English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
slug U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
slugged U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
slugs U گلوله تکیه گاه فنر تنبل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accenting U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
lazing U تنبل
lazy <adj.> U تنبل
indolent U تنبل
laze U تنبل
slothful U تنبل
lazed U تنبل
tardier U تنبل
tardiest U تنبل
slothfully U تنبل
tardy U تنبل
lazes U تنبل
lazybones U تنبل
do nothing U تنبل
slothful <adj.> U تنبل
slouches U تنبل
soporiferous U تنبل
idle U تنبل
lurdan U تنبل
idled U تنبل
idles U تنبل
idlest U تنبل
slouch U تنبل
slouched U تنبل
lazy U تنبل
lazier U تنبل
indolent <adj.> U تنبل
slouching U تنبل
faineat U تنبل
sluggish U تنبل
laziest U تنبل
slow U کودن تنبل
idled U تنبل شدن
slowest U کودن تنبل
idles U تنبل شدن
idlest U تنبل شدن
sluggard U تنبل وکند
idle U تنبل شدن
slowed U کودن تنبل
pumpkin U کدو تنبل
slouchy U خمیده تنبل
pumpkins U کدو تنبل
slugger U ادم تنبل
slows U کودن تنبل
slower U کودن تنبل
slowing U کودن تنبل
drawlingly U تنبل وار
sloth U کاهلی تنبل
inactive U بی اثر تنبل
lurdane U ادم تنبل
drowzy head U چرت زن تنبل
bummer U ادم تنبل
lazyish U تنبل وار
sloth U تنبل بودن
sluggard U ادم تنبل
pompion U کدوی تنبل
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
an idle pupil U شاگرد بیکار یا تنبل
idler U ادم بیکار و تنبل
idlers U ادم بیکار و تنبل
slug U جانور تنبل گردونه کندرو
slugs U جانور تنبل گردونه کندرو
there is no room fo rlazy boys U جا برای بچههای تنبل نداریم
slugged U جانور تنبل گردونه کندرو
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
loris U دونوع بوزینه تنبل سیلان وهندوستان
snail U وقت تلف کردن انسان یا حیوان تنبل وکندرو
snails U وقت تلف کردن انسان یا حیوان تنبل وکندرو
ballistics of penetration U شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
accenting U تکیه
recumbency U تکیه
lolled U لم تکیه
loll U لم تکیه
emphasis U تکیه
accents U تکیه
accent U تکیه
accented U تکیه
enclitic U بی تکیه
leaning U تکیه
unaccented U بی تکیه
atonic U بی تکیه
lolling U لم تکیه
leanings U تکیه
accumbency U تکیه
reliance U تکیه
lolls U لم تکیه
stand U تکیه گاه
insists U تکیه کردن بر
bolstered U تکیه دادن
insisting U تکیه کردن بر
anchorage U تکیه گاه
stayed U تکیه مهار
stay U تکیه مهار
anchorages U تکیه گاه
reclines U تکیه کردن
insist U تکیه کردن بر
bolster U تکیه دادن
reclined U تکیه کردن
to throw oneself on U تکیه کردن بر
recline U تکیه کردن
to lean on a reed U تکیه بر اب کردن
to base one self U تکیه کردن
support U تکیه گاه
bolsters U تکیه دادن
insisted U تکیه کردن بر
heel rest تکیه گاه
catch-phrases U تکیه کلام
catch-phrase U تکیه کلام
support roller U تکیه گاه
point of support U تکیه گاه
bridge seat U تکیه گاه
relied U تکیه کردن
relies U تکیه کردن
rely U تکیه کردن
boilerplate U تکیه کلام
backrest U تکیه گاه
arm rest U تکیه گاه
relying U تکیه کردن
fulcrum U تکیه گاه
counterfort U دیوار تکیه
rest U تکیه دادن
rest U تکیه گاه
rests U تکیه دادن
rests U تکیه گاه
maulstick U تکیه دست
mahlstick U تکیه دست
postpositive U الحاقی و بی تکیه
bearing U تکیه گاه
saddle bearer U تکیه گاه
accentual U تکیه دار
leaned U تکیه کردن
prop U تکیه گاه
slump over U تکیه زدن
leaned U تکیه زدن
propping U تکیه گاه
propped U تکیه گاه
lean U تکیه زدن
lean U تکیه کردن
anchor U تکیه گاه
leans U تکیه زدن
anchoring U تکیه گاه
anchors U تکیه گاه
leans U تکیه کردن
support bearing U تکیه گاه
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course U مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
restraining support U تکیه گاه گیردار
seat bars U میلههای تکیه گاه
fixed support U تکیه گاه گیردار
propped U تیر شمع تکیه
elastic support U تکیه گاه ارتجاعی
propping U تیر شمع تکیه
journal U تکیه گاه اصلی
hinged support U تکیه گاه مفصلی
lateral support U تکیه گاه جانبی
support pression U فشار تکیه گاه
movable support U تکیه گاه متحرک
anchoring effect U اثر تکیه گاهی
prop U تیر شمع تکیه
anchorage distance U فاصله تکیه گاهی
indirect support U تکیه گاه بی واسطه
lateral support U تکیه گاه کناری
settlement of abutments U نشست تکیه گاه
direct support U تکیه گاه بی واسطه
journals U تکیه گاه اصلی
bearing pressure U فشار تکیه گاهی
bearing plate U صفحه تکیه گاه
leaned U تکیه دادن بطرف
support conditions U شرایط تکیه گاهی
arch abutment U تکیه گاه قوس
leans U تکیه دادن بطرف
solid support U تکیه گاه جامد
accumbent U تکیه دار خوابیده
accumbent U تکیه کننده سرغذا
accentually U مطابق تکیه صدا
bearing width U عرض تکیه گاه
lean U تکیه دادن بطرف
bearing stress U تنش تکیه گاهی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com