Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
overhand knot
U
گره اضافی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
surcharge
U
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharge
U
هزینه اضافی
surcharge
U
درصد هزینههای اضافی
surcharge
U
مبلغ جریمه نرخ اضافی
surcharge
U
مالیات اضافی
surcharge
U
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge
U
نرخ اضافی
surcharges
U
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges
U
هزینه اضافی
surcharges
U
درصد هزینههای اضافی
surcharges
U
مبلغ جریمه نرخ اضافی
surcharges
U
مالیات اضافی
surcharges
U
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges
U
نرخ اضافی
stringer
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringers
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
redundancies
U
اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
redundancies
U
تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
redundancy
U
اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
redundancy
U
تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
card
U
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards
U
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
parity
U
بیت اضافی افزوده به کلمه داده برای بررسی پیوستی
sound
U
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
sounded
U
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
soundest
U
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
sounds
U
کارت اضافی که سینگالهای صوتی آنالوگ را تحت کنترل کامپیوتر تولید میکند
remark
U
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarked
U
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarking
U
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
remarks
U
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد
word
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded
U
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
relative
U
اضافی
over
U
گذشته اضافی
over-
U
گذشته اضافی
desktop
U
ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
graphics
U
کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
overtime
U
اضافی
overtime
U
ساعات اضافی
overtime
U
وقت اضافی
overtime
U
وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
padding
U
متن اضافی
access
U
اضافی
accessed
U
اضافی
accesses
U
اضافی
accessing
U
اضافی
digit
U
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digits
U
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
appendix
U
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
appendixes
U
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
plus
U
اضافی
additional
U
اضافی
protection
U
کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
handicap
U
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicaps
U
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
check
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check
U
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
checked
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checked
U
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
checks
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks
U
حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
hook
U
کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
hooks
U
کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
additionally
U
بطور اضافی یا زائد
by line
U
کار یاشغل اضافی وزائد
by-line
U
کار یاشغل اضافی وزائد
by-lines
U
کار یاشغل اضافی وزائد
extra
U
فوق العاده اضافی
extra-
U
فوق العاده اضافی
extras
U
فوق العاده اضافی
working capital
U
مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
bonus
U
پرداخت اضافی
bonus
U
پرتاب پنالتی اضافی
bonuses
U
پرداخت اضافی
bonuses
U
پرتاب پنالتی اضافی
sidecar
U
جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
sidecars
U
جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
slot
U
اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
slots
U
اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
slotting
U
اتصال درون کامپیوتر که در آن کارت اضافی قابل نصب است
addition
U
اسم اضافی ضمیمه
additions
U
اسم اضافی ضمیمه
request
U
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requested
U
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requesting
U
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requests
U
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
overflow
U
اضافی
overflow
U
ابهای اضافی لبریزی
overflowed
U
اضافی
overflowed
U
ابهای اضافی لبریزی
overflows
U
اضافی
overflows
U
ابهای اضافی لبریزی
barrage
U
وقت اضافی
barrages
U
وقت اضافی
alley
U
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleys
U
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
alleyways
U
حاشیه اضافی زمین تنیس دربازی دوبل مسیر معمولی گوی بولینگ
redundant
U
اضافی
redundant
U
قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود
Other Matches
dropper
U
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers
U
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
over break
U
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system
U
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty
U
وفیفه اضافی ماموریت اضافی
paragogic
U
اضافی
extension
U
اضافی
extensions
U
اضافی
surplusage
U
اضافی
accessional
U
اضافی
floating
U
اضافی
supplementary
U
اضافی
excess
U
اضافی
excesses
U
اضافی
de trop
U
اضافی
unduly
U
اضافی
surpluses
U
اضافی
supernumerary
U
اضافی
surplus
U
اضافی
supplemantary
U
اضافی
overcharging
U
هزینه اضافی
overcharges
U
هزینه اضافی
addition record
U
رکورد اضافی
additional charges
U
اتهامات اضافی
additional charges
U
خرجهای اضافی
additional outlet
آبگیر اضافی
additional score
U
نمره اضافی
adduct
U
ترکیب اضافی
aditional service
U
سرویس اضافی
adscript
U
یادداشت اضافی
further
U
اضافی زائد
overload
U
بار اضافی
additional
<adj.>
U
مکمل اضافی
surtax
U
مالیات اضافی
furthered
U
اضافی زائد
furthering
U
اضافی زائد
sudden-death
U
وقت اضافی
sudden death
U
وقت اضافی
superimposed
U
اتش اضافی
overcharge
U
هزینه اضافی
overcharged
U
هزینه اضافی
furthers
U
اضافی زائد
overloads
U
بار اضافی
overloaded
U
بار اضافی
an a.chapter
U
یک باب اضافی
ancillary equipment
U
تجهیزات اضافی
surplus material
U
ماده اضافی
supplementary costs
U
هزینههای اضافی
sunk cost
U
هزینههای اضافی
spill water
U
ابهای اضافی
slip sheet
U
صفحه اضافی
shootoff
U
مسابقه اضافی
redundant equation
U
معادله اضافی
poundage
U
هزینه اضافی
postiche
U
متن اضافی
overvoltage
U
ولتاژ اضافی
overpayment
U
پرداخت اضافی
surplus production
U
تولید اضافی
surplus stock
U
موجودی اضافی
flab
U
گوشت اضافی
beauty sleep
U
خواب اضافی
the intercalary month
U
ماه اضافی
surplus water
U
ابهای اضافی
surplus value
U
ارزش اضافی
overirrigation
U
ابیاری اضافی
overhead costs
U
هزینههای اضافی
excess profit
U
سود اضافی
excess price
U
قیمت اضافی
excess pressure
U
فشار اضافی
excess load
U
بار اضافی
excess length
U
طول اضافی
excess capacity
U
فرفیت اضافی
regulating cell
U
پیل اضافی
end cell
U
پیل اضافی
days of grace
U
مهلت اضافی
climbing lane
U
خط اضافی در سر بالایی
boostes pump
U
پمپ اضافی
excess reserves
U
ذخائر اضافی
excess stock
U
مواد اضافی
overestimation
U
براورد اضافی
intercalary
U
اضافی افزوده
incremental cost
U
هزینه اضافی
extra premium
U
پاداش اضافی
extra time
U
وقت اضافی
extra period
U
وقت اضافی
extra equipment
U
تجهیزات اضافی
extra duty
U
خدمت اضافی
extra current
U
جریان اضافی
extra cost
U
هزینه اضافی
excess supply
U
عرضه اضافی
auxiliary work
U
کارهای اضافی
supplementary
U
اضافی مکمل
supertax
U
مالیات بر درامد اضافی
sudden victory
U
پیروزی در وقت اضافی
third brush generator
U
دینام با زغال اضافی
accrued expenditures
هزینه های اضافی
overcharges
U
اضافی هزینه کردن
terret or rit
U
حلقه یراق اضافی
overcharging
U
اضافی هزینه کردن
shootoff
U
مسابقه اضافی تیراندازی
plussage
U
سرامد مقدار اضافی
excess meter
U
کنتور مصرف اضافی
extrasystole
U
ضربان اضافی قلب
excess burden of taxation
U
بار اضافی مالیات
less than carload
U
وزن بار اضافی
cumulative evidence
U
قرائن یا مدارک اضافی
motorcar accessories
U
لوازم اضافی اتومبیل
jury sturt
U
پایه اضافی یا موقتی
plusage
U
سرامد مقدار اضافی
third brush regulation
U
تنظیم با زغال اضافی
supplementary
U
موضع تکمیلی اضافی
surplus
U
اقلام اضافی و مازاد
margin
U
زمان یا فضای اضافی
margins
U
زمان یا فضای اضافی
additional costs
[expenses]
U
هزینه های اضافی
extra expenses
U
هزینه های اضافی
incremental cost
U
هزینه های اضافی
supplement
U
تکمیل کننده اضافی
supplemented
U
تکمیل کننده اضافی
supplements
U
تکمیل کننده اضافی
supplementing
U
تکمیل کننده اضافی
surpluses
U
اقلام اضافی و مازاد
overcharge
U
اضافی هزینه کردن
overcharged
U
اضافی هزینه کردن
value added network
U
ارزش اضافی شبکه
surtax
U
مالیات بر درامد اضافی
acompaniment
U
تزئینات اضافی در ساختمان
pillion seat
U
جای اضافی در موتور سیکلت
There's no need to elaborate.
U
نیازی به توضیح اضافی نیست.
overproduction
U
تولید اضافی یا بیش از حد بس فراوری
overhead personnel
U
پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
I feel like a fifth wheel.
U
من حس می کنم
[اینجا]
اضافی هستم.
noncrew
U
خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
sullage
U
مواد اضافی فلزات مذاب
extra cover
U
پوشش اضافی برای بل گرفتن
overcharge
U
قیمت اضافی غلو کردن
spares
U
اقلام اضافی وسایل یدکی
additional protocol
U
مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
dropper fly
U
طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
overcharged
U
قیمت اضافی غلو کردن
overcharges
U
قیمت اضافی غلو کردن
overcharging
U
قیمت اضافی غلو کردن
imposition
U
[بار اضافی در قسمت خارجی ساختمان]
floatation
U
سطح اماد اضافی شارژ انباراضافی
be a fifth wheel
<idiom>
U
آدم اضافی یا زاید
[در گروهی از آدمها]
maintenance float
U
شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
I crossed out the extra expenses .
U
هزینه های اضافی را قلم زدم
floatation
U
اضافی بودن سطح سیال اماد
gap
U
عدد اضافی که به یک گروه داده اضافه میشود.
metabit
U
بیت شناسایی اضافی برای هر کلمه داده
blade
U
کاردک تیز جهت بریدن الیاف اضافی
bat weight
U
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
screed
U
شمشه جمع کننده مواد اضافی در سطح
sticker
U
اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
gaps
U
عدد اضافی که به یک گروه داده اضافه میشود.
stickers
U
اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
excess stock
U
ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
zero stage
U
طبقه معمولی اضافی که به جلوی کمپرسورخطی اضافه میشود
special
U
حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
crop end
U
بخشهای اضافی شمش که قبل از نوردکاری چیده میشود
crop end saw
U
اره مخصوص قطع کردن بخشهای اضافی شمش
overhead
U
کد اضافی که برای سازماندهی برنامه باید ذخیره شود
redundant code
U
یک مقدار دهدهی کدشده به باینری با یک بیت اضافی تست
side car
U
جای اضافی چرخ داردرپهلوی راننده موتور سیکلت سایدکار
overpunching
U
تغییر داده روی نوار کاغذ با ایجاد سوراخهای اضافی
experimental free handicap
U
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
retro rocket
U
موشک اضافی فضا پیما که انرا در جهت مخالف حرکت دهد
system
U
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
systems
U
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
annotations
U
علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
annotation
U
علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
thrum
U
[نخ های تار اضافی در انتهای فرش هنگامیکه از دار جدا می شود.]
hiking stick
U
دسته اضافی سکان که خم میشود و در عین حال مسیررا تعیین میکند
blind score
U
امتیاز اضافی به تیمی که عضو ان غایب یا اخراج شده و جانشینی ندارد
air brush
U
برس و مکنده هوایی جهت گرفت پرز اضافی و ذرات زائد فرش
accessory objects
U
لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
bend allowance
U
فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
stroke hole
U
بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود
reserve buoyancy
U
جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
free haul
U
در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
pad character
U
حرف اضافی افزوده شده به رشته یا بسته یا فایل تا به اندازه مورد نظر برسد
expanded memory system
U
ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
refresher
U
حق الوکاله اضافی که هنگام جریان دعوی زمانیکه مدت دادرسی از حد معمول تجاوزکند به وکیل داده میشود
squelch circuit
U
یک نوع مدار رادیویی است که وفیفه ان کم کردن صداهای اضافی متن پیامها و یا ازبین بردن خرخر صدای رادیواست
internal modem
U
مودم روی کارت اضافی که به اتصال وصل میشود و اطلاعات را به پردازنده منتقل میکند از طریق باس و نه پورت سریال
expansion unit
U
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
inherent addressing
U
دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
rich text format
U
روش ذخیره سازی متن که حاوی توضیحات اضافی است و شرحی بر صفحات , نوع و نوشتار و فرمت آنها دارد
narratives
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narrative
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
special weight race
U
مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
over capitalised
U
براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
running spare
U
قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
extensions
U
اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
extension
U
اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
augmentation
U
تکمیل کردن واگذار کردن وسایل یا نفرات اضافی یا تقویتی
open
U
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
opens
U
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
opened
U
دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com