Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
you do not seem well
U
گویا حالتان خوش نیست سالم بنظر نمیایید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
you do not look right
U
حالتان سازنیست
levy in mess
U
نام نویسی از مردمان سالم برای جنگ بسیج مردمان سالم به طور اجباری
Sound mind in a sound body.
<proverb>
U
عقل سالم در بدن سالم.
as thought
U
گویا
rational
U
گویا
illustrative
U
گویا
methinks
U
گویا
methought
U
گویا
communicative
U
گویا
expressive
U
گویا
one would say
U
گویا
perhaps
U
گویا
inexpressive
U
غیر گویا
rational fraction
U
کسر گویا
rational number
U
عدد گویا
A telling reason .
U
دلیل گویا
rational numbers
U
اعداد گویا
rational number
U
عدد گویا
[ریاضی]
rational numbers
U
اعدد گویا
[ریاضی]
altitude tints
U
گویا کردن نقشه
law of rational indices
U
قانون اندیسهای گویا
All is not gold that glitters.
<proverb>
U
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
it look like rain
U
گویا خیال باریدن دارد
winchester disk
U
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
in my opinion
U
بنظر من
looking
U
بنظر اینده
beseem
U
بنظر امدن
seem
U
بنظر امدن
seems
U
بنظر امدن
purported
U
بنظر امدن
purports
U
بنظر امدن
seemed
U
بنظر امدن
purport
U
بنظر امدن
purporting
U
بنظر امدن
step frame
U
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
beseem
U
مناسب بنظر امدن
hulks
U
بزرگ بنظر رسیدن
look black
U
متغیر بنظر امدن
hulk
U
بزرگ بنظر رسیدن
blurs
U
نامشخص بنظر امدن
face value
<idiom>
U
بنظر با ارزش رسیدن
blurring
U
نامشخص بنظر امدن
blurred
U
نامشخص بنظر امدن
blur
U
نامشخص بنظر امدن
on end
<idiom>
U
بنظر به پایان رسیده
he looks brave
U
او شجاع بنظر میرسد
it sounds false
U
دروغ بنظر میرسد
So it appears ( looks , seems ) that …
U
اینطور بنظر می آید که ...
Playing football is not my idea of fun .
U
فوتبال هم بنظر من تفریح نشد
to lool black
U
خشمگین یا متغیر بنظر امدن
To bring something to someones notice ( attention ) .
U
چیزی را بنظر کسی رساندن
She has a foreign appearance.
U
ظاهرش خارجی بنظر می آید
the price was not reasonable
U
بهای ان معقول بنظر نمیرسید
transparent
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
He seems to be a level – headed ( rational and knowledgeale ) boss .
U
رئیس فهمیده ای بنظر می رسد ( می آید )
He seems to have a vulgar tongue.
U
آدم دهن دریده ای بنظر می آید
The two parties seem irreoncilable.
U
طرفین آشتی راناپذیر بنظر می رسند ت
have the last laugh
<idiom>
U
باعث احمق بنظر رسیدن شخص
may it please your excellency
U
اگر بنظر جنابعالی خوش ایندباشد
leaving files open
U
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
Pronoia
U
واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
He seems to have a lot of confidence.
U
خیلی خاطر جمع ( مطمئن ) بنظر می رسد
He is a capable man . he is a man of ability .
بنظر او یک میلیارد تومان بی قابل
[ناقابل]
است
his parentage isunknown
U
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
objectify
U
بنظر اوردن بصورت مادی و خارجی مجسم کردن
turn the tide
<idiom>
U
چیزی که بنظر شکست خورده بود به پیروزی رساندن
long shot
<idiom>
U
شرط بندی روی چیزی که بنظر میآید ناموفق باشد
intact
U
سالم
soundest
U
سالم
scot free
U
سالم
whole
U
سالم
safest
U
سالم
healthful
U
سالم
valid
U
سالم
sicker
U
سالم
salubrious
U
سالم
sounds
U
سالم
scot-free
U
سالم
lucid
U
سالم
hale
U
سالم
soundable
U
سالم
safe
U
سالم
sounded
U
سالم
sound
U
سالم
wells
U
سالم
well
U
سالم
safer
U
سالم
out of the wood
U
سالم
pert
U
سالم
healthier
U
سالم
healthiest
U
سالم
healthy
U
سالم
safes
U
سالم
in a good state of health
U
سالم
sane
U
سالم معقول
health food
U
غذای سالم
health foods
U
غذای سالم
wholesome
U
سالم و بی خطر
All right?
U
سالم هستی؟
saner
U
سالم معقول
sanest
U
سالم معقول
A healthy recreation . Good clean fun.
U
تفریحات سالم
intact
U
سالم کامل
syntropy
U
پیوند سالم
clear timber
U
چوب سالم
Is everything all right?
U
سالم هستی؟
halely
U
بطور سالم
healthily
U
بطور سالم
sound money
U
پول سالم
ablebodied
<adj.>
U
سالم و تندرست
wholesomeness
U
سالم و بی خطر
unclean
U
غیر سالم
salutary
U
سالم ومغذی
with a whole skin
U
پی گزند سالم
to sweeten the pill
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
to sugar the pill
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
to sugar-coat the pill
[American E]
<idiom>
U
چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید
[اصطلاح مجازی]
it is past all hope
U
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
survived
<past-p.>
U
جان سالم به در بردن
soundly
U
بطور صحیح و سالم
bonnily
U
بطور سالم وخوشحال
unsullied
U
مسموم نشده-سالم
incorrupt
U
سالم کردن درستکارکردن
to ride out
U
سالم بیرون رفتن از
wooden round
U
گلوله سالم و بادوام
wholesore
U
گوارا سالم سودمند
peart
U
سالم وبا روح
wooden bomb
U
بمب سالم و بادوام
Good wholesome food .
U
غذای سالم وکامل
compos mentis
U
دارای عقل سالم
In good condition (health).
U
سالم وبی عیب
unhealthy
U
غیر سالم بیمار
To be sound in wind and limb.
U
جسما" سالم وقوی بودن
well-balanced
U
سالم سلیم موزون باقرینه
well balanced
U
سالم سلیم موزون باقرینه
embonpoint
U
دارای مزاج سالم و خوب
It remained intact.
U
سالم ودست نخورده باقی مانده
duration
U
مدت زمانی که چیزی سالم می ماند
dark bulb
U
نوعی لامپ اشعه کاتدی که هنگام خاموش بودن سیاه بنظر می رسد و به تصاویرویدئویی وضوح خوبی میدهد
sound
[arguments, data, figures]
<adj.>
U
درست
[بی عیب ]
[سالم ]
[استدلال . داده ها . اعداد]
return to base
U
بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
demands of providing healthy living and working conditions
U
خواسته هایی از فراهم نمودن شرایط زندگی و کار سالم
homeopathy
U
معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
it is inexpedient to reply
U
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
Sophrosyne
U
وضعیت سالم ذهن توصیف شده با خویشتنداری اعتدال و آگاهی عمیق از نفس حقیقی که به شادی واقعی منجر میشود
this story is improbable
U
این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
xmodem
U
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
isn't
U
نیست
aint
U
نیست
Plug and Play
U
یچ نیست
it is well enough
U
بد نیست
he is not of our number
U
از ما نیست
auxiliaries
U
نیست
auxiliary
U
نیست
secondary
U
نیست
he takes no notice of it
U
نیست
storage
U
می نیست
temporary storage
U
می نیست
It's not new.
نو نیست.
it is unsuitable
U
مناسب نیست
he is out of his senses
U
بهوش نیست
there is no hurry
U
عجلهای نیست
no hurry
U
عجلهای نیست
that depends
U
معلوم نیست
he is out of huomor
U
سر خلق نیست
he knows a thing or two
U
بی تجربه نیست
he is out of huomor
U
سر دماغ نیست
he is rather i. than sick
U
ناخوش نیست
it needs not
U
لازم نیست
that is not it
U
این نیست
the ice is treach erous
U
یخ محکم نیست
that is wrong
U
درست نیست
It's not new.
جدید نیست.
static
U
که پویا نیست
my health is tolerable
U
حالم بد نیست
dont mention it
U
چیزی نیست
no matter
U
چیزی نیست
no object
U
چیزی نیست
no trouble
U
زحمتی نیست
he is a bad husband
U
صرفه جو نیست
he is not in it
U
داخل نیست
niet le fait
U
کار او نیست
ought not
U
شایسته نیست
he is none of my friends
U
او از دوستان من نیست
he is not willing to go
U
نیست برود
it's only me
U
کسی نیست
Nevermind!
U
مهم نیست !
needn't
U
لازم نیست
close the door please
U
اگرزحمت نیست
cold is merely privative
U
گرما نیست
he has nothing in him
U
کسی نیست
there is no hurry
U
شتابی نیست
nihilism
U
نیست انگاری
He goes on and on . He is most persistent .
U
ول کن معامله نیست
you are written
U
حق با شما نیست
He is not man enough to do it . He is not the man for it . He hasnt got the guts to do it .
U
مردش نیست
I dont remember ( recall ) .
U
یادم نیست
There is nothing wrong with you . You are all right .
U
هیچیت نیست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com