارسال داده به چندین گیرنده 2-
exempted , adressee U گیرنده معاف از اجرای دستور
remittee U گیرنده وجه فرستاده شده
omnidirectional U گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com