English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
saying U گفتار مشهور
sayings U گفتار مشهور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
popular U مشهور
go-ahead U مشهور
famed U مشهور
magnific U مشهور
of d. U مشهور
illustrated U مشهور
famous U مشهور
of renown U مشهور
illustrous U مشهور
reputable U مشهور
celebrated U مشهور
of reputation U مشهور
grandest U مشهور
grander U مشهور
grand U مشهور
well thought of U مشهور
putative U مشهور
known U مشهور
well-thought-of U مشهور
proverbial U مشهور
loudest U مشهور
well known U مشهور
historic U مشهور
louder U مشهور
renowned U مشهور
rented U مشهور
well-known U مشهور
renting U مشهور
rents U مشهور
reputed U مشهور
loud U مشهور
sermon U گفتار
sermons U گفتار
word U گفتار
worded U گفتار
speeches U گفتار
taciturn U کم گفتار
speech U گفتار
to make a noise in the world U مشهور شدن
well known U معروف مشهور
famed for valour U دردلاوری مشهور
celebrator U مشهور کننده
as is well known U چنانکه مشهور
to create an image for oneself as somebody U مشهور شدن
glaring U اشکار مشهور
name U مشهور نامدار
names U مشهور نامدار
known U مشهور معروف
reputedly U بطور مشهور
renown U مشهور کردن
claver U گفتار بیهوده
speech recogintion U تشخیص گفتار
subvocal speech U گفتار ناملفوظ
therology U گفتار در پستانداران
forewords U پیش گفتار
inarticulation U گفتار ناشمرده
prolegomenon U پیش گفتار
organs of speech U اندامهای گفتار
front matter U پیش گفتار
haplology U هجااندازی در گفتار
jargon U گفتار نامفهوم
hysterology U گفتار در زهدان
labiophobia U گفتار هراسی
inner speech U گفتار درونی
part of speech U بخش گفتار
digital speech U گفتار دیجیتالی
articles U مقاله گفتار
logopedics U گفتار درمانی
speech therapy U گفتار درمانی
ventriloquism U گفتار بطنی
article U مقاله گفتار
areology U گفتار در بهرام
apophthegm U گفتار لب و کوتاه
anthotaxy U گفتار در ارایش گل
foreword U پیش گفتار
reputably U بطور معتبر یا مشهور
to create an image for oneself as somebody U معروف و مشهور شدن
name brand U علامت تجارتی مشهور
popularizer U مشهور ومتداول کننده
as the saying goes U مثلی است مشهور
accepted barbarism U غلط مشهور یا پذیرفته
as the saying is U مثلی است مشهور
acyrology U انشاء و گفتار غلط
posology U گفتار در مقادیر داروها
preface U اغاز پیش گفتار
prologize U پیش گفتار گفتن
prologuize U پیش گفتار گفتن
sarcology U گفتار در ماهیچه هاوگوشتهای تن
barylalia U گفتار بیخ حلقی
prologues U مقدمه پیش گفتار
uraniscolalia U گفتار پریشی کامی
voice grade channel U کانال ارسال گفتار
prologue U مقدمه پیش گفتار
methodologies U گفتار در روش واسلوب
prefacing U اغاز پیش گفتار
pedologia U گفتار بچه گانه
gaffe U اشتباه در گفتار یاکردار
prefaced U اغاز پیش گفتار
prefaces U اغاز پیش گفتار
pharyngology U گفتار در گلوگاه و ناخوشیهای ان
leprology U گفتار در برص یا پیسی
methodology U گفتار در روش واسلوب
gaffes U اشتباه در گفتار یاکردار
hygrology U گفتار در رطوبت هوا
barbaralalia U گفتار پریشی لهجهای
ovology U گفتار در پیدایش تخم
world wide U مشهور جهان متداول درهمه جا
tron U یک پسوند عالی فنی و مشهور
simile [rhetorical figure of speech] U تشبیه [استعاره ] [گفتار لفظی]
articulation U تلفظ شمرده طرز گفتار
calebrate U باتشریفات انجام دادن مشهور کردن
proverbially U بشکل ضرب المثل بطور مشهور
faux pas U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
embarrassing blunder U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
oratorio U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
embarrassing clanger [British E] U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
oratorios U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
swan song U واپسین عمل یا اثر یا گفتار صدای قو
gaffe U اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
mind your p's and qs U در گفتار و کردار خود بهوش باشید
gravitas U موقع سنجی و خوش طبعی در گفتار
hydrology U گفتار درچگونگی ابهای روی زمین
to make one's mark U مشهور شدن نشان بجای امضا گذاشتن
pc paint U برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
she was her putative daughter U اورا دختری فرض میکرد مشهور بودکه وی دختراوست
sidekick U برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
sidekicks U برنامه مشهور که یک ماشین حساب کامپیوتری صفحه یادداشت
pc write U IB و کامپیوتر سازگار با ان برنامه مشهور پردازش کلمه برای PC
worthy of remark U قابل ملاحظه برجسته مشهور فوق العاده استثنائی
isoperimetry U گفتار در شکل هایی که محیط هاشان برابر است
appearance money U پولی که به افراد مشهور برای حضور در محافل پرداخت میشود
worid U کلمه لغت لفظ الفاظ واژه سخن گفتار حرف
cbasic U یک کامپایلر مشهور زبان برنامه نویسی که بسیارسریعتر از مترجم BASIC میباشد
visicalc U یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
isagogics U گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
macintosh U یک سیستم ریزکامپیوتری مشهور که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است مکینتاش
word star U یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
atari U نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود
Mohtasham design U طرح محتشمی [اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.]
hibernicism U ضرب المثل یا گفتار ایرلندی ملیت ایرلندی
ethnogeny U گفتار در پیدایش نژادها مبحث مبادی نژادها
league of nations U تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
Sarab U سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
ems dispatch U تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com